یادداشت

آقای روحانی! فرصت را دریاب

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

محمد عطریانفر،‌عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اقدامی ناگهانی و فارغ از ضرورت رعایت شرایط نابسامان حاکم، رئیس‌جمهوری را به مجلس برای پاسخگویی فرا خوانده‌اند. آقای روحانی با استحکام رای و البته گلایه‌مندانه از این حضار و یا الزام به حضور استقبال کرده است. مسلم است آقای رئیس‌جمهور در وقت مقرر در پارلمان حضور خواهد یافت و نکات مهم و احیانا تعیین‌کننده و تلخ و شیرینی را به نمایندگان ملت و البته مخالفان خود یادآوری خواهد کرد. بی‌تردید این حضور و نشست اگرچه صمیمانه و صادقانه خواهد بود و چه‌بسا موجب تقویت مشروعیت منتخب ملت خواهد شد، اما از نقاط عطف دوران مدیریت رئیس‌جمهوری به حساب خواهد آمد. ضمن احترام به اقدام نمایندگان مجلس در دعوت رئیس کابینه و ارج‌گذاری به پذیرش رئیس‌جمهوری برای حضور در مجلس، اما باید تصریح کرد: مهمتر از نمایندگان ملت، پیشگاه خود ملت و ساحت بلند مردم است که رئیس‌جمهور باید با خضوع و احترام در برابر آن بایستد و از گرفتاری‌ها و بندهای بربسته بر دست و بازوی خویش از آن  سخن گوید و البته از ناکارآمدی‌های بخش‌هایی از دولت نام برده و دست به اصلاح و ترمیم بزند. اعتراف به برخی نابسامانی‌ها که ریشه در نوع مدیریت نیروهای تحت امر دارد. زیباترین رسمی است که رئیس‌جمهور برگزیده و مشروع در برابر ملتی که او را با صداقت و بزرگی واجد نقش و تاثیر کرده‌‌اند، به جا خواهد آورد. امروز بیش از هر زمان دیگری دولتمردان باید با بدنه اجتماعی ارتباط منطقی و پاسخگویی برقرار کنند. توجه به خواسته‏‌های مردم همواره می‌‏تواند اعتماد‌آفرینی به دولت را تقویت کند. پیشتر دولت حداقلی از تغییرات را در کابینه اعمال کرد که به زعم دلسوزان نظام این تغییرات کافی و وافی به مقصود نیست.

حوزه اختصاصی آقای روحانی نه تنها در بدنه تشکیلاتی دولت سیاست اقناع‌کننده‌‏ای را در پیش نگرفت بلکه در برابر افکار عمومی هم با توجه به مشکلات و معضلات پدید آمده نیز نتوانسته است سیاست قابل دفاعی را عرضه کند.

در سطح افکار عمومی سخنگویی دولت باید به گونه‌‏ای باشد که متوسط جامعه شهری ما از برآیند سخنان سخنگو درک روشن و قابل اعتمادی را داشته باشند. جناب آقای نوبخت در طول 6 سال مسئولیت در جایگاه سخنگویی دولت‌های یازدهم و دوازدهم درست نقطه مقابل رویکرد کاملا اخلاقی و شرافتمندانه و بشردوستانه‏‌ای که در گفت‏‌و‌گو‏های خود ارائه می‌‏دهد، متاسفانه زبان اقناعی راه‌گشایی نداشته‌‏اند و پاسخ‌‏های ایشان در برابر خبرنگاران و گفت‌وگویی که با جامعه مخاطب خود می‏‌کنند فاقد هر گونه تاثیر و پذیرش است. بنابراین ضرورت تغییر در این جایگاه حتی از باب حفظ حریم و اعتبار شخص ایشان  نیز احساس می‏شود.

 اکثریت قاطع و بخش نیرومندی از اعضای کابینه در ارتباط با حوزه معاونت برنامه‌ریزی ریاست‌جمهوری هم نیاز به این تغییر را احساس کرده‌اند، وزیران در روند پیشرفت امور در حوزه ماموریت سازمان برنامه و بودجه و در بخش‏های اجرایی کشور توفیقی نمی‏بینند. به بیان روشن‌تر وزارت‌خانه‏ها در سطح ارائه برنامه‏ها، تخصیص و پرداخت اعتبارات افق راهگشایی از سوی سازمان برنامه حس نمی‌کنند. سازمان برنامه در این دوره پنج‏ساله به آنصورت که مورد انتظار است، نتوانسته است وزارت‏خانه‏ها و برنامه‏های آنها را به طور جدی پشتیبانی کند تا وزرا بتوانند متقابلا به مردم پاسخگو باشند.  علاوه بر این سازمان برنامه و بودجه هم ظرفیت کارشناسی و مدیریتی‏اش به گونه‏ای نبوده است که اگر مسئله‏ای را نقد و رد می‏کند واجد چنان صلاحیتی باشد که طرح جایگزین و پیشنهاد روشن و اصلاحی ارائه کند.

با کمال تاسف در افق پیش‌رو موقعیت ریاست سازمان به عنوان معاون رئیس‏جمهور و سخنگوی دولت از یک طرف نزد افکار عمومی از وجاهت کافی برخوردار نیست. ضمن اینکه در درون دولت نیز نتوانسته است وزرا را به نقطه‌ای از توافق منطقی با سازمان برنامه برساند.

امروز نزد مردم و اعضای کابینه اجماع مرکب حاصل شده است که آقای رئیس‏جمهور در این حوزه دست به تغییراتی بزند و سازمان برنامه را واقع‏بینانه‌‏تر و عالمانه‌‏تر اداره کنند.

تصویری که متاسفانه در ذهن نخبگان شکل گرفته این است که سازمان برنامه عمدتا پاسخگوی منویاتی است که شخص رئیس جمهور به آن ابلاغ می‌‏کند، البته این مسئولیت، مسئولیت منطقی است و مخالفتی با آن وجود ندارد. چرا که بر اساس قانون اساسی سازمان برنامه از حوزه‏‌های اختصاصی رئیس‏‌جمهور است و رئیس‏‌جمهور به دلیل اینکه پاسخگوی اداره کشور است باید این ابزار را در اختیار داشته باشد.

اما منطق مدیریت توسعه یافته این است که ولو شخصیتی هر مسئولیتی را در اختیار داشته باشد و به ازای آن دارای امکانات و بسط ید هم داشته باشد، آن اقتدار باید مبتنی بر نظام برنامه‌ریزی‌شده و عالمانه جریان پیدا کند. در امر حکمرانی اختیارات هیچ‌گاه ملک طلق شخصی هیچ مسئولی نیست.امربری دستگاهی به نام سازمان برنامه از رئیس‏‌جمهور باید عالمانه، منطقی و توجیه‌‏پذیر باشد و باید به گونه‌‏ای رخ دهد که نتیجه حاصل از آن موجب دفاع، تایید و احترام عقلای مدیریت کشور در سطح ارشد باشد.متاسفانه بخشی از مشکلات ما ناشی از این بی‏‌توجهی یا عدم تنبه کافی برای رسیدگی به این موارد است.

اکنون یک انتظار همه‌جانبه و فراگیر وجود دارد که این تغییرات ایجاد شود. وقتی مرکز اصلی برنامه‌ریزی کشور ترمیم و اصلاح شود، به طور طبیعی آثار و تبعات مثبت این تغییر هم در سطوح دیگری از مدیریت اقتصاد به صورت فراگیر مشاهده می‌‏شود. دولت ضمن اینکه باید به جزئیات معیشت مردم توجه ویژه کند، با توجه به شبه‌بحران ایجاد شده و به‌هم‌خوردن تعادل ثبات ارز و پایین آمدن قدرت خرید مردم، باید متناسب با اقتضائات فعلی برنامه‌‏های خود را از حالت روتین خارج کرده و از نو به تناسب شرایط‏ دوره گذار را بازنگری کند. البته به تناسب این بازنگری باید شخصیت‏‌ها و عناصری را به کار گیرد که بتوانند ملت را در بهترین وجهی از مشکلات عبور دهند و آرامش را به جامعه بر گردانند.

 جامعه ما امروز منتظر دریافت پاسخ‏‌های قانع کننده و فهم درست از واقعیت‏‌ها و معضلات و مشکلات کشور است که رئیس‌جمهور باید آنها را با مردم در میان بگذارد.

 انتظار می‌‏رود در این چشم‌انداز پیش‌رو رئیس‏‌جمهور «خود» در قامت «سخنگوی تمام‌عیار» دولت برای عبور از این دوره به پا خیزد و مستقیما با مردم صحبت کند و متقابلا بازخورد پیام خود را از جامعه دریافت و به تناسب دریافت‏‌های مجدد که با زبان روشن و شفاف و صادقانه و منطبق با واقعیت و به دور از هر گونه هیجان و آرمان‌گرایی ناصواب و سخنان انتزاعی یا بیانات در زرورق پیچیده شده، صریح و روشن پاسخگوی توقعات مردم باشد. جامعه مردمی، از دستگاه حاکمه، فقط صداقت مطالبه می‏‌کنند و در کنار آن صراحت را می‏‌طلبند، این موارد اصول مسلم و مهمی است که پل بین جامعه و دولت، رئیس‏‌جمهور و دیگر ارکان هیات حاکمه را برقرار، تقویت و تثبیت می‌‏کند.

 اگر چنین اعتماد متقابلی بین شهروندان و شهریاران برقرار شود مردم با همه توان در مصائب مقاومت کرده و به شایستگی مشکلات را تحمل می‏‌کنند و از سر صمیمیت و صدقی که حاکمیت با آنها برقرار می‏‌کند جامعه هم ایام بحرانی را با قناعت و سماحت طبع و بلندنظری طی می‏‌کند. ما همچنان چشم امیدمان به رئیس‏‌جمهور است و آقای روحانی را رئیس‏‌جمهور موفقی می‌‏دانیم. اصلاح‏‌طلبان و معتدلین جناح راست در مباحث استراتژیک و اصولی ایشان را همراهی می‏‌کنند و تصور می‏‌کنیم دیدگاه و نگاه راهبردی او درست و راهبری‏‌هایش کاملا قابل دفاع است؛ اما در لایه‏های پایین‌تر در سیاست‌‏های اجرایی و در حوزه عملکردی نقد‏هایی وجود دارد که باید با نقد مشفقانه به صلاح و سداد برسد.

رئیس‌جمهور قبول کرده است تا مستقیما با مردم سخن گوید و تردیدی در دیدگاه و مواضع ایشان نیست.لکن در چه زمانی و شرایطی باید با مردم گفت‏وگو کند؟ علی القاعده هر زمانی که رئیس‏جمهور برای مردم پیام روشنی از موفقیت و یا دلنگرانی و اندیشه‌ای داشته باشد طبیعتا تریبون‏ها باید برای ایشان باز باشد و مردم هم با با تمام ظرفیت، گفت‏وگوی رئیس‏‌جمهورشان را به عنوان کسی که خوشی‏‌ها و گرفتاری‌‏ها را با آنها تقسیم می‌‏کند پذیرا هستند.

اقناع رئیس‌جمهور در گفت‌وگو با مردم در شرایط موجود ناشی از ملاحظاتی است که باید مراعات کند و این به مفهوم توقف گفت‏‌وگو نیست، بلکه به معنای عبور از نقطه عطفی است که پیش‌روی ملت است و باید از این تنگنا خارج شود.

اعمال تحریم‏‌های آمریکا در این روزها اجرایی می‌‏شود و باید آثار و تبعات این تصمیم رصد شود و رئیس‌جمهور مطابق با توجه به این شرایط باید اظهار نظر و صحبت کند. تعویقی که در گفت‏وگو با مردم از سوی رئیس‏‌جمهور صورت گرفته است به نظر می‌‏رسد ناشی از ضرورت عبور از این مرحله است تا مسیری روشن‌تر را بگشاید و با نگاهی تیزبینانه‌تر مسائلش را با مردم در میان بگذارد.

منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی