اخبار

هاشمی‌طبا: برخی از سیاسیون ما در حد تماشاگرنما‌های استادیوم‌ها شده‌اند

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

سید مصطفی هاشمی‌طبا سیاست مدار اصلاح طلب در دولت‌های باهنر و میرحسین موسوی وزیر صنایع، و در دولت دوم هاشمی رفسنجانی و دولت اول سید محمد خاتمی (از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۰) معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی بوده‌است. این چهره که در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به طور مستقل کاندیدا بود و اتفاقا در روز پایانی تبلیغات از مردم خواست که به جای خودش به حسن روحانی رای بدهند، در گفتگویی مشروح با «فرارو» از شرایط این روز‌ها و همچنین مخالف خوانی‌های تندرو‌ها ابراز نگرانی می‌کند.

 

شرایط اصلاح‌طلبان را در فضای انتخاباتی سال بعد چطور ارزیابی می‌کنید و اینکه آیا می‌توانند دوباره موفقیت‌های انتخابات‌های اخیر را تکرار کنند یا نه؟

تجربه به ما نشان می‌دهد، نتیجه انتخابات در ایران را نمی‌توان پیش‌بینی کرد و برای همه غیرقابل پیش‌بینی است.

منظورم نتیجه انتخابات نیست. بحث این است، اصلاح‌طلبان از سال ۹۲ تا ۹۴ که انتخابات مجلس دهم بود، مطمئن بودند شرایط شان بهتر شده و ۹۶ دیگر تقریبا همه می‌دانستند که آقای روحانی رای می‌آورد و در شورای شهر هم با توجه به تجربه مجلس دهم، می‌دانستند شرایط شان خوب است. اما مشکلات اخیر وضعیت را به هم ریخته است. در چنین حالتی، اصلاح‌طلبان چه نوع نگاهی به انتخابات مجلس یازدهم دارند؛ امیدوار یا ناامید؟

اینکه اصلاح طلبان یا اصولگرایان چه کسانی و چند طیف هستند و چگونه با هم کار می‌کنند، موقع انتخابات معلوم می شود. اما اصلاح طلبان با این بحث مواجه اند که علی القاعده شورای نگهبان یا هیات‌های اجرایی برخی کاندیدا‌های اصلاح طلب را رد می‌کنند. از این که بگذریم، به نظرم نمی‌توان از الان حساب کرد که وضع اقتصادی چقدر تاثیر می‌گذارد و در واقع نمی‌توان گفت، به خاطر وضع اقتصادی این چنینی، اصلاح‌طلبان رای نمی‌آورند. از آن طرف دیگر هم اگر اصلاح‌طلبان آدم خاصی داشتند که آقای روحانی را تائید نمی‌کردند. درحقیقت این نیست که ما بگوییم اصلاح‌طلبان در انتخابات ۹۲ و ۹۶ پیروز شدند. در انتخابات ایران اصلا اینطوری نیست که بگوییم اصلاح‌طلب پیروز می‌شود یا اصولگرا! چون بعضا رای‌ها به سمت و سوی دیگری بر می‌گردد. ولی به نظرم می‌رسد، اصلاح‌طلبان بگویند دیگر قصد شرکت در انتخابات را ندارند که این رویکردی غلط است. بالاخره نیرو‌های سیاسی باید همیشه در مبارزات سیاسی حضور داشته باشند و خودشان را بتوانند اثبات کنند.

الان رابطه دولت و اصلاح‌طلبان را چطور می‌بینید؟ برخی می‌گویند، دکتر روحانی چرخش به راست داشته و به همین دلیل برخی از اصلاح‌طلبان به منتقدانش تبدیل شده‌اند.

والله به نظر من رابطه دولت با اصلاح‌طلبان خیلی بهتر از رابطه دولت با اصولگرایان است. به خصوص اصولگرایانی که خود را دلواپس می‌دانند. اما باید این را در نظر گرفت که آقای دکتر روحانی شخصیت خودش را دارد. ایشان به این گروه و آن گروه گرایش ندارد، بلکه خودش روش‌های خاصی دارد که همه هم از اول می‌دانستند. هیچکس هم نمی‌تواند ادعا کند که آقای روحانی به من یا به ما فلان قول را داده است. ایشان روش خاص خودش را دارد و از جانب دو طرف هم تقریبا پذیرفته شده بود. ولی الان رابطه ایشان با اصلاح‌طلبان بهتر از رابطه‌اش با اصولگرایان است.

در صورت امکان مصداقی بفرمایید. چطور به این نتیجه رسیدید که رابطه‌شان بهتر شده است؟

اصولگرایان دائما علیه آقای روحانی فعالیت می‌کنند. غیر از یک گروه معدودشان که معتقد و عاقل هستند، بقیه کسانی که مهر اصولگرایی دارند، کمر به قتل آقای روحانی بسته اند. آن‌هایی که علیه روحانی نطق و فعالیت می‌کنند و گروه راه می‌اندازند و طومار می‌نویسند و ... بخش زیادی از اصولگرایان هستند که با آقای روحانی مخالفت می‌کنند. درحالی که اصلاح‌طلبان با وجود انتقاداتی که نسبت به عملکرد روحانی دارند، هرگز رویکردی تخریبی نشان نمی‌دهند.

در ابتدای سال ۹۷ پیش بینی می‌کردید، به لحاظ اقتصادی وضعیت تا به این حد نابسامان و به هم ریخته شود؟

اینکه ما تحت فشار اقتصادی قرار خواهیم گرفت از همان اول سال هم واضح بود. معلوم بود که وقتی قضیه تحریم و خروج آمریکا از برجام پیش می‌آید، تبعات خودش را خواهد داشت. از طرف دیگر، تمهیدات لازم برای مقابله با آن شرایط انجام نشده بود. از جمله همان موقع قیمت ارز را ۴۲۰۰ تومان اعلام کردند که حرف بیخودی بود. درحالی که باید ارز را به صورت قطره چکانی در مواردی که لازم و ضروری است به مملکت تزریق کنیم نه اینکه در را باز کنیم. الان هم آقای روحانی فرمانده جنگ اقتصادی شده اند، اما چه تغییری خواهد کرد؟ مجلس در زمینه جنگ اقتصادی چکار کرده است؟ غیر از اینکه مجلس نشینان بودجه پیشنهادی دولت که خودش متورم بود و کسر بودجه داشت را ۴۰ هزار میلیارد تومان اضافه کردند. معلوم است و اظهر من الشمس بود که با این همه تهدید و تحدید روبرو خواهیم شد. الان هم همینطور است، آنچه در شرایط اقتصادی مملکت انجام می‌شود. اصلا بحث جنگ اقتصادی در عمل صورت نداده و تنها در حد گفتار و برگزاری سمینار و سخنرانی در نماز جمعه و توقع از دولت است.

دولت اول آقای روحانی را در مقایسه با دولت دومش از نظر کارآمدی چطور ارزیابی می‌کنید؟

در دولت اول یک کار خیلی درست، درخشان و جهانی انجام شد. برخی می گویند و پیش از این هم گفته اند که برجام فتح الفتوح است و من اتفاقا می خواهم بگویم بله، فتح الفتوح است.

اما این معاهده مهم فراز و نشیب‌های زیادی را متوجه خود دید.

توجه کنید که خیلی حرف‌ها را آقایان روحانی و ظریف نمی‌توانند بیان کنند. برای اینکه دشمن از آن سوءاستفاده می‌کنند. متاسفانه آن‌ها که این‌ها را می‌دانند، لگدپراکنی می‌کنند. باید اذعان داشت که منش و روش دولت اول دکتر روحانی با دولت دومش فرقی نکرد، اما در دولت اول قله‌ای به نام برجام را فتح کرد و تبدیل به یک موفقیت بزرگ شد. حالا در دولت دوم، به دلیل اینکه آمریکا بدعهدی کرده و از برجام بیرون آمده و تا میزان زیادی از طرف کشور‌های مختلف حتی چین که از سیاست‌های آمریکا پیروی می‌کنند، تحریم شدیم و در نتیجه گرفتاری‌های مان نمایان شده است. وگرنه آن موقع گشایش‌هایی داشتیم و همه محدودیت ها‌ی یکی یکی از بین رفت، از ذیل منشور ۷ شورای امنیت خارج شدیم، کشتیرانی آزاد شد و بانک‌ها و بیمه‌ها شروع به کار کردند. فروش نفت خوبی داشتیم و اتفاقات زیادی رخ داد.

اکنون مخالفان برجام می‌گویند، ما که گفتیم روی قول آمریکا نمی‌توان حساب کرد و مدعی هستند که چرا برجام امضا شده است؟ شما به عنوان یکی از موافقان برجام چه پاسخی به این گروه دارید؟

اولا اینکه ما که می‌گفتیم، حرف نیست. کسانی که اجرایی هستند و در کار هستند، می‌توانند اظهارنظر کنند و قرار نیست هرکس چیزی بگوید و بخواهد نظرش را تحمیل کند و دولت و رهبری هم بگویند، چشم. برجام زیر نظر شخص مقام معظم رهبری توسط دولت با سیاست گذاری بسیار خوب انجام شد. اگر خودِ برجام نبود، هم محدودیت‌هایی الان را خیلی بیشتر داشتیم و هم رابطه مان با همه اروپایی‌ها خراب می‌شد. قطعنامه‌های شورای امنیت که چین و روسیه هم به ضرر ما رای داده بودند، بهانه‌ای می‌شد برای اقدامات شدید و خبیثانه علیه کشور ما. درحالی که همه این‌ها رفع شده. حالا آقایان می‌گویند ما گفتیم؟ بیخود گفتید! وقتی مجموعه مملکت و نظام به یک نتیجه می‌رسد، شما بیخود حرف می‌زنید. «ما که گفتیم»، «ما که گفتیم» شما‌ها چکاره هستید که غیر از اینکه دهان تان را باز کنید کار دیگری ندارید؟ مسئولیت مملکت بر دوش شما‌ها نیست. حقوق کارمندان را که شما پرداخت نمی‌کنید. کمک به نیرو‌های نظامی و راه اندازی مسائل و مشکلات سپاه پاسداران که دست شما‌ها نیست. شما‌ها چکاره هستید؟ دولت مسوولیت دارد و باید مملکت را اداره کند. «ما که گفتیم»، بیخود گفتید. شما چه گفتید؟ ما خیلی کار بزرگی کردیم که توانستیم برجام را امضا کنیم. شش تا کشور آمدند و ما هم یک طرف بودیم که امضا کردند. این توافق در حالی بود که قبل از آن حتی روسیه و چین هم علیه ما در قطعنامه‌های شورای امنیت رای دادند. آنوقت می‌گویند ما که گفتیم. برجام الان هم پابرجاست. من حتی معتقدم و صریحا می‌گویم، حتی اگر بسته اروپایی‌ها هم آنچنانی نباشد، ما نباید برجام را زیر سوال ببریم. ما باید بگوییم، آمریکا بدعهدی کرده و کوسِ رسوایی آمریکا را بزنیم و بگوییم که رئیس جمهوراش امضا کرده اند و حالا بد عهدی کرده اند. ما باید سر جای خودمان باقی بمانیم و نباید برجام را از بین ببریم. اگر اروپا گفت که ما از برجام خارج می‌شویم، ما به قول مقام معظم رهبری با قدرت و شدت همان کار‌های قبلی خودمان را باید انجام دهیم. ولی تا آن‌ها خلف وعده نکرده اند، ما باید بر عهدمان پایبند باشیم. ما باید برجام را حفظ کنیم. بسیار هم کار خوبی کرده بودند و باعث افتخار مملکت هم شده است.

اختلاف نظر و بلندشدن دو صدا خوب است. ولی به نظر می‌رسد، فضای کشور ما حتی با وجود اینکه در داخل و خارج مشکلات زیادی داریم، به دعوا و جدل عادت کرده است. اینکه بر سر FITF مخالف و موافق باشند، ایرادی ندارد. اما ولی مخالف با چه لحنی با موافق صحبت می‌کند و موافق، مخالف را به چه مواردی متهم می‌کند، خوب نیست. فضای جدل و دعوا در کشور را قبول دارید و چنین حالتی چه ضرر‌هایی هزینه‌هایی می‌تواند تحمیل کند؟

متاسفانه برخی از سیاسیون ما در حد تماشاگرنما‌های بعضی از استادیوم‌های شده اند. شاید بنده خدا تماشاگرنما‌ها از این آدم های سیاسی ما حرف‌های بیهوده گفتن را یاد می‌گیرند. در یک کشور اسلامی با اخلاق اسلامی که پیامبر بر اخلاق تاکید دارند، انقدر بی اخلاقی و حرف‌های نامربوط و اتهام زنی واقعا جای تعجب و تاسف دارد اینکه می‌گویند، رئیس جمهوری با ام آی ۶ انگلیس رابطه دارد؟

اینکه اصلا ادعایی خنده‌دار است!

گریه‌دار است. اما باز هم آن بنده خدا باز هم بلندگو به دست دارد. چطور می‌شود، آن فرد از طرف نهاد‌های گوناگون دارای پرونده است، ولی این پرونده‌ها مفتوح می‌ماند و بی نتیجه. به همین خاطر مردم نظام را متهم می‌کنند که، چون دولت روحانی برخلاف عقیده برخی نهادهاست، پس منتقدان می‌توانند، اتهام بزنند و کسی کاری نداشته باشد.

من هم همین سوال را دارم و جوابی ندارم. این سوال من است که چرا اینجوری است. من اگر یک اتهام کوچک به کسی بزنم، بلافاصله دادستانی اظهارم می‌کند. ولی گویی پرونده‌های این افراد ناپدید می‌شود. آقای اژه‌ای خودشان توضیحاتی دادند که پرونده‌ها نیست و متوجه نشدم. درباره شکایت فردی صحبت می‌کردند که گویی پرونده هایش را برخی گرفته اند و برده اند. بله، من هم سوال دارم.

این فضا به دلسردی و ناامیدی مردم دامن می‌زند؟

بله. متاسفانه در مواردی حتی به نظر می‌رسد که دو تا قوه و نهاد رسمی هم با هم اختلاف دارند. اختلاف در این سطح چه تاثیری بر جامعه می‌گذارد؟

البته به صورت طبیعی ممکن است، نهاد‌ها با هم اصطکاک داشته باشند. اما این به یک تحرک سیاسی تبدیل شده است. مثلا عده‌ای دنبال انداختن آقای روحانی هستند. می‌خواهند اقای روحانی برکنار شود یا استعفا دهد. اخیرا در قم هر سه قوه را متهم کرده اند! به تن همه کیسه کشیده اند. اما می‌خواهند چکار کنند؟ آیا این همان خواست ترامپ نیست که دوست دارد سه قوه ملغی شوند. این‌ها همه بر اساس سیاست‌های آن‌ها عمل می‌کنند. من هم مثل شما ناراحت و ناراضی هستم و سوال دارم. دلم می‌خواهد که نسبت به این مسائل در کشور تصمیم گیری شود و ملک الطوایفی از بین برود. افراد حرف شان را بزنند. مجلس را ببینید که یک نفر حرف می‌زند و بقیه دو دو یا هو می‌کنند و صلوات می‌فرستند و الله اکبر می‌گویند! در حالی که مجلس جای حرف زدن است و می‌توانید در مخالفت حرف گوینده، حرف بزنید نه اینکه اصلا اجازه ندهید حرف بزند. این کار درست نیست. پس معلوم است او حرف حقی می‌زند. مثل زمان پیغمبر که وقتی پیامبر صحبت می‌کردند، یک عده کف می‌زدند و هورا می‌کشیدند تا صدا به صدا نرسد. یا عمرابن سعد به لشکریانش در عاشورا گفت، هیاهو کنید تا لشگریان صدای امام حسین (ع) را نشنوند. حتما صدای حق است که نمی‌خواهند، بشنوند. باید بگذارند همه حرفشان را بزنند و رای شان را بگویند. این مشکلاتی است که ما متاسفانه در کشور داریم.

معضل و مشکل اصلی مملکت چیست و چه راه کاری را برای خروج از بن بست‌ها مطلوب می‌دانید؟

من مشکل کشور را یک مقدار نفاق و ظاهر فریبی می‌بینم. این فضا موجب می‌شود، اتحاد در کشور از بین برود. ما باید همیشه در جهت اتحاد حرکت کنیم و نه در جهت پراکندگی و نفاق. متاسفانه به این یکی بیشتر دامن زده می‌شود. همه می‌خواهند به هم بپرند. این همان سیاست‌های مطلوب دشمنان ماست که در کشور پیاده می‌شود. در حالی که ایجاد اتحاد در کشور کار سختی نیست و تعداد معدودی دارند این کار‌ها را می‌کنند. ملت ۸۰ میلیونی ما نجیب و انسان دوست و رهبر دوست و مملکت دوست هستند. به دولت شان احترام می‌گذارند. این‌ها یک عده قلیل هستند که معلوم نیست از کجا هدایت می‌شوند و این جریانات را متاسفانه در کشور ایجاد می‌کنند. آدم تعجب می‌کند. من واقعا نمی‌دانم چرا و به چه دلیلی، عده‌ای که واقعا آگاهی کافی از وضعیت موجود را ندارند، آزادانه هر چه به ذهن شان خطور می کند را به زبان می‌آوردند و جالب این است که می‌خواهند ‏ عملی هم می‌کنند. تکرار می‌کنم، ایران امروز شرایط فوق العاده حساسی را در پیش روی خود دارد و دچار وضعیت فوق العاده سختی هستیم. به همین دلیل تصویب نشدن پالرمو تهدید‌ها را به طور حتم بیشتر و بیشتر خواهد کرد. به حکم منطق، باید به دولت و مجلس و .. اعتماد کامل داشته باشیم تا تا بلکه از این طریق مانع ها و سختی‌ها را پشت سر بگذاریم.

منبع: سایت فرارو

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی