یادداشت

از ماست که بر ماست

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

سید مصطفی هاشمی‌طبا، عضو هیئت موسس حزب کارگزاران سازندگی ایران

با اعلام نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و البته تغییر مهم در دولت این کشور تحلیل‌های مختلفی از تغییر سیاست‌های ایالات متحده آمریکا در قبال کشورهای مختلف و البته تغییرات شرایط برای بسیاری از کشورها ذیل این تغییر سیاست‌ها، آغاز شد. در این بین پیش‌بینی‌ها، ارزیابی و تحلیل‌ها در ایران بیش از حد تصور بود چراکه از اساس قرار نیست با تغییر یک دولت در کاخ سفید نکته خاصی در ایران و سیاست‌های ایران در قبال دنیا رخ دهد بنابراین چرا باید تصور کرد اتفاق خاصی در اقتصاد یا موارد سیاسی و اجتماعی رخ می‌دهد. برخی می‌گویند با تغییر رئیس‌جمهور در آمریکا وضعیت تحریم‌ها علیه ایران تفاوت می‌کند. البته سیاست تحریم از جانب آمریکا به ایران رویکردی دائمی است و دموکرات و جمهوری‌خواه نمی‌شناسد بنابراین در یک نمای کلی وضعیت تحریم‌ها تفاوت‌های چندانی نمی‌کند اما استثناء در مورد رفتن شخصیتی همانند دونالد ترامپ احتمالا در رفتارهای نامعقول و هیجانی آمریکا در قبال ایران و بسیاری دیگر از کشورها تغییر می‌کند. اما به جرات می‌توان گفت درباره دغدغه‌های کلی ما، رفتن دونالد ترامپ جمهوری‌خواه و آمدن جوبایدن دموکرات موضوع مهمی نیست. به چند دلیل این موضوع قابل اثبات است:

مهم‌ترین نکته‌ای که مشعوفان از آمدن بایدن یا دلواپسان از رفتن ترامپ مطرح می‌کنند، مسئله اقتصاد است به این معنی که با کنار رفتن دونالد ترامپ بخشی از سیل تحریم‌ها علیه ایران که یورش هر روزه پیدا کرده بود متوقف می‌شود. این نکته ممکن است تا اندازه‌ای درست باشد که هیجانات روانی بازارها در اثر نبودن ترامپ کمتر شود اما قرار است که گشایش خاصی رخ دهد. باید همیشه منتظر باشیم تا عده‌ای در کاخ سفید بنشینند تا اجازه فروش نفت به ما بدهند؟ اقتصادی که در وجود دارد با FATF آن دست‌اندازهایی همانند تغییر رئیس‌جمهور آمریکا به جایی نمی‌رسد. آنها بسیار خوشحال خواهند بود اگر ایران رفتارهای رادیکال‌تری از خود نشان دهد و آنها نیز سوخت بیشتری به قطار تحریم‌ها بریزند. شاید در ظاهر اینگونه به نظر برسد و تبلیغات اصولگرایان این باشد که اصلاح‌طلبان مشتاق مذاکره هستند و اصولگرایان مخالف و می‌گویند باید بر اقتصاد داخلی تمرکز کرد اما اینگونه نیست. هم اصلاح‌طلبان هم اصولگرایان می‌خواهند با آمریکا مذاکره کنند. تصمیم و اشتیاق هردو گروه نیز این است که این مذاکره در زمانی رخ دهد که دولتی منتسب به آنها بر سرکار باشد تا به نام آنها تمام شود حال آن که از اساس موضوع مذاکره با مجوز رهبرانقلاب باید صورت بگیرد بنابراین بهتر است هر دو طرف به جای رویابافی در این زمینه با واقعیت روبه‌رو شوند و زمان خود را برای برنامه‌ریزی براساس واقع‌بینی قرار دهند. چرا تحقق مذاکره تنها منوط به ساکنان پاستور در تهران و کاخ سفید در واشنگتن نیست. اولا که معلوم نیست آنها چه رویکردی خواهند داشت. علاوه بر این هر کسی که رئیس‌جمهور باشد شخصا قرار نیست مذاکره کند و این تصمیمات در سطوح کلا نتری گرفته می‌شود. این تیم‌های مذاکره‌کننده هستند که وارد عمل می‌شوند و بر اساس خط و مشی کلی کشور هم مذاکره می‌کنند. مشکل واقعی درباره اقتصاد ایران این است که در مقابل تحریم‌ها در داخل ایران سیاست‌های متفاوت و مناسبی وجود ندارد که مسائل را حل و فصل کند. همه چیز به حال خود رها شده است و مشخص نیست چه کسی قرار است در این‌باره بر این رویابافی خاتمه دهد. چگونه می‌توانیم شرایط سیاسی کشور را متناسب و در جهت رشد اقتصادی ترسیم کرده و دنبال کنیم، در شرایطی که چشم بر اصلی‌ترین واقعیت این اقتصاد بسته‌ایم. آمدن دولت دموکرات زمانی که اقتصاد درگیر رانت است و بانک‌های جهانی با ما کاری نمی‌کنند چه فرجی قرار است حاصل کند؟!

مساله دیگر در ارتباط با انتخابات آمریکا موضوع تاثیر آن بر انتخابات 1400 و مسئله کاندیداتوری اصلاح‌طلبان زیر سایه روی کار آمدن دولت دموکرات در آمریکا است. به‌رغم تاکید مکرر برخی از اصلاح‌طلبان در این‌باره از نگاه نگارنده با توجه به این که با روی کار آمدن دولت دموکرات جو بایدن در آمریکا در سیاست‌های این کشور در قبال ایران و نیز در سیاست‌های ایران در قبال واشنگتن تغییری ایجاد نمی‌شود، بنابراین فرض تاثیر بر انتخابات 1400 تحت تاثیر انتخابات 2020 نیز مردود است. همان‌طور که رهبر انقلاب نیز بارها تاکید کرده‌اند و تجربه 40 ساله حرکت جمهوری اسلامی در زمان‌های دولت‌های دموکرات و جمهوری‌خواه آمریکا نشان داده است سیاست‌های کلی میان جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها درباره ایران تفاوت چندانی وجود ندارد و تنها شیوه اعمال سیاسی و ادبیات آنها در قبال ایران متفاوت است. درست است که بازگشت آمریکا به برجام – آنچه جوبایدن از روزهای تبلیغات انتخاباتی وعده آن را داده و دور از ذهن نیز نیست ممکن است تاثیراتی در سیاست داخلی ما داشته باشد و برخی فشارها را علیه دولت روحانی بکاهد اما باز هم تأثیر چندانی در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 نمی‌گذارد چراکه تا دولت بایدن بر سر کار بیاید و بخواهد بر فرض در برجام گشایشی حاصل شود که تاثیر اقتصادی آن بر زندگی مردم دیده شود، زمان بسیار بیشتری از خرداد 1400 نیاز دارد.علاوه بر این رونق انتخابات در گرو چهره‌های متنوع در عرصه رقابت است نه ورود و خروج دولت آمریکا به برجام.

در شرایطی که شورای نگهبان بر مدار رویه قبلی خود می‌چرخد و در موضوع بررسی صلاحیت‌ها از همین حالا اعلام کرده که برای انتخابات 1400 به شیوه و سبک سابق خود عمل می‌کند، قرار است چه فرجی در ظهور چهره‌ها حاصل شود!؟

واقعیت این است که مفهوم دولت برای مردم از دست رفته است و در شرایط اقتصادی و اجتماعی فعلی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان در چشم جامعه تفاوت قابل توجهی با هم ندارند و مردم همه آنها را به یک چشم نگاه می‌کنند.

شورای نگهبان در اسفند 98 نشان داد که تصمیم برای تغییر رویه ندارد و شیوه بررسی صلاحیت نامزدهای انتخاباتی همان است که بود. از طرف دیگر هر روز شاهد اظهاراتی از جانب جریان اصولگرا هستیم که تا حد ممکن مردم را از صندوق‌های رای دور کنند به شکلی که تبلیغات در عرصه سیاسی از جانب این جریان سیاسی به گونه‌ای است که مردم پای صندوق نیایند. شاید در ظاهر امر از تریبون‌های رسمی به مردم گفته شود که باید مشارکت بالا باشد و رای دادن تکلیف است اما در عمل مدام به مردم طوری القاء می‌شود که شرکت در انتخابات نمی‌تواند هیچ چیزی را تغییر دهد و چه بهتر که مشارکت کمتر تا نامزد دلخواه یک طیف بی‌دردسر از صندوق بیرون بیاید.

اصولگرایانی که در مجلس حضور دارند هم سوار بر موج شعارهای پوپولیستی در حال حرکت به سمت پاستور هستند. شش ماه از حضور آنها در مجلس می‌گذرد دریغ از یک مصوبه که به طور واقعی راهگشا باشد تنها چند مصوبه پرسروصدا و جنجالی داشتند که با مخالفت شورای نگهبان معطل ماند. این جریان پیش از انتخابات مجلس مدام شعار حمایت از اقشار فرودست را می‌دادند اما در این مدت حضور در مجلس همان راه را رفتند که انتظار می‌رفت؛ دست‌اندازسازی برای دولت، سیاسی‌کاری برای انتخابات 1400 و صرف هزینه و وقت برای مصوباتی که تبلیغاتی است و یا بار مالی مبهم دارد و شورای نگهبان آن را رد می‌کند یا از اساس مغایرت‌های روشن با قانون اساسی دارد. نطق‌هایشان مملو از حملات سیاسی است. این طیف در داخل و خارج از مجلس تنها به دنبال یک رقابت یک‌جانبه هستند.

در این شرایط که بسیاری از طیف‌های مقابل جریان اصلاحات همه تلاش خود را می‌کنند که مردم پای صندوق نیایند تا مانند مجلس یازدهم در فضایی غیررقابتی اصولگرایان تندرو، پیروز انتخابات شوند، چگونه ممکن است اسباب‌کشی ترامپ از کاخ سفید و آمدن تیم اوباما و بایدن به دولت آمریکا تاثیری در برگزاری انتخابات در تهران بگذارد؟!

هر آنچه در ایران بر سر ما می‌آید نتیجه راهبردها و رفتارها و برنامه‌ریزی‌های ما است. نمی‌توانیم منتظر باشیم کلید مشکلات در واشنگتن و لندن و مسکو و پکن پیدا شود. وقتی با واقع‌بینی قدم بر نمی‌داریم و یا از یک طرف بام می‌افتیم و می‌خواهیم با همه دنیا از در درگیری وارد شویم یا بی‌خیال از دیدن واقعیت‌ها برای برنامه‌ریزی یک اقتصاد تحریم‌زده منتظر معجزه می‌نشینیم و از طرف دیگر بام می‌افتیم وضعیت بهتر از این نخواهد بود. از ماست که بر ماست، بنابراین موج رادیو و تلویزیون را روی اخبار خارجی تنظیم نکنید. بیرون از ایران کسی دلسوز ما نیست و وای اگر خودمان، دلسوز خودمان نباشیم.

منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی