فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
رئیس جمهور پس از مدتها انتقاد اصلاحطلبان از شرایط موجود و عدم گفتوگوی روحانی با آنها، سرانجام هفته گذشته با جمعی از اصلاحطلبان دیدار و در خصوص شرایط کشور صحبت کرد. روحانی در سخنانش از احزاب مختلف اصلاحطلب همکاری خواست و دست یاری به سویشان دراز کرد. اما باید دید که آقای روحانی طلب کمک را در حرف و سخن بیان کرده است یا حقیقتا به این نتیجه رسیده که اصلاحطلبان در شرایط حساس کنونی بیشترین کمک را میتوانند انجام دهند. بنابراین تا به مرحله اجرا نرسد نمیتوانیم مطمئن باشیم که او قطعا به این نتیجه رسیده، زیرا تجربههای قبلی خیلی موفق نبوده است. حال که دوباره بر سر یک میز گرد هم آمدهایم، بیشترین کمک به دولت ارائه برنامه و طرحی مدون است. اصلاحطلبان با تشکیل اتاق فکر ایده دهند و از وزرای موجود درخواست کنند که ایدهها را به اجرا دربیاورند. اگر وزیری که در پست وزارت است توانمندی اجرای طرح تحول را داشته باشد، مسیر به درستی پیموده میشود ولی اگر توانایی لازم را ندارد، رئیس جمهور باید تغییر و تحولات را هر چه سریعتر انجام دهد و از نیروهایی که انگیزه و توان بیشتری دارند استفاده کند. الان بهترین فرصت است تا با مشارکت اصلاح طلبان، از نیروهای مناسب و توانمند در سیستم اجرایی استفاده کنیم. بنابراین یکی از کمکها این است که آقای روحانی به قولی که در خصوص مشارکت زنان و جوانان داده بود جامه عمل بپوشاند. با اجرایی شدن قانون منع به کارگیری بازنشستگان، بسیاری از استاندارها، معاونان و مدیران اجرایی کنار میروند. لذا چه فرصتی بهتر از این که در بعضی از این پستها از زنان توانمندمان استفاده کنیم. در جوامع پیشرفته دنیا احزاب غیر از اینکه شاخص دارند برنامه هم تعیین میکنند. اما متاسفانه احزاب در ایران به این صورت کار نمیکنند. اگر هدف بازگشت اعتماد دوباره مردم به اصلاحطلبان باشد، باید جریان اصلاحطلبی را از پوسته قدیم خودش که کسب مناصب و پستها بوده، خارج کنیم و با تعریف شاخصهای مشخص و طرحهای نو برای اصلاحطلبی، برنامه بنویسیم. خصوصا که به دلیل اتفاقات اخیر و حمله اقتصادی، برگرداندن اعتماد و امید به مردم کار بسیار سختی است. اصلاحطلبی مربوط به شخص نیست بلکه هر فردی که به دنبال تغییر و اصلاحات هست میتواند اصلاحطلب باشد. بنابراین تداوم چنین جلساتی کمک شایانی به حل مشکلات پیش آمده در کشور میکند. اگر اصلاحطلبی را خارج از افراد ببینیم میتوانیم موفق باشیم یعنی نخست جریان اصلاحطلبی را مد نظر قرار دهیم. بنابراین جریان اصلاحطلبی را به سمتی سوق دهیم که ایده و برنامه دهد و فقط به دنبال این نباشد که افراد زیرمجموعه خودش را بر پستی بگذارد. اصلاحطلبان با جلسات و طرح و مشاورههایشان به رئیس جمهوری، برنامه تحول مجموعه دولت را ارائه دهند. حال اگر طرحها به وزیر مربوطه ارائه شد و در توانایی و مدیریتی آن وزیر بود عالی است، در غیر این صورت باید رئیس جمهور روحانی را متقاعد کنیم که برای اجرای این تحول اصلاحطلبی به نیروهایی نیاز است که به این مبانی اعتقاد داشته و توانمندی های لازم را داشته باشند. البته پیروزی آقای روحانی در انتخابات گذشته نتیجه حمایت کلی و جدیای بود که احزاب اصلاحطلب و اعتدالگرا از ایشان داشتند تا ایشان را به ریاست جمهوری برسانند. در قبال این نوع حمایت، ریاست جمهوری و هیئت دولت باید تعهدی را نسبت به اجرای اصول فکری آن احزاب در جامعه و در قبال خودشان نشان میدادند که متاسفانه در دولت دوم آقای روحانی این اتفاق نیفتاد،به این صورت که خیلی از وزرا از جریانات فکری و نهادهای مخالف اصلاحطلبان انتخاب شدند و بعد از انتخابشان هم در زیرمجموعههایشان از افراد اصلاحطلب استفاده زیادی نکردند. موضوعی که کم و بیش در وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش شاهد بودیم. این مهم نیست که آن فرد صرفا اصلاحطلب باشد بلکه نکته مهم آن تحولی است که باید در زیرمجموعه وزارتخانهها اتفاق بیفتد و اینکه این تحول در جهت اصول اصلاحطلبی پیش برود. در بسیاری از وزارتخانهها شاهد روزمرگی و امروز را به فردا سپردن وزرا برای حفظ شرایط موجود بودیم. قطعا یکی از اهداف اصلی آقای روحانی تحولات فرهنگی در جامعه بوده است. غیر از مسائل فرهنگی، وزارتخانههایی که متولی موضوعات فرهنگی در جامعه هستند هیچ تحولی در دوره دوم ریاست آقای روحانی نداشتند. وزارتخانههای انگشتشماری در دولت دوازدهم وزرای باانگیزه و توانمندی دارند. با توجه به شرایط سیاسی کشور از نظر رشد احزاب سیاسی خیلی به مرحله بلوغ نرسیدهایم و این تفکر که وقتی به خاطر حمایت حزبی، کاندیدایی پست یا مسئولیتی می گیرد - چه در مجلس و چه در سیستم اجرایی کشور - بعدها باید متعهد به اجرای سطوح حزبی آن حزب باشد، متاسفانه هنوز در کشور ما نهادینه نشده است. اتفاقاتی در اقتصاد کشور افتاده و معترض هستیم و انتقاداتی به مدیران اقتصادی دولت داریم، علاوه بر اینکه قسمتی از بحرانها مربوط به سیاست خارجه است، اما میتوانستیم با مدیریت درست جلوی مشکلات را بگیریم. بحث برجام و خروج آمریکا از آن یک وجه مشکلات اقتصادی کشور است اما درصدی از بحرانهای اقتصادی به دلیل ناکارآمدی مدیران و عدم برنامهریزی درست در دولت بوده است. بنابراین قبل از اینکه به سیستم اقتصادی کشور بیش از این ضربه وارد شود، رئیس جمهور بهتر است افرادی با فکر قویتر و متخصص بر مدیریت سازمان برنامه و بودجه بگمارد تا بتوانیم از بحرانهای پیش آمده با موفقیت عبور کنیم. در نتیجه کشور ما در شرایط عادی نیست. ما به وحدت و همدلی احتیاج داریم. با تمام انتقاداتی که به دولت و عملکرد دولت وارد است، احزاب اصلاحطلب که مصلحت مردم برایشان مهم است در کنار انتقاداتی که مطرح میکنند همچنان تا پایان ریاست جمهوری آقای روحانی پشتیبان دولت خواهند ماند و اعتقاد دارند که باید با انتقادات سازنده کار را پیش ببرند، بنابراین هرگز قصد تخریب قوه مجریه را نداشتهاند و از سر دلسوزی و برای برونرفت از مشکلاتی که امروزه با آن درگیر هستیم، راهکار ارائه میدهند.
منبع: روزنامه سازندگی