یادداشت

زخم قره‌باغ

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

احمد نقیب‌زاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

زخم کهنه قره‌باغ بار دیگر سر باز کرده و درگیری‌ها بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در منطقه مورد مناقشه قره‌باغ کوهستانی همچنان از بامدادی کشنبه برای چندمین‌بار آغاز شده است. درگیری‌های نظامی به نقطه‌ای رسیده که دوباره دو طرف تجهیزات توپخانه‌ای سنگین در منطقه مستقر کرده‌اند.

اگرچه اصل مسئله این درگیری، عنوان یکی از حساس‌ترین مسائل امروز در منطقه، با سیل واکنش‌های بین‌المللی از درخواست خویشتن‌داری و دعوت به آرامش از سوی غرب، امریکا و ناتو روبه‌رو بوده است، اما اینکه چنین واکنش‌هایی از جانب برخی دولت‌های غربی تا چه حد از سر حسن‌نیت باشد، جای شبهه و بررسی دارد. در شرایط فعلی، ارامنه، مناطق مسلمان‌نشین که حائل بین قره‌باغ و ارمنستان بوده را نیز اشغال کرده‌اند که موجب پیوند زمینی قره‌باغ و ارمنستان شد.

شاید اگر درگذشته چنین اتفاقی رخ نمی‌داد مسئله قره‌باغ زودتر حل می‌شد؛ چراکه در این صورت عقبه‌ای وجود نداشت. از طرفی در خبرها آمده است که تعداد زیادی از نیروهای ارمنستان به سمت میدان نبرد عازم می‌شوند که بر پیچیدگی‌های قضیه می‌افزاید. در این بین درباره واکنش صحیح از جانب ایران نیز بحث‌های متعددی صورت گرفته است.

بهتر است پیش از اینکه درباره واکنش منطقی ایران به این مسئله بحث کنیم، ریشه این اختلاف قدیمی را بشناسیم، وضعیت فعلی آن را ارزیابی کنیم و چشم‌انداز پیش روی آن را بسنجیم: اختلاف فعلی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان میراث استالین است. استالین مرزبندی‌هایی بسیار بی‌حساب و بدون توجه به ملاحظات فرهنگی و مذهبی انجام داد- که بسیاری معتقد هستند تعمدا برای ایجاد اختلاف بین این اقوام این مرزبندی توسط استالین انجام شد- و در نتیجه پس از فروپاشی استالین، میراث استالین محل مناقشات جدید شد.

پس از این نیز شاهد درگیری‌های مقطعی بین دو کشور بر سر منطقه قره‌باغ بوده‌ایم؛ به‌طوری که درگیری بسیار شدیدی در سال 2016 رخ داد و هنوز هم مسئله ادامه دارد و به صورت معضلی حل‌نشده باقی مانده است. در سال ۲۰۱۶ درگیری وسیعی شکل گرفت و مسئله همچنان حل نشده باقی ماند و به این دلیل که قره‌باغ برای ارمنستان و جمهوری آذربایجان به یک درگیری و مسئله حیثیتی تبدیل شد، میانجی‌گری‌ها در این رابطه نیز راه به جایی نبرد. راهکارهای مختلفی از قبیل جابه‌جایی اراضی و غیره در این زمینه مطرح شد اما بی‌نتیجه بود و نتوانست راه به جایی ببرد.

افکار عمومی ارمنستان نیز در صورت عقب‌نشینی حکومت خود را زیر سوال می‌برند چرا که از اساس ساکنان فعلی این منطقه ارمنی‌زبان‌ها هستند. آذربایجان نیز در شرایط امروز با همین فشار افکار عمومی از جانب مردم کشور خود روبه‌رو است و حتی اگر دولت و در معنای عام‌تر حکومت این کشور نیز تصمیم به پایان این مخاصمه در شرایط فعلی داشته باشد، باید پاسخگو باشد که چرا تلاشی برای پس گرفتن مناطق اشغال اقدام جدی انجام نمی‌دهد. در این بین ترکیه با ورود به این مناقشه مشکلات و دست‌اندازها را بیشتر کرد و تنش‌های منطقه را افزایش داد. ترکیه خود را وارد قضیه کرده و اتهاماتی نیز به این کشور وارد می‌شود. مثلا گفته می‌شود تروریست‌هایی از ادلب را به این منطقه اعزام کرده است. جای تاسف که ورود ترکیه تنها سطح تنش‌ها را افزایش داد؛ علاوه بر اینکه این‌بار ممکن است با دخالت ترکیه وضعیت درگیری‌های نظامی وخیم‌تر از قبل نیز باشد. علاوه بر ترکیه، مسکو نیز در این تنش در معرض اتهام است، چراکه گفته می‌شود مسکو به دنبال حفظ و تداوم تنش‌ها در این منطقه در جهت تامین منافع خود است.

