پروانه مافی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
خودسوزی خانم سحر خدایاری در برابر دادگاه انقلاب شاید بهانهای باشد تا به طور کلی بتوانیم از فرصتها و تهدیدات سالهای اخیر جامعه ایران قیاسی هرچند معالفارق با جنبش سیاهپوستان امریکا داشته باشیم. در دسامبر 1955 خانم «رزا پارکس» وقتی که از محل کارش در مرکزی برای آموزش کارگران درباره برابری حقوق نژادی در آلاباما بازمیگشت، سوار اتوبوس شد. در آن زمان، قانون چنان حکم میکرد که اگر حتی یک نفر سفیدپوست اراده کند که در قسمت وسط بنشیند، باید همهی سیاهپوستانی که درآن صندلیها نشستهاند، جای خود را ترک کنند. پس از حرکت در دو ایستگاه بعد یک مرد سفیدپوست وارد اتوبوس شد و مجبور بود که بایستد. راننده بلافاصله متوجه شد و دستور داد که برای نشستن آن مرد سفیدپوست جایی را خالی کنند. بعد از اینکه دو نفر از جای خود بلند شدند پارکس مانع از نشستن آن مرد سفیدپوست شد. دیگر مسافران (سیاه) که خشم راننده را دیده بودند از اتوبوس پیاده شدند. رُزا پارکس که از آن همه بیعدالتی به ستوه آمده بود دیگر شکیبائی خود را از دست میدهد و آشکارا اعلام میدارد که صندلیاش را ترک نخواهد کرد. او را به جرمی که مرتکب نشده و مقاومت در برابر قانون نژادپرستانه دستگیر و بازداشت و روانه زندان کردند. رهبران جنبش و کشیشها، پس از زندانیشدن «رُزا پارکس» به گردهمآیی میپردازند و مسألهی تحریم شرکت اتوبوسرانی را برنامهریزی میکنند. کشیشها در مراسم مذهبیِ یکشنبهی خود، موضوع را برای مردم توضیح میدهند، دست به تبلیغات وسیعی میزنند و اعلامیههای آن را به شکل گستردهای پخش میکنند.این کار، نوعی اعتراض صلحآمیز و بدون خشونت بود. همان روش مبارزهای که «مارتین» آرزویش را کرده بود. عملی شدن این تحریم، روح تازهای در کالبد خسته و ستمکشیدهی سیاهپوستان دمید و امیدهای بسیاری در دلهایشان بهوجود آورد. این کار به طور یقین توانست آنها را در پیشبرد هدفهایشان یگانهتر و نزدیکتر سازد.قدم بعدی، سخنرانی «مارتینلوتر کینگ» بود که شایستهترین فرد برای چنین کاری بود. محور حرفهای مارتین «لوترکینگ» به طور طبیعی، در مورد رفتار دولت با مردم سیاهپوست بود و تأکید میورزید که: «آنچه ما از دولت میخواهیم، حق ماست و ما زمانی میتوانیم به این حق دست یابیم که متحد باشیم».تقریبا یک دهه مبارزه ضدنژادپرستی لوتر کینگ و دیگر سیاهپوستان همفکرش در نهایت به تصویب قانونی در امریکا (1964 م) انجامید که به سیاهپوستان جایگاهی برابر با سفیدپوستان در آمریکا میداد. جنبش سیاهان در امریکا آنگونه که مطالعات پیشین نشان میدهند، جنبش دگرگونساز با هدف ایجاد تحول بنیادین در جامعه یا جنبشهای انقلابی براندازانه نبوده؛ بلکه جنبشی اصلاحگراست. این جنبشها، هدفهای محدودتری دارند و معمولاً در درون نظام، مبارزه میکنند، نه بر ضد نظام سیاسی که خود بخشی از آن هستند. آنها در پی تغییر برخی جنبههای نظم اجتماعی موجود هستند؛ بنابراین جنبش سیاهان درصدد تغییر نگاه و نگرش حاکمیت امریکا به سیاهان و رفع تبعیضها است. موضوع ورود زنان به ورزشگاه طی سالیان اخیر با چالشها و پستی و بلندیهای متعددی روبهرو شده است و در مقاطع مختلف زمانی نظیر انتخابات، همواره دستاویز خوبی جهت سازماندهی آرا کاندیداهای محترم قرار گرفته است تا آنجا که در آغاز سال ۱۳۸۵ محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران با ارسال نامهای به رئیس سازمان تربیت بدنی خواستار فراهم کردن امکانات حضور زنان در ورزشگاهها شد. این نامه با اظهارنظرهای متفاوتی در میان مسئولین کشور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگزاریهای خارجی همراه شد و در نهایت با مخالفت صریح گروهی از روحانیون در شهر قم نتوانست آن را به اجرا بگذارد و از تصمیم خود صرف نظر کرد.آنچه در این میان به عنوان یک حلقهی مفقوده به چشم میخورد، نبود سازوکار مناسب جهت پاسخگویی به این مطالبه میباشد که هر روز بیش از گذشته خود را نمایان میکند. در شرایطی که بیش از 30 سال است که بانوان سرزمین عزیزمان از نزدیک و در فضایی کاملا سالم میتوانند سربازان وطنشان در تیمهای ملی والیبال و بسکتبال را تماشا و تشویق کنند، این سوال به ذهن متبادر میشود که عدم وجود سیاست مناسب جهت حضور بانوان در استادیومهای فوتبال تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و تا کی باید شاهد این باشیم که فرصت همدلی و همبستگی اجتماعی و بسیج نیروها در دستیابی به اقتدار را با بیتدبیری خود به فرصتی برای موجسواری مخالفان و معاندان تبدیل کنیم؟آیا موضعگیری بسیاری از چهرههای سیاسی و اجتماعی داخلی، رسانهها و کمپینهای داخلی و خارجی و همینطور هزینههایی که برای مسوولین قوه قضاییه، صدا و سیما و سایر نهادهای ذیربط تراشیده شد، برازنده نظام جمهوری اسلامی و بانوان شریف سرزمین ماست؟قطع به یقین تبدیل کردن موضوع ورود زنان به ورزشگاهها به مطالبه اصلی و عمومی جامعه و بهطور خاص زنان، جفا محسوب میشود اما تبدیل کردن آن به یک تهدید نیز ظلم مضاعف به کشور است.
منبع: روزنامه سازندگی