یادداشت

تناقض و رسوایی

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

احمد نقیب زاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
این روزها از یک تریبون دو پیام متناقض به گوش می‏خورد که این کار از کسی جز ترامپ ساخته نیست. از یک سو پیغام و پسغام‏های ترامپ به مقامات ایرانی مبنی بر تقاضای مذاکره مستقیم که از تریبون‏های رسمی و در خلال کنفرانس‏های مطبوعاتی اعلام می‏شود و از سوی دیگر حملات روزهای اخیر به جان کری آن هم با عبارات سنگین و توهین آمیز چون خائن و خیانتکار به دلیل مذاکره با آقای ظریف وزیرخارجه ایران. اینکه جان کری با ظریف بر سر یک میز نشسته و بدترین قرارداد تاریخ معاصر آمریکا را به امضاء رسانده است جای ملامت دارد ولی خود ترامپ هم پنجاه درصد راه را که مذاکره باشد با او همقدم می‏شود بی‏آنکه به یاد بیاورد در مذاکره دوطرف وجود دارد که باید با بده‌وبستان و مصالحه دیدگاه‏های خود را به یکدیگر نزدیک کرده و در نهایت به توافقی دست یابند که میزانی از خواسته‏های آنها را برآورده و از پاره‏ای دیگر چشم پوشی کنند. اما دراین پرخاش ترامپ یک حقیقت هم نهفته است و آن اینکه برجام حاوی نکاتی بوده است که منافع ایران را تضمین می‏کرده و این خوشایند جناح رقیب روحانی و ظریف نبوده که پیوسته بر طبل دلواپسی می‏کوبیدند و حالا که آمریکا آن را زیر پا گذاشته، قاعدتا می‏بایست خوشحال باشند. نکته جالب این است که در هر دو کشور حالت مشابهی به‌وجود آمده است. در هر دو کشور رقابت دو جناح اصلی به قدری شدید و آشکار است که کوبیدن جناح رقیب بر هر اصل دیگری ارجحیت دارد. در آمریکا جمهوری‌خواهان می‏خواهند میراث اوباما و کاریزمای آن را برای همیشه از صحنه محو و پاک کنند. این رویارویی به‌قدری شدید است که منافع ملی را هم به فراموشی می‏سپارد. بعضی‏ها جمهوری‌خواهان را مالکان و وارثان اصلی آمریکا می‏دانند که اگر کاری با توافق آنها صورت گرفت پایدار می‏ماند و اگر کاری خارج از دایره اصلی آنها یعنی سناتورها و صاحبان صنایع و نظامیان جمهوری‌خواه صورت گیرد، محکوم به شکست است. این دسته از ناظران همین نظر را هم به محافظه‌کاران ایرانی دارند که برنده جنگ بودند و نظام جمهوری اسلامی هم دست‌پرورده آنهاست که با هر گونه اصلاحی که مستلزم تغییر در ارکان این نظام باشد، مخالفت می‏کنند. چرا زمانی که احمدی‌نژاد در رأس کار بود و پیوسته دم از مذاکره مستقیم می‏زد نه کسی سنگ‌اندازی می‏کرد و نه به طور جدی مخالفتی ابراز می‏داشت. طبیعی است که ازاین صغرا و کبرا چیدن این نتیجه حاصل می‏شود که دو جناح محافظه‌کار در هر دو کشور باید اختلافات موجود را از بین ببرند. طبعا جان کری خیانتکار آن طور که ترامپ می‏خواندش نمی‏تواند چنین مهمی را به نام خود ثبت کند به‌خصوص وقتی به یاد می‏آوریم که حل مسئله ایران به گل دیپلماسی اوباما تبدیل شده بود. روحانی خوش‌خیال هم نمی‏تواند مدام صیحه بکشد که تحریم‏ها تَرَک خورده و دیگر قابل بازگشت نخواهد بود. این همیشه راست‌گرایان هستند که پرستیژ و نمادها برایشان مهمتر از واقعیات است. انتخاب روز سیزدهم آبان برای شروع تحریم‏های گسترده که مصادف با سالروز گروگان‌گیری اعضای سفارت آمریکا است، گویای این واقعیت است که این تحقیر هنوز در ذهن راست‌گرایان زنده است. این را مقایسه کنیم با یادآوری حادثه 28 مرداد از سوی آمریکایی‌ها در زمان اوباما که با نوعی عذرخواهی هم همراه بود تا معلوم شود چه فاصله ژرفی بین این دو گروه وجود دارد. آیا ایرانی‏ها فرصتی را از دست دادند و قدر اوباما را ندانستند؟ گذشته‏ها گذشته و ما در ضمن آنکه امیدواری خود را برای شکست ترامپ و جناحش در انتخابات مقننه آینده حفظ می‏کنیم، باید مواظب باشیم بیش ازاین سرنوشت کشور خود را با دمدمی‌مزاجی‏های ترامپ و گروه صهیونیست‏هایی که او را احاطه کرده‏اند، گره نزنیم که از منجنیق فلک سنگ فتنه می‏بارد.
منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی