یادداشت

تنگنای روحانی

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

سیدمصطفی هاشمی طبا، عضو هیئت موسس حزب کارگزاران سازندگی ایران

در حالی که شرایط کشور به ویژه به دلیل شیوع ویروس کرونا در یکی از بدترین اوضاع خود به سر می‌برد مجلس یازدهم نیز از یک ماه دیگر کار خود را آغاز خواهد کرد. مجلسی که نه فقط صدای تندروهای اصولگرا در آن بلند است که اتفاقا آنها اکثریت را هم در دست دارند و از این حیث قدرت عمل بالایی خواهند داشت. از این رو خیلی‌ها منتظرند تا دوره پرتنشی میان دولت و مجلس در این سال باقی مانده از کار دولت آغاز شود. اما ذات سیاست اقتضائاتی دارد که هر بازیگری که درون آن قرار می‌گیرد با وجود همه افکار تند و تیز اما لاجرم به آن اقتضائات تن خواهد داد. از این جهت من معتقدم مجلس یازدهم اتفاقا در یک سال باقی مانده از عمر دولت با مماشات مواجه خواهد شد. برخی معتقدند دولت ممکن است در دو حوزه بیش از همه با مجلس یازدهم دچار تنش شود.

اول از همه در حوزه سیاست خارجی؛ من بعید می‌دانم مجلس به صورت قائم به ذات درباره سیاست خارجی بتواند تصمیم بگیرد. فکر می‌کنم تا پایان دوره آقای روحانی مجلس یازدهم به همین صورت ک جدار و مریز عمل کند اما به نظر می‌آید با توجه به فشارهایی که روی کشور وجود دارد و احتمالا مجلس هم سهمی از این فشارها را متحمل خواهد شد سیاست خارجی‌مان را به سمت نرم شدن و همکاری بیشتر با کشورهای مختلف دنیا تعدیل کنند. در حقیقت پیش‌بینی من این است که بعد از پایان دوره آقای روحانی با نوعی نرمش در سیاست خارجی مواجه شویم. منتها بعید است خود مجلس به صورت قائم به ذات چنین تصمیماتی را اتخاذ کند. در واقع مجامع یا مقامات بالاتر مانند شورای عالی امنیت ملی در این حوزه نرمشی نشان خواهند داد و مجلس نیز به دنبال آن به همان سمت و سو پیش خواهد رفت.

همان‌طور که قبلا هم گفته‌ام جبهه پایداری و اصولگرایانِ مجلس یازدهم طرحی برای اداره کشور ندارند و تنها راهی که می‌توانند در پیش بگیرند، نرمش در مقابل غرب و حتی سازش با آمریکاست زیرا نمی‌خواهند با سیستمی انقباضی به کشورداری بپردازند. در حقیقت این همان ضعفی است که در همه دولت‌ها و مجالس بعد از انقلاب (البته به غیراز دولت آقای موسوی) دچار آن بودند. یعنی همه آنها مدل اداره کشور را مبتنی بر سیستم انبساطی طراحی کردند که نمی‌توان با وجود آن شعارهای مقاومت و مقابله با امریکا و غرب را پیش برد. دولت باید سیاست انقباضی در پیش می‌گرفت اما چنین جسارتی در دولت وجود نداشت زیرا تیپ شخصیتی روحانی، نوبخت و طیف آنها این‌طور نیست. آنها به طور مرتب همه چیز را عادی نشان می‌دهند. قبل از این دولت هم همین‌طور بوده است و احمدی‌نژاد و هاشمی هم همین‌گونه بودند. آقای خاتمی قدری بر امور کنترل داشت اما او هم انبساطی عمل می‌کرد.

کشور ما نیاز به کارهای جسورانه دارد که متأسفانه هر وقت هرکس بخواهد اینگونه عمل کند متهم به کمونیست بودن می‌شود. لذا اصولگرایان هم همین روش را ادامه می‌دهند. زیرا نمی‌خواهند با جماعتی از مردم معترض مواجه شوند. هنوز فراموش نکرده‌ایم که آقای جلیلی در دوره مسئولیت خودش FATF  را پذیرفت و اگر حالا منتقد آن شده به دلیل تخریب دولت است وگرنه اگر دوباره قدرت به دست خودشان بیفتد با غرب به خصوص امریکا کنار می‌آیند. اما همان‌طور که گفتم این موضوع نه در سطح مجلس بلکه در سطوح بالاتر دنبال خواهد شد.

به اعتقاد من اگر بعد از دوره آقای روحانی رئیس‌جمهوری همسو با مجلس یازدهم روی کار بیاید سیاست خارجی به سمت نرمش بیشتر با غرب و امریکا پیش خواهد رفت. بالاخره اصولگرایان در موقعیتی قرار می‌گیرند که باید مسائل مملکت را حل کنند. آنها تا الان در بیرون از میدان سیاست می‌توانستند به راحتی بگویند آقای روحانی عامل مشکلات اقتصادی، کمبودها و تورم است. اما خودشان هم می‌دانند که نقش تحریم‌ها خیلی بیشتر از نقش آقای روحانی در بروز این مشکلات است. به علاوه نه در این عناصر منتخب مجلس یازدهم و نه میان گزینه‌های اصولگرا برای ریاست جمهوری بعدی افراد با تدبیری وجود ندارند که بتوانند با وجود تنگناها کار خاصی برای خروج از بحران‌های مالی و اقتصادی انجام بدهند. تنها کاری که دولت‌ها با این شرایط می‌توانند انجام دهند چاپ اسکناس و افزایش نقدینگی است که البته متناسب با همان تورم را هم به دنبال خواهد داشت. رویه‌ای کاملا عامه‌پسند است.

بالاخره ظاهر اقتصاد را بهتر نشان می‌دهد. چون مثلا می‌توانند بگویند از زمانی که ما به قدرت رسیدیم حقوق‌ها را تا 70 درصد بالا بردیم. اما نکته اینجاست که با این کار 150 درصد تورم ایجاد می‌کنند. واقعیت این است که اصولگرایان قوطی شعبده بازی ندارند که از درون آن امر خارق‌العاده‌ای را بیرون بیاورند تا بتوانند اقتصاد کشور را با وجود همه مشکلاتی که در سیاست خارجی داریم به شکوفایی برسانند. بنابراین راهی ندارند به جز همان نرم شهایی که اتفاقا اصولگرایان ثابت کرده‌اند بهتر از بقیه با آن آشنا هستند.

البته اگر در این میان رئیس‌جمهور سیزدهم فردی باشد که با مجلس یازدهم همسو نباشد، در این صورت مجلس و قاطبه اصولگرایان باز هم همه گرفتاری‌ها را به گردن این رئیس‌جمهور جدید خواهند انداخت و همانند همین رویه فعلی که آقای روحانی را عامل همه بدبختی‌های کشور می‌دانند، انگشت اتهام به سوی او دراز خواهند کرد. خلاصه اینکه مسائل کشور متاسفانه بر مدار استنباطات سیاسی و حرکات سیاسی دور خواهد زد؛ بدون اینکه در نفس اقتصاد کشور و حل مشکلات کشور پدیده جدیدی بروز کند.

اما شاید در حوزه سیاست داخلی کار دولت چندان آسان نباشد؛ هرچند در این حوزه هم معتقد به ایجاد تغییرات اساسی بعد از مجلس یازدهم نیستم. اگرچه از همین الان به خصوص نیروهای جبهه پایداری شمشیرشان را علیه رئیس‌جمهور از رو بسته‌اند و بحث‌هایی مانند استیضاح، طرح سوال از رئیس‌جمهور یا رأی به عدم کفایت او و یا از حد نصاب انداختن کابینه سخن می‌گویند اما در عمل امکان تحقق چنین مسائلی وجود ندارد. چون مقام معظم رهبری با تضعیف دولت از سوی مجلس موافق نیستند و از دولت حمایت می‌کنند. امری که در همین مجلس فعلی نیز شاهد آن هستیم. در واقع میل به تحت فشار گذاردن دولت و رئیس‌جمهور از سوی نیروهای تندرو در همین مجلس دهم نیز وجود دارد و اتفاقا آنها در سایه انفعال نیروهای طرفدار دولت به خوبی برنامه‌هایشان را پیش برده‌اند اما همه ما شاهد بودیم که طرح استیضاح رئیس‌جمهور آغاز نشده از دستور کار خارج شد و یا استیضاح وزرای کلیدی دولت با اشاره نهادهای بیرون از مجلس متوقف شد.

علاوه بر این مجلس جدید هم از وقتی آغاز به کار می‌کند تا چند ماه درگیر بررسی اعتبارنامه‌ها و تشکیل کمیسیون‌ها خواهد بود. بعد از آن هم مدت کوتاهی تا پایان کار آقای روحانی باقی خواهد ماند و خودشان هم می‌دانند هر حرکتی در این مدت بی‌فایده است. یعنی آنها خودشان هم خوب می‌دانند برکناری آقای روحانی قرار نیست وضع مملکت را خوب کند. الان ممکن است بگویند آقای روحانی عامل مشکلات مملکت است اما خودشان هم می‌دانند اگر آقای روحانی نباشد مشکلات همچنان بر جا خواهد بود.

بنابراین تا پایان دوره آقای روحانی همه مشکلات را بر گردن ایشان می‌اندازند تا ببینند برای دوره بعد چه خواهد شد و چه کسی خواهد آمد. و چطور می‌توانند در وضع اقتصاد مملکت نوعی گشایش ایجاد کنند.

اصولگرایان به دنبال جذب رای هستند. آنها برای طرفداران سنتی خودشان در رابطه با این چرخش به سمت غرب توجیهاتی مانند نفع انقلاب و کشور را مطرح می‌کنند. همیشه می‌توانند هرچیزی را توجیه کنند. یک موقع جنگیدن را و موقعی دیگر صلح را توجیه می‌کنند. آنها فقط می‌خواهند قدرت را به دست بگیرند و می‌گویند اگر قرار است هر اتفاقی بیفتد در دوران قدرت ما باید رخ دهد. البته مجلس یازدهم برای عرض اندام بیشتر ممکن است چند وزیر را استیضاح کند. اما به هرحال تغییر وزرا اتفاق خاصی را رقم نمی‌زند. بلکه بیشتر برای به نمایش گذاشتن قدرت سیاسی آنهاست. با این حال آقای روحانی از حالا تا پایان دوره باید خودش را آماده نطق‌ها و سخنرانی‌های تند و تیز اصولگرایان مجلس کند. در واقع بخش دشوار کار آقای روحانی همین است که باید تحمل خودش را دوچندان کند. اصولگرایان به ویژه با اهداف انتخاباتی و با چشم انداز 1400 هر روز توپخانه‌شان علیه دولت روشن خواهد بود.

در مجموع من مجلس را (چه مجلس فعلی و چه مجلس بعدی) فاقد اراده خاصی برای تغییرات اساسی در سیاست‌های کشور می‌دانم. بنابراین اصولگرایان هم منتظر خواهند ماند تا ببینند مجامع و مقامات بالاتر از آنها چه تمایلاتی دارند و از همان تمایلات پیروی خواهند کرد.

منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی