یادداشت

حفظ سرمایه اجتماعی

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

ناهید تاج الدین، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

حق تحصیل یکی از حقوق مصرح در قانون اساسی است، حقی که نه تنها وجود آن در قانون اساسی تصریح شده بلکه حتی کیفیت وجودش یعنی رایگان بودن آن در قانون مورد اشاره قرار گرفته و در اصل سی‌ام قانون اساسی اینگونه به آن اشاره شده که دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم آورد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد. حقی که می‏توان آن را از اصول دیگر قانون اساسی نیز انتزاع کرد چه آنکه به موجب اصل بیستم (20) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند. اصل نوزدهم (19) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز تصریح می‏کند که مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.

به موجب ماده 570 قانون مجازات اسلامی نیز محدود کردن آزادی‏های مردم و محروم کردن آنان از حقوقی که به موجب قانون اساسی برای آنان مقرر شده است، جرم محسوب می‏شود و مجازات دارد. در همین راستا و برای تثبیت این حق یعنی حق تحصیل اخیرا، هیات وزیران لایحه الحاق یک تبصره به ماده 5 قانون سنجش و پذیرش دانشجو در دانشگاه‏ها و مراکز آموزش عالی کشور، مصوب سال 92 را تدوین کرده که به موجب این اصلاحیه حق آموزش جزو حقوق اساسی افراد است و هیچ‏کس را نمی‏توان به عذری غیر از «عدم صلاحیت علمی مقرر» از آموزش در مقاطع مختلف تحصیلی محروم کرد. لازم به ذکر است در برخورداری از حق آموزش در مقاطع تحصیلی افراد دارای سابقه محکومیت قطعی کیفری به جرایم سازمان‏یافته، قاچاق انسان، محاربه و جاسوسی مستثنی هستند.

تصویب این لایحه در مجلس، کمک می‏کند حق بنیادین آموزش که از جمله حقوق مقرر در فصل سوم قانون اساسی برای مردم است، به‏طور کامل تثبیت شود. متاسفانه در سال‌های پیش با پدیده‏ای به نام «دانشجویان ستاره‌دار» مواجه بوده‌ایم، پدیده‏ای که بعضا باعث هدر رفت سرمایه‏های انسانی شده است.

همانطور که می‏دانید یکی از پیشران‏های سرمایه اجتماعی می‏تواند استفاده درست از سرمایه‏های انسانی باشد و پدیده‏هایی چون  «دانشجویان ستاره‌دار» بعضا جلوی استفاده درست از سرمایه‏های انسانی را می‏گیرند و سرمایه‏های انسانی را با نوعی تبعیض سیاسی مواجه می‏کنند، تبعیضی که حتی اگر آن را به دید امنیتی نگاه کنیم، تبعات آن به مراتب بیشتر از تبعات ارتقای تحصیلی کسانی است که روزگاری در دانشگاه‏ها کار سیاسی می‏کرده‏اند. از طرفی دوران دانشگاه دوران اوج آرمانگرایی افراد جامعه است، دورانی که تا پیش از آن افراد در نهاد خانواده بوده‏اند و پس از آن نیز وارد نهاد شغلی می‏شوند. درواقع نهاد دانشگاه یکی از کوتاه‌مدت‌ترین نهادهای اجتماعی است و جنبش‏های دانشجویی به نوعی دولت مستعجلی است که افراد فاصله نهاد خانواده تا نهاد شغلی یعنی چهار تا شش سال را در آن می‏گذرانند. بسیاری از این دانشجویان بعدها جذب نهاد شغلی می‏شوند و هجوم واقعیت‏های زندگی آنقدر آنها را عملگرا می‏کند که از حقیقت‌گرایی و آرمانگرایی دوران دانشجویی‌شان خودبه‌خود کاسته می‏شود. با آنکه بسیاری از فعالیت‏های دانشجویی یک فرصت است و به جامعه‌پذیری افراد کمکی شایان می‏کند. اگر فعالیت‏های دانشجویی را به شکل تهدید ببینیم، این فعالیت‏ها کوتاه‌مدت است و جنبش دانشجویی به لحاظ نیروی انسانی یکی از کوتاه‌مدت‌ترین جنبش‌هاست و به این لحاظ حساسیت بیش از حد روی این فعالیت‏ها و محرومیت به‌خاطر این فعالیت‏ها اساسا کارکرد معکوس دارد و موجب می‏شود آرمانگرایی و حقیقت‌گرایی دانشجویان دیرتر به کارکردگرایی و عملگرایی منجر شود و مطالبات آنها انباشته‌تر از قبل به نهادهای بعدی اجتماعی یعنی نهاد شغلی منتقل شود.

از طرف دیگر سرمایه انسانی و اجتماعی بر یکدیگر تاثیر غیر قابل انکاری دارند، افزایش سرمایه اجتماعی موجب می‏شود سرمایه انسانی کارآمدی بیشتری داشته باشد و اثربخشی و کارآیی آن را بالا می‏برد، مثلا یکی از دلایل پایین بودن میانگین ساعت مفید کاری ایرانیان که 11 ساعت در هفته است، همین سرمایه اجتماعی است. وقتی کارمندان میان خود و دولت خط‌کشی می‏کنند و احساس‌شان این نیست که برای خودشان کار می‏کنند بلکه احساس‌شان این است که برای دولت کار می‏کنند بالطبع ساعت مفید کاری آنها نیز پایین می‏آید و پایین بودن سرمایه اجتماعی موجب می‏شود راندمان سرمایه‏های انسانی نیز پایین بیاید.برعکس، تبعیض در میان سرمایه انسانی نیز موجب افول سرمایه اجتماعی می‏شود، همین کلیدواژه «ژن خوب» که نماد تبعیض در میان سرمایه اجتماعی شده است شاهد هستیم که تا چه حد به افول سرمایه اجتماعی دامن زده است.

لذا اگر می‏خواهیم سرمایه اجتماعی را محافظت کنیم باید مراقب هدر رفت سرمایه انسانی باشیم. درحال‏حاضر به نظر من رسالت بزرگ ما حفظ سرمایه اجتماعی به هر طریق و قیمتی ست. ایران در چهارراه تغییرات اجتماعی قرار گرفته و نسل‏های نو با مطالباتی جدید صاحبان امروز ایران و انقلاب اسلامی هستند، صاحبانی که برای آینده ایران و انقلاب اسلامی هیجان ماندن و ساختن دارند صاحبانی که اگر آنها را جذب نکنیم، هیجان ماندن و ساختن‌شان به هیجان رفتن و خراب کردن بدل می‏شود.

باید مراقب سرمایه انسانی باشیم، منع به‌کارگیری بازنشستگان زمینه جدیدی را برای استفاده از این سرمایه فراهم کرد، لوایحی چون «برخورداری همگان از حق تحصیل در دوره‏های آموزش عالی» نیز باعث جلوگیری از کوچکترین هدررفت سرمایه انسانی می‏شود. ضمن آنکه اگر امنیت سخت هر کشور را نیروهای نظامی تامین می‏کنند، امنیت نرم هر کشور را سرمایه‏های انسانی آن فراهم می‏کنند، سرمایه‏های انسانی که باید آنها را ساخت، جذب کرد و به‌کارگرفت و لایحه برخورداری همگان از حق تحصیل در دوره‏های آموزش عالی در این راستا می‏تواند امنیت نرم ما را تامین کند.

منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی