سیدمصطفی هاشمی طبا، عضو هیئت موسس حزب کارگزاران سازندگی ایران
هنوز در داخل ایران ما تصمیم نهایی درباره دو لایحه پالرمو و cft نگرفتهایم و هنوز دقیقاً مشخص نیست که این لوایح چه سرنوشتی را در روز پایانی در مجمع خواهند داشت. این کش و قوسهایی که در درون مجمع و دستگاههای دیگر بر سر تصویب یا عدم تصویب این لوایح وجود دارد، خوب است و نشانه پویایی این دستگاهها است اما در کنار اینها دخالتهایی در بیرون از سوی گروههایی ناشناس وجود دارد که میتواند این تصمیمگیریها را تحت تاثیر قرار دهد. مهمترین این دخالتها پیامکهای تهدیدآمیزی است که به اعضای موافقFATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام صادر میشود و مقامات کشوری را با ادبیات تهدیدآمیز مورد خطاب قرار میدهند.
مسالهای که در این رابطه وجود دارد پیگیری این موضوع از سوی دستگاههای انتظامی است که اگر بخواهند این پیامکها را مورد پیگیری قرار دهند، به راحتی میتوانند منشاء آنها را پیدا کنند اما اینکه چرا این اتفاق نمیافتد جای سوال دارد. این نوع تهدیدات مقامات ابتدا از مجلس شروع شد و در رایگیریهای مختلف، نمایندگان با این پیامکها روبهرو میشدند و میشوند. اگر همان زمان این موضوع بهصورت جدی پیگیری شده بود و سرمنشاءهای آن مشخص میشد، امروز این تهدیدات به مجمع تشخیص مصلحت نظامی که بالاترین مقامات کشوری در آن حضور دارند، نمیکشید. به هر حال اگر قرار است مسالهای به صورت قانونی مطرح شود این نوع اقدامات فراقانونی و غیراخلاقی کاملاً از هنجارهای دینی و اجتماعی ما به دور است و در جلوگیری از آن تردیدی نیست، مگر اینکه دستگاههای مسئول به دلایلی عمداً پیگیر موضوع نباشد. البته نمایندگان و مقاماتی که این پیامها برایشان ارسال میشود باید رسماً در این مورد شکایت کنند و از دستگاههای امنیتی بخواهند که پیگیر موضوع باشند.
اما آن چیزی که در روند تصویب این لوایح عجیب به نظر میرسد این است که یک عده میخواهند به هر شکل ممکن ارتباطات بینالمللی ما را قطع کنند و قطع ارتباط با دنیا همان هدفی است که افرادی مانند ترامپ و نتانیاهو پیگیری میکنند. اساسا آمریکا به همین دلیل از برجام خارج شده که روابط ما را با دنیا به حداقل یا به قول خودشان به صفر برساند و مخالفت با تصویب این لوایح و اقدامات فراقانونی مانند ارسال پیامکهای تهدیدآمیز نیز نهایتاً ما را به جایی میبرد که ارتباطات ما کاملاً با دنیا قطع شود. چنان که بارها از طرف مقامات کشورهای نزدیک به ما و برخی موافقان این لوایح در داخل تاکید شده است قرار گرفتن ایران در لیست سیاه حتی روابط بانکی ما را با کشورهایی مانند روسیه و چین هم قطع میکند؛ مسالهای که اخیرا سفیر روسیه در ایران نقل قولهای مربوط به آن را تایید کرد. با رد این لوایح حتی ممکن است ما با نزدیکترین همسایگانمان نیز در انتقال ارز و کالا دچار مشکل شویم.
یکی از استدلالات مخالفان این است که ما در صورت قبول این لوایح دیگر به حزبالله نمیتوانیم کمک کنیم که البته این حرف درست نیست. جالب است که خود کشور لبنان که حزبالله بخشی از حکومت را در این کشور در اختیار دارد، عضور FATF است اما این مخالفان داخلی به این بهانه با آن مخالفت میکنند. بنابراین به نظر این گروه در همان جهت دشمنان ما گام برمیدارند اما اینکه چرا چنین فعالیتی صورت میگیرد من علتی جز «نفوذ» که مقام معظم رهبری در یکی 2 سال اخیر بارها بر آن تاکید کردهاند، به ذهنم نمیرسد. ما واقعاً باید ببینیم که این نفوذیها چه کسانی هستند و چه منافعی دارند که با فراق بال در جهت مخالفت با منافع ملی و امنیت کشور قدم برمیدارند. این مسائل این موضوع را به ذهن متبادر میکند که انگار سرویسهای جاسوسی برخی کشورها در ایران فعال هستند و ما را هم در خارج و هم در داخل تحت فشار قرار دادهاند. خارج از این موضوع که بیشتر از این نمیخواهم به آن بپردازم، اساساً بر اساس قوانین ما اهانت به رؤسای قوا و مقامات عالی رتبه جرم است. خیلی راحت میتوان از طریق این دست اقدامات فارق از اینکه از کجا نشأت میگیرد، جلوگیری کرد. ما تا به حال چند بار شاهد این بودهایم که به سران قوا در شهرهای مختلف کشور از سوی کسانی که ناسزا و تهمت را حرام میدانند، اهانت شده اما آب از آب تکان نخورده است. متاسفانه این مسائل امروز در مملکت ما به یک واقعیت تبدیل شده است. ما بالاخره باید یک جا جلوی این مسائل را بگیریم و همه را در مقابل قانون با یک عینک ببینیم نه اینکه یک مسئول یا یک جوان به دلیل کوچکترین انتقادی خیلی سریع محاکمه و مجازات شود و عدهای دیگر با بزرگترین اهانتها آزادانه فعالیت کنند و کسی کاری به آنها نداشته باشند. این نگاه تبعیضآمیز در شرایط فعلی کشور، برهمزننده وحدت است و کل نظام، هم آنهایی که این رفتارها را انجام میدهند و هم کسانی که از آن آسیب میبینند. مگر اینکه این گروهها تنها مسالهی مهم برایشان مسائل شخصیشان باشد و کلیت نظام برایشان هیچ اهمیتی نداشته باشد که در این صورت هم باید در همه اصول آنها تردید کرد. ما در چنین شرایط سختی بیش از هر چیز به وحدت نیاز داریم و وحدت تنها چهار حرف «و ح د ت» نیست و نیاز به اقدامات عملی و اجرایی بسیاری دارد. ما حتی در همین مجمع تشخیص مصلحت با حفظ همه سلایق و تفاوت دیدگاهها نیاز به وحدت داریم. یکی از این موضوعات حاضر نشدن رئیسجمهور در جلسات است. فلسفه مجمع این است که سران قوا باید در آن حضور داشته باشد و درمورد مسائل کلان به وحدت نظر برسند. بنابراین آقای رئیسجمهور در شرایط فعلی که دولت نیاز به تصویب لوایح در مجمع دارد باید در مجمع حاضر شود و در جهت تصویب آنها تلاش کند. در غیراین صورت ما باید شاهد جشن دشمنانمان در تلاویو و واشنگتن باشیم.
منبع: روزنامه سازندگی