یادداشت

کنش حزبی؛ فراتر از امر سیاسی

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

مصطفی پهلوانی

 

فعالیت‌های حزبی در سراسر جهان چیزی بیشتر از فعالیت سیاسی است. اگر برای فعالیت‌های سیاسی دانش، تجربه و شم سیاسی لازم است، توان همکاری با دیگران، ایجاد اجماع تا خردترین مسائل و توان اجرایی و مدیریتی خصوصیات مهم‌تر اکت سیاسی در چارچوب حزب را شامل می‌شوند. شاید از همین روست که در کشورهای توسعه‌نیافته سیاسی، گرایش به فعالیت‌های سیاسی انفرادی حتی در احزاب اسم و رسم‌دار نیز کاملا مشهود است.

در فعالیت سیاسی فردی، مسئولیتی بر دوش فرد نیست، چه آن که مسئول وضع موجود معمولا جمع‌هایی هستند که فرد را در بر نمی‌گیرد. مهم نیست بخشی از دولت باشید یا بخشی از اپوزیسیون، کافی است خود را از «آنها»یی که جامعه به عنوان «حاکمان» می‌شناسند جدا نگه دارید تا هم حیثیت اخلاقی خود را حفظ کنید و هم بتوانید آلترناتیو وضع موجود بمانید. در بلبشوی کشورهای در حال توسعه، ساده‌ترین کار مسئول شمردن دولت در همه چالش‌ها و ژست اپوزیسیون گرفتن حتی در شرایطی است که بخشی از حاکمیت را تشکیل می‌دهید. اما این‌ها همه دلایل رویگردانی تاریخی ایرانیان از فعالیت حزبی نیست؛ احزاب عموما یا کارکردهای اصیل خود را در جوامع پرچالشی چون ایران از دست می‌دهند و یا کارکردشان با چارچوب‌های رسانه‌ای، روشنفکرانه و اقتصادی اختلاط پیدا می‌کند. آنچه در همه احزاب باسابقه جهان به آن پرداخته می‌شود و جای آن در تاریخ احزاب ایران خالی است، توانمندسازی نیروها و انباشت تجربه اجرایی و مدیریتی در حوزه‌های مختلف است. امروزه تقویت توانایی‌ نیروها از جمله وظایف سازمان‌های جدید از جمله احزاب محسوب می‌شود. احزاب با بروکراسی پیچیده خود، نمونه‌هایی از سازمان‌هایی است که براساس تقسیم کار جمعی و عقلانیت مدرن ایجاد شده‌اند و در صورتی که به یک سازمان بالغ تبدیل شوند، می‌توانند علاوه بر ایجاد «هژمونی گفتمانی در جامعه» و «کسب قدرت» به عنوان کارکردهای اصلی خود، کمک شایانی به تربیت نسل جدیدی از مدیران مجرب کنند. نسلی که آزمون و خطایش را این بار نه در نهادهای انقلابی یا دولتی و از جیب بیت‌المال که در احزاب سراسری و به صورت داوطلبانه آن هم در کنار مدیران باتجربه و گاه بازنشسته انجام می‌دهد.

در ماه‌های اخیر که افکار عمومی ایران نسبت به انتصاب مدیران کهن‌سال حساس‌تر شده است، انتشار اخبار جوان‌گرایی در رأس برخی دولت‌ها در سراسر جهان بیش از پیش به گوش می‌رسد. هفته‌ای نیست که انتشار انتصاب وزیر یا حتی نخست‌وزیر جوان یا زن در یک کشور توسعه‌یافته موجی از کنایه‌ها را در شبکه‌های اجتماعی خطاب به مدیران اصلاح‌طلب در دولت و شهرداری تهران به راه نیندازد. حتما رهبران احزاب کشورهای توسعه‌یافته نیز همچون مدیران اصلاح‌طلب ایران دغدغه تجربه و توان اجرایی در برابر مشکلات خاص جامعه خود را دارند، اما آنچه که آنان را در سپردن پست‌های مدیریتی به دست جوانان ریسک‌پذیرتر از نمونه‌های ایرانی خود کرده است، عبور تک‌تک جوانان از پله‌های ترقی در حزب متبوع خود و البته اعتمادی است که به ساختارهای حزبی خود دارند. در واقع در این کشورها، قرار گرفتن در یک موقعیت سازمانی در یک حزب -حاضر یا غایب در دولت- به اندازه سال‌ها حضور در پست‌های دولتی می‌تواند حاوی تجربیات مرتبط باشد. از این روست که در کنار ورود پراکنده گروهی از جوانان به بدنه دولت، می‌توان امیدوار بود که برنامه‌ریزی درازمدت و دقیق‌تری برای تربیت نسل مدیران جدید از سوی احزاب اصلاح‌طلب انجام گیرد.

برای دستیابی به این مهم، دو پیش‌زمینه لازم است: نخست، باز شدن درهای تشکیلات احزاب در همه سطوح به روی جوانان تا آنها در ارکان مهم و اجرایی قرار بگیرند و هم چرخ‌های تشکیلات را به حرکت درآورند و هم خود تحت فشارهای سیاسی و مدیریتی آزموده شوند. دوم، تغییر درک سیاسی و بروکراتیک از مفهوم تجربه مدیریتی است؛ به طوری که تجربه کسی که در موقعیت‌های خاص سازمان حزبی قرار می‌گیرد، در پست‌های متناظر دولتی به رسمیت شناخته شده و اعتماد عمومی به چنین فردی ایجاد شود. چه آن‌که اعتماد به فعالان درون حزب، به معنای اعتماد به ساختار و توانمندی‌های حزب است. به این ترتیب، مهمترین دلیل بالا رفتن متوسط سن مدیران دولتی یعنی کم‌تجربگی جوانان اصلاح‌طلب که به دلیل انقطاع تجربه فعالیت در آن هشت سال نحس به وجود آمده تا حد زیادی مدیریت می‌شود و شکاف روزافزون جوان-کهن‌سال در بدنه اصلاح‌طلبان که می‌تواند خطری در بلندمدت برای حفظ موقعیت این جناح در قدرت باشد را نیز ترمیم می‌کند.

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی