فاصله کمی تا انتخابات مجلس یازدهم باقی مانده است. اما برخلاف ادوار گذشته مسأله فعالیتهای زودهنگام انتخاباتی نیست. این بار پرسش این است که چرا جریانها و احزاب سیاسی در ورود به فاز انتخاباتیشان تعلل دارند و خبری از فعالیتهایی که میتواند هیاهوی انتخابات را به میان مردم بیاورد، شنیده نمیشود.
برعکس در هر دو جناح سیاسی آنچه جاری است قال و مقالهای داخلی است بر سر وحدت یافتن و ائتلاف کردن. ائتلاف اصلاحطلبان هم بر همین سیاق از نقدهای درونی فارغ نیست. دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران یکی از نیروهایی است که در هفتههای اخیر صریحترین انتقادها را درباره شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و رئیس آن مطرح کرده است. اینها موضوعاتی است که با یداله طاهرنژاد، عضو شورای مرکزی این حزب اصلاحطلب در میان گذاشتیم و پاسخ گرفتیم.
شاهد هستیم که دائماً مقامهای حاکمیتی و فعالان سیاسی بر ضرورت برگزاری انتخابات پرشور و رقابتی تأکید میکنند. با وجود این، چندان شاهد انجام تحرکات انتخاباتی از سوی احزاب نیستیم. مجموعه فعالیتها و خبرها بر این متمرکز است که کدام جریان به وحدت میرسد و کدام ائتلاف شکل میگیرد. دلیل این وضعیت چیست؟
آنچه جامعه را به میدان سیاست و تلاش برای انتخاب بهتر فرامیخواند امید و نشاط است. بنابراین همه کسانی که به برگزاری یک انتخابات رقابتی و باشکوه علاقهمند هستند باید برنامههایشان در جهت ایجاد امید و نشاط در جامعه باشد. یکی از ابزارهای مؤثری که میتواند امید و نشاط در جامعه ایجاد کند و با کار فرهنگی و تبلیغی جامعه را اقناع کند؛ رسانهها هستند و در رأس همه رسانهها این رسانه ملی است که میتواند مؤثر باشد.
وقتی رسانه ملی از بام تا شام برنامههای ناامیدکننده پخش میکند و نشاط را از جامعه میگیرد؛ طبیعی است که جامعه به سمت کرختی، بیتفاوتی و ناامیدی میل کند. محصول چنین جامعهای فقدان تلاش و تحرک و فقدان انگیزه برای حضور در میدان است. بنابراین باید بپذیریم که برای قوام و دوام جمهوری اسلامی نیاز به مشارکت بالای مردم داریم. رسانه ملی باید در خدمت این هدف باشد، اما نیست.
مقام معظم رهبری همیشه از مشارکت بالا و حضور گسترده مردم دفاع کردند و همیشه بعد از انتخابات از این حضور قدردانی کردند. اما جریاناتی در کشور موافق تحقق مشارکت بالا نیستند چون در شرایط مشارکت بالا امکان توفیق خودشان را کم میبینند. بعضی از آنها حتی این رویکرد خودشان را ابراز میکنند و ابایی از علنی کردنش ندارند. البته ممکن است مشارکت سیاسی پایین به نفع این جریانها باشد، اما قطعاً به نفع کشور و نظام نیست. حال آنکه هر چه ما دایره انتخاب را وسیعتر و میدان حضور را گستردهتر کنیم استحکام نظام از تضمین بیشتری برخوردار میشود. بنابراین باید همه تلاش کنند، از دولت و مجلس تا سازمان صداوسیما، که امید و نشاط به جامعه بازگردد تا شاهد انتخابات باشکوه باشیم.
بر فرض نتوانیم تغییری در رویه صداوسیما ایجاد کنیم، چنان که به نظر هم نمیرسد تغییری ایجاد شود؛ در این شرایط وظیفه احزاب چیست؟ آیا میخواهید بایستید و انتخابات را به شرایط رسانهای ببازید؟
ظرفیتهای حزبی در کشور ما شناخته شدهاند و ظرفیتهای بالایی نیستند. چون احزاب از مقدورات و امکانات کافی برای فعالیت سیاسی و فراگیر برخوردار نیستند و متأسفانه روز به روز هم از حجم امکانات و ظرفیتهای احزاب کاسته میشود. لذا بدون بهبود حمایتهای نظام و ابزار رسانهایاش که صداوسیما باشد؛ احزاب نمیتوانند قابلیتهای خودشان را حتی در همین حد که هست به درستی عرضه کنند؛ زیرا از حمایت کافی برخوردار نیستند و پوشش داده نمیشوند.
همین دو هفته پیش همایش خانه احزاب درباره انتخابات برگزار شد. خانه احزاب به عنوان یک نهاد فراگیر و غیرجناحی برگزارکننده آن بود. اما متأسفانه صداوسیما کمترین پوشش رسانهای را به آن اختصاص داد. این در حالی بود که این همایش بیشترین زمان را به انتخابات اختصاص داد و مباحث مفیدی هم از سوی هر دو جناح در آن مطرح شد. بنابراین با توجه به محدودیتهایی که احزاب با آن مواجه هستند اگر حمایت نشوند فعالیتهایشان ابتر میماند. البته احزاب چه به صورت مستقل و چه به صورت ائتلاف تلاش میکنند. احزاب اصلاحطلب در قالب ائتلاف شورای عالی سیاستگذاری و احزاب اصولگرا در قالب دیگری مشغول فعالیت هستند. در سطح استان دفاترشان فعال است و برای انتخابات برنامهریزی میکنند. ولی این توانایی در احزاب ایران نیست که بدون حمایت رسانه ملی و سایر رسانهها بتوانند تنور انتخابات را گرم کنند. بنابر این من همچنان عامل کلیدی را صداوسیما میدانم که ابزار ملی است و علیالقاعده رسالتش این است که بتواند ملی فکر و برنامهریزی کند و ملی اجرا کند. متأسفانه ما هنوز نمیتوانیم یک نمره ملی به صداوسیمایمان بدهیم و از این جهت مسئولیت پاسخگویی نسبت به فضای حاکم بر مشارکت سیاسی هم با خود صداوسیما است.
به هر حال برنامه حزبیتان در شرایط موجود چیست؟
احزاب تلاش میکنند. ما هم در حزبمان برنامهریزی میکنیم تا کاندیداهایمان را در سطح کشور شناسایی کنیم و با برگزاری همایشها و میتینگهای متعدد جامعه را نسبت به انتخابات حساس و به مردم یادآوری کنیم که نقشآفرینیشان در هر انتخابات تا چه حد میتواند در آینده خود و فرزندانشان مؤثر باشد. شورای عالی سیاستگذاری هم در حال برنامهریزی است و تقریباً در همه استانها به جز دو سه استان شورا شکل گرفته است و در حال شکل دادن به شوراهای اصلاحطلبان در شهرستانها هستیم. فکر میکنم تا اواسط آبان ماه ساختار ائتلافی اصلاحطلبان در رابطه با انتخابات در سطح کشور کاملاً تکمیل شود. آن وقت شروع میکنند به برگزاری جلسات و همایشها تا انشاءالله بتوانیم امیدوار باشیم به اینکه فضا از شکلی که الان هست و خوب هم نیست خارج شود و شکل انتخاباتی بگیرد.
یعنی جدا از آنچه زیر مجموعه ائتلافی که با عنوان جبهه اصلاحات ایران ثبت شده برنامه حزبی- انتخاباتی نخواهید داشت؟
احزاب برنامههای جداگانه خود را هم خواهند داشت. دستکم تا شکلگیری ساختار ائتلاف. همین الان هم احزاب برنامههایشان را در شهرها و استانهای مختلف شروع کردهاند. ما تلاش خودمان را انجام میدهیم. اما این تلاشها پوشش رسانهای داده نمیشود و نتایج آن محدود به همان جمعی باقی میماند که در همایش حضور داشتهاند. در حالی که اگر شبکههای استانی حداقلی از فضا را برای فعالیتهای حزبی قائل باشند آن همایش میتواند به ایجاد فضای انتخاباتی در کل استان کمک کند. گلایه فعالان سیاسی این است که این رویدادها در رسانه بازتاب پیدا نمیکند و این فقدان در مورد احزاب اصلاحطلب بیشتر به چشم میآید.
در گذشته احزاب برای برگزاری همایشها بخصوص در شهرستانها و استانهای دیگر با محدودیتهای متعددی مواجه بودند از وزارت کشور تا شورای تأمین. گاه یک برنامه ساعتی قبل از برگزاری لغو میشد. الان شرایط برای برگزاری همایشهای سیاسی تا چه حد فراهم است؟
به طورکلی بعد از شروع به کار دولت آقای روحانی وزارت کشور بیشترین همکاری را با احزاب داشته و بیشترین مساعی را برای برگزاری تجمعات حزبی به عمل آورده است. منهای یکی دو استان مثل استان خراسان رضوی و قم در بقیه استانها نوعاً مشکلی وجود نداشته، همایشها برگزار شده، سخنرانیها انجام شده و خانه احزاب در استانها شکل گرفته و اکثر احزاب توانستهاند کنگرههای ملی و استانی خودشان را بدون مشکل برگزار کنند. بنابر این جای سپاسگزاری از دولت، وزیر کشور و ارکان این وزارت هست که مانع جدی وجود نداشته است. البته بعضاً سخنرانان خاصی را توصیه کردند که نباشند و دیگری باشد اما اینکه همایش لغو شود یا از برگزاریاش جلوگیری شود خیلی کم و انگشتشمار بوده است.
برآیند صحبتهای شما این است که ائتلاف در حال شکل گرفتن است و کارگزاران خودش را در ذیل آن تعریف کرده است...
هنوز ائتلاف فعالیتش به گونهای نیست که احزاب ذیل آن مأموریتشان را انجام دهند. الان احزاب یک قدم جلوترند. یعنی فعالیت حزبیشان را در حوزه انتخابات شروع کردند. در حالی که هنوز ستاد انتخاباتی جبهه اصلاحات شروع نشده است. وقتی این ستاد انتخابات تشکیل شد احزاب خود را با آن هماهنگ میکنند.
چندی است که آقای کرباسچی نظرات انتقادی را پیرامون عملکرد شورای سیاستگذاری و رهبری اصلاحات مطرح میکنند. این نظرات تا چه حد جمعبندی حزب کارگزاران است؟ آیا محتمل است که این مواضع در نوع تعامل شما با ائتلاف اثرگذار باشد و مثلاً این همکاری مشروط به وقوع تغییراتی باشد؟
انتقاداتی را که آقای کرباسچی مطرح کردهاند سایر اصلاحطلبان هم گفتهاند، چنان که آقایان ناصری، آرمین، صوفی و دیگران هم انتقاداتی داشتند، مبنی بر اینکه انتظاری که از شورای عالی وجود دارد خیلی بیشتر از چیزی است که از آن بیرون میتراود. بنابراین انتقادات دبیرکل کارگزاران برای شرط گذاری نیست بلکه برای اصلاح است.
گفته شده برخی اعضای کارگزاران به دلیل همین انتقادات در جلسات شورا شرکت نمیکنند...
ما دو عضو در شورا داریم. بنده قبلاً عضویت داشتم که به دلایلی استعفا کردم. آقای سیاسیراد الان از طرف حزب و خانم ترکان هم به عنوان عضو حقیقی شورا شرکت میکنند. حضور ما در شورای سیاستگذاری کمرنگ نیست. ما خودمان در شکلگیری شورا بیشترین تلاش را داشتیم. پس علاقهمندیم که موفق باشد. انتقادات به دلیل آن است که انتظارات محقق نشده است.
شفافیت و فسادستیزی از جمله مباحثی است که اصلاحطلبان اخیراً آن را مورد توجه قرار دادهاند. بعضاً پیشنهاد شده که اصلاحطلبان به یک تصفیه درونی اقدام کنند. حزب کارگزاران با اجرایی کردن این ایده تا چه حد همراه است؟
در سطح رهبری در کنگره این کار به طور طبیعی انجام میشود. یعنی کسانی که مشکلاتی داشته باشند مورد اقبال واقع نمیشوند. در بدنه هم کمیته انضباطی حزب مستمراً پایش میکند و اگر در موردی متقاعد نشوند حذف میکنند. منتها واقعیت این است که ما نباید بگذاریم کار به اینجا برسد. لازمه رسیدن به جامعه طیب و پاک شفافیت است و لازمه وجود شفافیت رسانه آزاد و گردش آزاد اطلاعات است. اگر واقعاً به دنبال دولت سالم و کارآمد هستیم باید اجازه دهیم که رسانههای ما بدون محدودیت در همه چیز سرک بکشند و مسائل را بدون لکنت منعکس کنند. وقتی اجازه به این کار نمیدهیم رقم و سطح تخلفات و اختلاسها مدام بالاتر میرود و گستردهتر میشود. بنابر این سادهترین، کوتاهترین و کمهزینهترین کار پاکسازی جامعه این است که به رسانهها فضا بدهیم که قلم بزنند و نترسند. افراد وقتی متوجه باشند که زیر ذره بین رسانهاند و مصون نیستند کمتر خطا میکنند. دنیا هم از همین روش به نتیجه رسیده است. همین فضای مجازی ما که مقداری محدودیت کمتر دارد در همین چند سال تا چه حد توانسته با ویژهخواری مقابله کند. آیا اگر فضای مجازی نبود، آن بنده خدا ویلای لواسانش را تخلیه میکرد؟ قطعاً نمیکرد. فضای مجازی دارد مسئولان را پشت سر خودش میکشد فقط به دلیل آزادی عمل بیشتری که دارد. شما ببینید اگر این آزادی را رسانههای رسمی داشتند چه مقابله دقیقتر و بیشائبهتری با فساد شکل میگرفت.
منبع: روزنامه ایران