ناهید تاج الدین، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
چند ماه پیش و پس از صدور بیانیه اتحادیه اروپا مبنی بر حمایت از برجام در مصاحبهای اشاره کردم دستگاه دیپلماسی ایران میتواند بر پایه شکافهای موجود میان آمریکا و اروپا، سیاستهای مبتنی بر حفظ برجام را پیریزی کند. البته در کنار آن نیاز به پررنگ شدن دیپلماسی عمومی و مدیریت افکار عمومی بینالمللی داریم و باید هزینههای آمریکا را به خاطر این عهدشکنی در افکار عمومی دنیا بالا ببریم و بیاعتمادی به آمریکا را در دنیا به یک باور عمومی تبدیل کنیم. در آن مصاحبه اشاره داشتم اروپا در حال حاضر در مقطع بسیار حساسی به سر میبرد، پس از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، این اتحادیه تضعیف شده و مشروعیت و هژمونی سابق خود را از دست داده است و نزد افکار عمومی دنیا تاثیرگذاری قبل را ندارد.
نمود افول اتحادیه اروپا، در رفتار ترکیه نمایان است. ترکیهای که از سال ۱۹۸۷ درخواست رسمی برای پیوستن به اتحادیه اروپا را اعلام کرده و بیش از سی سال است در صف انتظار برای پیوستن به اتحادیه اروپا به سر میبرد، در سالهای اخیر زمزمههایی مبنی بر انصراف از پیوستن به اتحادیه اروپا سر داده و اعلام کرده به دلایل مختلف ممکن است ترکیه موضعی مانند نروژ در مورد اتحادیه اروپا اتخاذ کند یعنی بدون عضویت در این اتحادیه، به بازارهای آن دسترسی داشته باشد. این رفتارها نشان میدهد اتحادیه اروپا مشروعیت قبلی را ندارد و اتفاقا بزنگاه برجام، بزنگاه حساسی است تا اتحادیه اروپا دوباره بتواند نقش منحصربهفرد خود را در عرصه بینالمللی احیا کند، بنابراین در بخشهایی از اروپا این انگیزه وجود دارد که پای برجام بایستد و به آمریکا نشان دهد هنوز اتحادیه اروپا از حیز انتفاع ساقط نشده است. ضمن آنکه در حال حاضر مراودات اروپا با آمریکا بسیار وسیع است و شرکتهای اروپایی ۴۵۰میلیارد دلار با آمریکا معامله دارند، در حالیکه حجم معاملات این شرکتها با ایران ۱۸ میلیارد دلار است. این عدم توازن به هر حال مدیریت فضای بینالمللی را جهت حفظ برجام برای ایران سخت میکند، مگر آنکه اتحادیه اروپا واقعا بخواهد هزینه احیای مشروعیت خود را بپردازد و به نظر میرسد این انگیزه در این اتحادیه وجود داشته باشد. چند ماه پر فراز و فرود گذشت و امروز از زبان خانم موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا میشنویم که این اتحادیه در فکر ایجاد یک کانال ویژه پرداخت مالی برای راحتکردن تجارت با ایران و دور زدن تحریمهای آمریکاست و اقدامات اولیه برای ایجاد این کانال نیز انجام شده و در مرحله عملیاتی شدن است. کانالی که ایجاد آن به شرکتها، از جمله شرکتهای درگیر صادرات نفت اجازه میدهد که بدون رویارو شدن با تحریمهای آمریکا، با ایران وارد داد و ستد شوند. در واقع هدف از این راهکار این است که کانالی برای «تراکنش مالی قانونی» با ایران ایجاد شود. این کانال امکان ادامه تجارت با ایران را برای شرکتهای اروپایی فراهم میآورد. همزمان با ایجاد این کانال یک پیروی بزرگ بینالمللی نیز برای ایران به دست آمد و آن در دیوان لاهه بود، وقتی که دیوان لاهه در دستور موقت خود در مورد شکایت مطروحه از سوی ایران، از آمریکا خواست تا مطابق با تعهداتش در قالب پیمان مودت -روابط اقتصادی و حقوق کنسولی که در سال ۱۹۵۵ مورد توافق دو طرف قرار گرفته- در اجرای تصمیم ۸ می سال ۲۰۱۸ در خصوص تحریمها، در سه بخش ملاحظاتی را مدنظر داشته باشد. بر پایه این دستور موقت، از آمریکا خواسته شد تا مانع از تجارت آزاد و نقل و انتقال مالی مرتبط با دارو و اقلام درمانی، مواد غذایی و محصولات کشاورزی و لوازم یدکی و خدمات مرتبط با ایمنی و امنیت پروازهای غیرنظامی نشود. این توفیقات برای ایران در زمانی حاصل شد که همگان برجام را پس از خروج ترامپ تمام شده قلمداد میکردند هرچند که اساسا رفتار ترامپ قابل پیشبینی بود، رئیسجمهور جدید را در دنیا به عنوان متخصص خروج از توافقات میشناسند. از زمان روی کارآمدن ترامپ، آمریکا بسیاری از قراردادهای مهم بینالمللی را ترک کرده یا تهدید به خروج از آن کرده است. توافقاتی مثل همپیمانی دو سوی اقیانوس اطلس (TTP)، توافق آب و هوایی پاریس و توافق تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) همه توافقاتی بوده که آمریکا با آنها چنین رفتاری داشته، وقتی آمریکای ترامپ حتی تاب ماندن در یونسکو یا همان سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد را ندارد و بیاعتباری آمریکا تا اینجا پیش میرود، خروج از برجام نیز طبیعی است و همه اینها اعتبار این کشور را مخدوش میکند. لذا ایران میتواند در چارچوب همین نظم موجود بینالمللی که جاهایی منتقد آن است و معتقد است با نظم مطلوب بینالمللی فاصله دارد، از حقوق حقه خود دفاع کند به شرطی که قواعد بازی بینالمللی را بپذیرد و منافذ دیپلماسی را باز نگه دارد و FATF دقیقا در همین چارچوب معنا پیدا میکند. ما هم بهعنوان موافقان پیوستن به FATF میدانیم که ۴۷ درصد پولشوییهای دنیا در آمریکا و ۲۳ درصد در اروپا انجام میشود و اروپا و آمریکا سهم ۷۰ درصدی در پولشویی دنیا دارند و انگشت اتهام پولشویی پیش و بیش از هر کس به سمت آمریکا و اروپا دراز است. ما نیز میدانیم که سیاستمداران دنیا بیشتر از آنکه نگران اخلال در نظم اقتصادی به وسیله پولشویی باشند، نگران اخلال در نظم سیاسی هستند و بیشتر از آنکه به اقتصاد توجه داشته باشند به اثرات و تبعات اقتصاد سیاسی توجه دارند و این نگرانی بیش از همه در آمریکا وجود دارد.اما یادمان نرود موقعیت امروز ایران در روابط بینالملل موقعیتی است که با ظرافت میتواند برجام را مطابق منافع بینالمللی مدیریت کند و این پیچ تاریخی را با درایت بگذراند. در هفتههای اخیر اتفاقاتی در دنیا افتاده که خروجی آن به نفع ایران بوده است، از برخی عزل و نصبها در دولت ترامپ تا حواشی قتل خاشقجی و تبعاتی که عربستان برای آن میپردازد همه در مجموع برای ایران مثبت بوده است. به نظر میرسد میتوان این موقعیت را تا حصول کامل منافع ملی حفظ کرد و حفاظت از این موقعیت مستلزم تصمیمگیری درست در مورد FATF است. به قول کارشناسان اقتصادی، برجام، چه خوب و چه بد، مفاهمه سیاسی ایران با جهان بود و FATF مفاهمه اقتصادی ایران با جهان است. ضمن آنکه حتی اگر نخواهیم در شرایط حاضر از موازنه منفی میان آمریکا و اروپا استفاده کنیم و فقط به چین و روسیه نگاه داشته باشیم باید گفت چین و روسیه هم گفتهاند که بدون FATF نمیتوانند با ایران کار کنند و این برای همه آنها که پای در زمین واقعیتها دارند بسیار قابل تامل است.
منبع: روزنامه سازندگی