در پس درگیری جمهوری آذربایجان با ارمنستان، این ترکیه و روسیه نیز هستند که با یکدیگر در حال جنگ هستند. ترکیه به آذربایجان، روسیه نیز به ارمنستان کمک می‌کند و بدون شک تداوم بحران قره‌باغ به جدی شدن تنش‌ها بین مسکو و آنکارا نیز می‌انجامد. از سوی دیگر، برخی از کارخانه‌های سلاح‌سازی غرب شاید هم چندان بی‌میل نسبت به بروز چنین درگیری‌هایی نیستند. آنها به فکر ایجاد بازاری برای فروش سلاح هستند ضمن اینکه برخی دولت‌های غربی از جمله واشنگتن منافع خود در مناطق مختلف جهان را در بی‌ثباتی‌ها و ناامنی‌ها می‌جویند. علاوه بر اینکه با توجه به ناامنی مرزی ایران در شرایط درگیری در قره‌باغ، امریکا از این وضعیت و هر وضعیت دیگری که برای تهران تنش‌زا باشد استقبال می‌کند. علاوه بر تهران امریکا به‌خصوص رئیس‌جمهور فعلی آن به شدت مایل هستند که به بهانه این درگیری حضور نظامی خود را در این منطقه تجویز کرده و به این بهانه زورآزمایی نیز با روسیه – دشمن قدیمی – خود داشته باشند.

در هر صورت وضعیت فعلی در این بحران این است: نه طرفین قبول می‌کنند اشتباه کرده‌اند و نه از مواضع خود کوتاه می‌آیند. هر یک از دو کشور، دیگری را مقصر و عامل اصلی بر هم زدن آتش‌بس معرفی می‌کنند. هیچ‌وقت هم نه سازمان ملل و نه هیچ نهاد دیگری موفق نشده تعیین کند که کدام طرف مقصر اصلی بوده است. زمانی که نه ارمنستان و نه جمهوری آذربایجان، هیچ‌کدام از خواسته خود کوتاه نیامده و نمی‌آیند، چه چشم‌اندازی برای مصالحه می‌توان متصور بود؟

علاوه بر اینکه تجربه مینسک نیز شکست خورده است. گروه مینسک که عهده‌دار حل‌وفصل مناقشه قره‌باغ بوده، پس از گذشت بیش از سه دهه نتوانسته در ماموریت اصلی خود به درستی ایفای نقش کند و به همین علت به اعتقاد بسیاری از کارشناسان گروه مینسک اکنون به گروهی شکست‌خورده و فاقد کارآیی لازم برای حل بحران قره‌باغ تبدیل شده است.

گزینه بعد از مصالحه میانجی‌گری است؛ مساله‌ای که برخی ادعا می‌کنند جمهوری اسلامی ایران باید نقش این میانجی را بازی کند چراکه امنیت مرزهای ایران نیز در این درگیری‌ها در معرض خطر است. حتی ممکن است سیل آوارگان را نیز برای ایران در پی داشته باشد کمااینکه در جنگ آغازین قره‌باغ در دهه 90 ، هجوم پناهندگان به سمت ایران بود.

با وجود این ایران نباید وارد جایگاه میانجی برای جمهوری آذربایجان و ارمنستان شود. این اقدام به شدت غلط است و ایران باید از آن پرهیز کند. ایران باید با بی‌طرفی در این مسئله رفتار کند. علاوه بر اینکه میانجی‌گری چه از طرف ایران و چه از جانب هر کشور دیگری در مسئله قره‌باغ بی‌نتیجه است.

شاهد این مسئله اینکه با میانجی‌گری کشورهای دیگر، روسای‌جمهور دو کشور چندین‌بار با هم دیدار داشته‌اند؛ دیداری‌هایی بی‌ثمر که هرگز دستاوردی در جهت صلح نداشته است.

در شرایط فعلی، ایران، روسیه و ترکیه همسایگان اصلی این منطقه درگیر جنگ هستند اما باید از ورود به آن به شدت پرهیز کنند؛ چراکه به نظر می‌رسد تنها کورسوی امید برای اتمام این وضعیت «شورای امنیت» از طریق تشکیل یک گروه بی‌طرف برای حل این قضیه است. هر چه این بحران تداوم پیدا کند و کهنه‌تر شود دیگر نمی‌توان چشم‌اندازی برای حل این بحران متصور بود. این مسئله باید به سمت تشکیلاتی هدایت شود. برای مثال در ابتکارات منطقه‌ای وقتی ترکیه پیشنهادی می‌دهد خود را در اولویت قرار می‌دهد و در مورد روسیه نیز به همین شکل است.

ایران همیشه نقش بی‌طرفی داشته است. البته اتهاماتی از سوی آذربایجان به ایران وارد می‌شود که به ارمنستان کمک کرده است، که ادعای بی‌ربطی بوده و هیچ سندی در این خصوص وجود ندارد.

اگرچه ممکن است ایران در ذهن خود این منطقه را متعلق به ارامنه بداند اما هرگز نباید ورودی به این مناقشه داشته باشد چراکه در طرف مقابل نیز نباید آذربایجان را با یک دولت شیعی در شرایط حاضر از خود برنجاند.

معتقدم که ایران نباید در این قضیه نقش میانجی‌گر را ایفا کند و باید اجازه دهد طرفین به راه حلی در این زمینه دست یابند. ممکن است طرح ایران با موافقت این دو کشور همراه نشود. شرایط و تحولات باید به‌گونه‌ای به پیش رود که دو طرف بتوانند یک میانجی یا یک قاضی را با توافق انتخاب کنند که در این صورت می‌تواند مفیدتر و پرثمرتر باشد. برای تحقق این هدف ساختار رسیدگی به مناقشه قره‌باغ باید تغییر کند. تا زمانی که دو طرف بخواهند از مواضع خود ذره‌ای عدول نکنند و ترکیه و روسیه و امریکا نیز از آب گل‌آلود ماهی بگیرند، این زخم سرباز می‌ماند.

منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی