یادداشت

گفت‌و گوی ملی در چارچوب گفتمان انقلاب

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

پروانه مافی

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران و نماینده مجلس

 

مطالعه روند شکل‌گیری انقلاب‌های دنیا نشان می‌دهد که اغلب در ابتدا مخالفان دیکتاتورها با یکدیگر ائتلاف کرده و هدف اولیه تمامی گروه‌ها نه به جریان حاکم بوده است و لزوما بر محورهایی که پس از سرنگونی دیکتاتورها قرار است حاکم شود، تفاهم چندانی صورت نمی‌گیرد؛ زیرا اساسا جریان‌های مختلفی که پدیدآورنده انقلاب‌ها هستند، معمولا سنخیت کاملی با یکدیگر ندارند و اشتراک اصلی که آنها را حول یکدیگر گرد آورده، تلاش برای سرنگونی حاکمیت است و خود این اتفاق بزرگ‌ترین آسیب انقلاب‌هاست که سبب می‌شود، سرنوشت‌شان در هاله‌ای از ابهام باشد و امکان تسلط گروه‌های فرصت‌طلب را فراهم آورد. بررسی تاریخ معاصر ایران نیز نشان می‌دهد که از زمان انقلاب مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357گروه‌ها و دسته‌های مختلف با عقاید و شیوه‌های مقابله متنوع، درصدد سرنگون کردن رژیم پهلوی بوده‌اند اما آنچه انقلاب سال 57مردم ایران را متمایز می‌کند، وجود شخصیتی محوری همچون امام(ره) است که تا حد بسیار زیادی آسیب مبتلا به سایر انقلاب‌های دنیا را از انقلاب جمهوری اسلامی ایران دور کرد. تردیدی نیست که مطالبات و اهداف انقلاب مردمی سال 57 از تنوع زیادی برخوردار بود اما حول 3 یا 4 محور اصلی که در شعارهای دوران مبارزات نیز رنگ مشخص‌تری داشت، قابل جمع‌بندی بود. بارزترین اهداف انقلاب را در شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» می‌توان یافت. مردم در سال 1357رهایی از چنگال کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مطالبات خود بیان می‌کردند.

از سوی دیگر به‌علت خفقان ایجاد شده ناشی از سیاست‌های پهلوی به‌خصوص پس از شکل‌گیری سیستم امنیتی مخوف تحت عنوان ساواک، عطش آزادی جامعه بیش از هر زمانی متبلور شده و خواست مردم در یک کلام بر سر کار آمدن نظامی مردم‌سالار و مبتنی بر رأی و نظر آنها در چارچوب قواعد و اندیشه‌های اسلامی بود. حال و در آستانه سی‌ونهمین بهار انقلاب، این پرسش که طی قریب به 4 دهه گذشته تا چه حد توانسته‌ایم مطالبات مردم و اهداف اولیه انقلاب را محقق کنیم، با پاسخ‌های متعدد و بعضا متضادی روبه‌رو می‌شود.

به‌نظر می‌رسد اگر واقع‌نگرانه و با بهره‌گیری از عینک انصاف به‌ دستاوردها، چالش‌ها و کاستی‌های سالیان گذشته بنگریم، باید اذعان کنیم هرچند در زمینه استقلال سیاسی نظام دستاوردهای غیرقابل انکاری داشته‌ایم و حجم، میزان و شدت خدمات‌رسانی به محرومان و علی‌الخصوص روستانشینان رشد چشمگیر و قابل ملاحظه‌ای داشته است اما در زمینه فراهم آوردن بستر آزادی در بسیاری از موارد عملکرد موفقی نداشته‌ایم و این واقعیتی است که با انکار، تغییری در اصل آن ایجاد نمی‌شود، بلکه برای تغییر آن نیاز به اتخاذ تدابیر مناسب و حرکت در مسیر عقلانیت جمعی وجود دارد.

در ارتباط با علل و ریشه‌های کاستی‌ها یقینا نمی‌توان با ایجاد دوگانه‌ای تحت عنوان دولت- ملت، یک سوی ماجرا را کاملا مقصر قلمداد کرد و سمت دیگر را مبرا از هرگونه خطا. به همین جهت باید پذیرفت مسئولان و مردم به‌صورت توامان در پدید آمدن مشکلات کنونی کشور نقش‌آفرین بوده‌اند. البته قاعدتا این بدان معنا نیست که هر دو گروه سهم یکسانی داشته‌اند. واقع‌ امر آن است که یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که باعث پدید آمدن وضعیت کنونی شده، حذف مسئولان دلسوز و مردمی از گزینه‌های انتخاب مردم بوده است. مجموعه سیاست‌های اتخاذ شده باعث می‌شود بعضا افرادی بر مسند تصمیم‌گیری و در مراکز مهم تصمیم‌گیری کشور قرار گیرند که اقداماتی ضد‌توسعه‌گرایانه و مخالف با خواست مردم داشته باشند و این امر در هر نقطه از کره خاکی که رخ دهد، نقطه آغاز چرخه معیوب عملکردی خواهد بود. در نقطه مقابل، مردم نیز طی سال‌ها و دهه‌های گذشته، با وجود صبر و همراهی قابل توجهی که داشته‌اند، نتوانسته‌اند نظارت درست و جامعی بر مسئولان داشته باشند و چه بسا در برخی موارد در زمینه ایفای مسئولیت مدنی و قانونی خود در قبال برخورد با ناکارآمدی‌ها نیز تلاش چندانی به‌کار نگرفته‌اند.

به‌نظر می‌رسد برای غلبه بر چالش‌های کنونی و گام برداشتن انقلاب اسلامی ایران در مسیر رشد و توسعه با شتابی بیشتر بایستی اقداماتی مدنظر قرار گیرد. از آنجا که بخشی از جامعه خود را صاحب و مالک انقلاب می‌داند و گمان می‌برد هر آنچه می‌گوید عین صواب است و آنچه دیگران به آن اعتقاد دارند از سر دشمنی و کینه‌ورزی با انقلاب و نظام است و به نوعی دسته‌بندی‌های غیرضرور خودی و غیرخودی و امثالهم را ترویج می‌کند، ابتدا باید نسبت به تغییر و تعدیل نگاه این دست افراد که بعضا در بخش‌های اثرگذار و تصمیم‌گیر نظام نیز حضور دارند، اقدام کرد و دوگانه‌های بدون پشتوانه و تفرقه‌انگیزی که وجود دارد را پشت سر گذاشت.

اینجاست که ضرورت توجه و تمرکز بر گفت‌وگوی ملی بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا می‌کند.همانگونه که در ابتدای انقلاب گروه‌ها و دسته‌های سیاسی مختلف که بعضا 180درجه با یکدیگر اختلاف نظر داشتند، درخصوص تصمیم‌گیری‌های مختلف کنار یکدیگر می‌نشستند و با مکانیزم مبتنی بر دمکراسی و گفت‌وگوی اقناعی دست به تصمیم‌گیری می‌زدند، نیاز است اکنون نیز با تقریب ادراکات بین‌الاذهانی نسبت به سیاست‌های اشتباهی که طی سالیان گذشته موجب رنجش خاطر مردم و ایجاد فاصله میان دولت و مردم شده است، بازنگری‌های جدی داشته باشیم.

واقعیت آن است که در شرایط فعلی برای عملیاتی کردن گفت‌وگوی ملی اگر انتظار داشته باشیم از ابتدا تمامی گروه‌ها گرد یکدیگر بنشینند، به هیچ عنوان انتظاری منطقی نخواهد بود؛ زیرا متأسفانه برخی تفرقه‌انگیزی‌ها و دامن‌زدن‌های بی‌جهت به اختلافات، امروز فضایی را فراهم کرده که برخی از دلسوزان نظام به‌طور کامل نه‌تنها از حوزه تصمیم‌گیری بلکه از حوزه‌های مشورتی نیز طرد شده‌اند؛ بنابراین در شرایط کنونی باید بر نقش عُقلای اصلاح‌طلب و اصولگرا به‌عنوان کاتالیزور شکل‌گیری گفت‌وگوی ملی اهتمام جدی داشت. البته از زمان روی کارآمدن مجلس دهم، تلاش فراکسیون امید برای پدیدآوردن نوعی از گفت‌وگوی ملی آغاز شده و تا مراحلی نیز پیش رفته است. به‌عبارت دیگر، اکنون چنین نیست که بخواهیم از نقطه صفر آغاز کنیم. واقع‌نگرانه اگر ببینیم، نگاه حاکمیت به جریان سیاسی اصلاح‌طلب نسبت به پیش از سال 92 یا قبل از اسفند 94، تغییرات جدی داشته است. این اتفاق حاصل تلاش‌های بی‌وقفه برای فراهم کردن بستر گفت‌وگو بوده؛ هرچند که باید اقرار کرد هنوز مسیر زیادی تا شرایط ایده‌آل باقی‌است و در بسیاری از موارد آنچه خواسته‌ایم، مهیا نشده است.

منبع: روزنامه همشهری

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی