در پی اقدام دولت ایالات متحده آمریکا در تروریستی خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حزب کارگزاران سازندگی ایران طی بیانیهای ضمن محکوم کردن آن از عموم هموطنان خواست تا دست حریف را بخوانیم و موقعیت ملی سپاه را تقویت کنیم.
به گزارش سایت کارگزاران، متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
به نام خدا
قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست «سازمانهای تروریستی از نظر دولت ایالاتمتحده آمریکا» بار دیگر خوی امپریالیستی و مداخلهجویانه حاکمیت این کشور را نزد جهان برجسته ساخت.
هنجارشکنیهای حقوقی دولت دونالد ترامپ البته بیسابقه نیست و همزاد این دولت است: خروج از معاهدات بینالمللی توافقنامه پاریس تا برجام علیرغم مسوولیت حقوقی دولت آمریکا و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد اوج بدعهدی کشوری بود که خود را مدافع صلح و دموکراسی میداند. دولتی که رسماً از اشغالگری دفاع میکند و در یکی از جدیدترین اقدامات هنجارشکنانه خویش خاک یک کشور (جولان در سوریه) را به دیگری (اسرائیل) واگذار میکند چراکه گمان میکند رئیس»جمهوری آمریکا»، رئیس«جمهوری جهان» است و میتواند همچون اربابان قرون وسطی، با یک امضا، حاکمیت ملی کشورها را نقض کند و اینک کشوری که برخی دولتهای آن در طول تاریخ با مداخلهجویی مستقیم یا غیرمستقیم مروج تروریسم بوده است، نیروهای مسلح قانونی یک کشور مستقل را به تروریسم متهم میکند.
ما معتقدیم مداخلات دولتهای ایالاتمتحده آمریکا از ویتنام تاعراق مداخلاتی امپریالیستی بوده است که بستر حرکتهای تروریستی را فراهم ساخته است. آمریکا با اشغالگری، کودتا و اقدام به ترور سران و رهبران کشورها برخلاف اصل " حاکمیت ملی " که بنیان دموکراسی است در طول تاریخ معاصر جهان یکی از مهمترین دولتهای حامی تروریسم است و از این لحاظ صلاحیتِ اخلاقی و حقوقی محکومیت تروریسم را ندارد. از سوی دیگر حمایتهای استراتژیک و پیوندهای ایدئولوژیک دولتهای آمریکا و اسرائیل نشان میدهد این رژیم به صورت راهبردی از تروریسم دفاع میکند. ساختمان صهیونیسم براساس تروریسم شکل گرفته است و نه فقط در بدو تأسیس اسرائیل گروههای تروریستی در ایجاد این «دولتِ بدون ملت» نقش داشتهاند، بلکه هنوز در تداوم آن سران صهیونیسم از تروریسم بهره میجویند و مصداق تروریسم دولتی شدهاند، دنبالهروی آمریکا از اسرائیل به حدی است که بنیامین نتانیاهو در انتخابات در جریان رژیم صهیونیستی قرار دادن نام سپاه در فهرست تروریستی را به خواست اسرائیل خوانده و از آن به عنوان برگ برنده در مبارزات انتخاباتی خویش بهره جسته است. اما گرایش آمریکا به تروریسم فقط محدود به پیوند آن با صهیونیسم نیست. تاریخ آمریکا هنوز در پروندهی ترور کندیها رازآلود و معماگونه است تا جایی که میان مداخلهجویی این کشور در کوبا و تلاش برای ترور فیدل کاسترو رهبر کوبا و کمک دولت آمریکا به اپوزیسیون کوبا برای براندازی دولت آن و ترور جانافکندی رابطهای مافیایی در تاریخ سیاسی آمریکا وجود دارد. اینک چنین دولتی که به خصوص با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ به شدت از معیارهای یک دموکراسی معقول خارج شده است، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تروریست میخواند!
اقدام دولت آمریکا بدعتی آشکار در حقوق بینالملل و نقض اصل حاکمیت ملی کشورهاست که در اسناد جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نهادی قانونی در ایران است که طبق قانون اساسی تحت اشراف حکومت جمهوری اسلامی ایران قرار دارد و این حکومت به سبب یک انقلاب مردمی و نیز انتخابات متعددی که در چهل سال گذشته در ایران برگزار شده است حکومتی قانونی و در نتیجه یک حاکمیت ملی است که از مشروعیت بینالمللی برخوردار است و از سوی ملت ایران معاهدات بینالمللی و دوجانبه و چندجانبه را امضا میکند و منشور ملل متحد را امضا کرده است.
گرچه دونالد ترامپ حقوق بینالملل را قبول ندارد، اما نمیتواند با ادعای ارباب جهان بخشی از حکومت قانونی یک کشور را تروریست بخواند. تروریسم در حقوق بینالملل اقدامات غیرقانونی گروههای غیرقانونی علیه امنیت دولتهای قانونی و شهروندان آنان است و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هر آنچه در دفاع از ملت ایران انجام داده است براساس تصمیمات حکومت قانونی ایران بوده است که در نظام بینالملل در برابر آنها مسوولیت حقوقی دارد. همچنان که حکومت قانونی آمریکا باید پاسخگوی اقدامات ارتش این کشور باشد. این همان اصل حاکمیت ملی کشورهاست. سپاه همچون ارتش نیروی مسلح مبعوث ملت ایران است که اقدامات آن در جنگ با دیکتاتوری متجاوز بعثی صدام حسین، نبرد با طالبان و داعش مورد تأیید قاطبه ملت ایران است و مردم ما آن را دفاع مشروع از ایران میدانند و حضور سپاه در منطقه براساس نظریهی «عمق راهبردی» حضوری براساس مصالح، منافع و امنیت ملی ایران است. سپاه یک حزب یا فرقه سیاسی نیست که پارهای از ایرانیان آن را بپسندند و پارهای آن را نپذیرند سپاه یک نهاد و یک اداره از ادارات قانونی جمهوری اسلامی ایران است که مأموریت مرکزی آن دفاع از امنیت ملی ایران است و میان این مقصود و سیاست خا رجی ایران پیوندی راهبردی برقرار است. سپاه یک سازمان مستقل از دولت و حکومت ایران نیست و باید آن را در کلیت حاکمیت ملی ایران ارزیابی کرد. در تأسیس این نهاد همه جریانهای سیاسی ایران از اصلاحطلب و اصولگرا نقش داشتهاند و «کهنه پاسداران» ایرانی در جریان اصلاحطلب همواره به عضویت خود در این نهاد افتخار کردهاند این جریانهای سیاسی حتی هنگامی که به نقد برخی رفتارها و روندها در ادوار مختلف پرداختهاند اصل نهاد سپاه و کلیت تاریخ آن در دفاع از ایران و اسلام را ستودهاند و چنانچه که در همین نیمروز کوتاه پس از بیانیه آمریکا مشاهده شده است در برابر دشمن همه متحد و یکصدا از «نهاد» سپاه دفاع میکنند.
مأموریت تاریخی سپاه صیانت از انقلاب اسلامی ایران است و انقلاب اسلامی ایران یک نهضت ملی و دینی بود که به استقرار جمهوریت و تداوم اسلامیت به عنوان فرهنگ ملت ایران منجر شد. این مأموریت، مقدس است و دولت آمریکا نباید فکر کند که میتواند سپاه را به یک سازمان سیاسی و عقیدتی محدود فرو بکاهد. فرزندان و برادران و پدران میلیونها ایرانی عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودهاند و هستند و مادران و زنان و دختران بسیاری از ایرانیان عزیزان خویش را در جبهههای جنگ و شهادت با آرم سپاه پاسداران از دست دادهاند و نمیتوانند عواطف و علایق خود را به این نهاد با یک اعلامیه دولت آمریکا کنار بگذارند. بدون شک این اعلامیه دولت آمریکا نتیجه عکس خواهد داد و وحدت ملی در ایران را تقویت خواهد کرد و به حاکمیت این کشور خواهد آموخت که در روانشناسی سیاسی ایرانیان تجدیدنظر کنند و به مشورت تروریستها گوش ندهند. مشورت همان تروریستهایی که اعلام موجودیت خود را با ترور آمریکاییها در ایران (قبل از سال 1357) آغاز کردند و شعارهای ضدِ امپریالیستی و ضد صهیونیستی و ضد آمریکایی میدادند، اما پس از پیوند با دیکتاتوری بعثی تا راهروهای کاخ سفید هم راه یافتند و نام خود را از فهرست سازمانهای تروریستی دولت آمریکا خط زدند. تروریستها اکنون کارشناس مبارزه با تروریسم شدهاند و در اتحاد شگفتی از مارکسیسم اسلامی به نومحافظهکاری آمریکایی پیوند خوردهاند اما در هر دو صورت تروریسم و مداخلهجویی و جنگطلبی را تئوریزه میکنند. به جز تروریستهای مجاهدین خلق، گروههایی از نومحافظهکاران ایرانی هم در سالهای اخیر کوشیدهاند جنگهای پیشدستانه و مداخلهجویانه را تئوریزه کنند و دولت آمریکا را به باتلاقی دیگر هولناکتر از عراق و سوریه فرا بخوانند. میهنگریزانی که در رویای جنگ با میهن خویش به سر میبرند و همچون دستمالی آلوده میخواهند مداخلهجویی آمریکا را توجیه کنند، آمریکاییها چنان فریب این گروههای تروریستی و شبهتروریستی را خوردهاند که از یاد بردهاند در فقدان حضور سپاه ایران در عراق، سوریه و افغانستان و عدم تأمین امنیت خلیجفارس و تنگه هرمز از سوی این نهاد با چه بحرانهای امنیتی مواجه میشوند. و درست به همین دلیل در مقاطع مختلف در مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی در خاورمیانه ناگزیر از جلب و جذب همکاری و هماهنگی با ایران شدند.
به نظر ما کارگزاران سازندگی ایران اقدام آمریکا با توجه به سیر تحریمهای قبل، اقدامی تبلیغاتی و فاقد آثار مؤثر سیاسی و حقوقی است و حتی از نظر اقتصادی چیزی بر تحریمهای قبلی نخواهد افزود و گرچه در کوتاهمدت از لحاظ روانی میتواند آثاری بر بازار و افکار عمومی بگذارد اما در ادامه به ابزار دولت آمریکا برای چانهزنی بدل خواهد شد. به همین علت ما معتقدیم دولت جمهوری اسلامی ایران ضمن حمایت همهجانبه از نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و انجام اقدامات متقابل حقوقی، سیاسی و تبلیغی نباید فریب آمریکا را بخورد و طمع آمریکا به تقویت رادیکالیسم را برای قرار دادن ایران در موقعیت تنش را ناکام سازد و «با اقتدار و اعتدال» با این عملیات روانی آمریکا برخورد کند. راهبرد پیشنهادی ما «چشم در برابر چشم» است و ما معتقدیم با وجود سختیهای آشکار در اداره کشور به خصوص اقتصاد ایران میتوان با اراده و اقتدار ملی، تقویت تولید و توسعه و تدبیر کشور از این مرحله عبور کرد و از موضع عزت و حکمت و مصلحت به موقعیت مناسب در روابط بینالملل رسید. دولت آمریکا قصد دارد برگهای خود برای اعمال فشار علیه ایران را بیشتر کند، اما ما باید دست حریف را بخوانیم و نه از موضع ضعف که از موضع قوت تبلیغات دولت آمریکا را خنثی کنیم. گفتوگو با افکار عمومی ایران و آمریکا از سوی دولت و حاکمیت یکی از عناصر کلیدی این راهبرد است. افشایِ ماهیت تروریستی مشاوران دولت ترامپ، سابقهی مداخلهجویی این کشور و توضیح مبارزات ضدتروریستی دولت ایران علیه تروریستهای داخلی (که بهخصوص در دهه 60 شهروندان و مدیران ارشد نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار دادند) و تروریستهای خارجی (که در شکل طالبان و داعش به مرز ایران نزدیک شده بودند) و تقویت موقعیت ملی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان نهادی عمومی و فراجناحی و متعلق به همه ملت ایران از سوی نویسندگان و نخبگان و نیز سرداران و سران این نهاد یک ضرورت تاریخی است. واکنش به اقدام ترامپ میتواند این دستاورد مثبت را داشته باشد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در موقعیت حقوقی، قانونی، ملی و میهنی خویش تثبیت کند و آن را بر فراز افکار و افراد و جناحهای سیاسی بنشاند که این سپاهِ ایران است؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران...
حزب کارگزاران سازندگی ایران
20 فروردین/ 1398