یادداشت

توضیح در مورد عملیات نصر جهت جلوگیری از تحریف تاریخ جنگ

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

علیزاده طباطبایی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

در شماره روز سه‌شنبه 2/7/98 صفحه 11 مطلبی در مورد عملیات نصر منتشر شده و در آن از عدم پشتیبانی بنی‌صدر به‌عنوان فرمانده کل قوا و عقب‌نشینی مشکوک ارتش از خط مقدم یاد شده است، لازم دیدم برای جلوگیری از تحریف تاریخ چگونگی اجرای عملیات نصر از زمان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (برگرفته از کتاب تقویم تاریخ دفاع مقدس جلد پنجم، گام‌های نخستین، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهران ص 354 و 355، در رابطه با وقایع 15 و 16 دی‌ماه 1359) نماینده امام در شورایعالی دفاع را که خود شخصاً در منطقه عملیاتی نصر حضور داشتند و تمشیت امور ارتش را هم عهده‌دار بودند بیاورم «بنده روز پانزدهم دی‌ماه خودم در منطقه هویزه بودم، روز پانزده دی روز حمله به نیروهای عراقی از طرف نیروهای ما بود، این‌جا لازم می‌دانم از این تریبون از فرمانده آن لشکر سرکار سرهنگ زرهی ستاد سیروس لطفی که آن روز شجاعانه، مؤمنانه و بی‌پروا در صفوف اول حرکت می‌کرد و دائماً در میدان جنگ از آن طرف به این طرف می‌رفت سپاسگزاری کنم و یاد و نام او را نیک بدارم. افسر لایق و شجاعی دیدم در این ماجرا ایشان را، میدان جنگ بود نیروهای ما حمله می‌کردند، نیروهای دشمن منهدم شده بودند و یک لشکر ما به تمام در خطر بود و حرکت می‌کرد، البته بچه‌های سپاه هم در همان حدود ساعت، دو تا دوونیم بعدازظهر بود، همان بچه‌هایی که شهید شدند آن‌ها را من دیدم که مابین هویزه و آن منطقه که خط اول بود و آن‌ها به‌سوی خط اول حرکت می‌کردند و می‌رفتند لب کرخه کور. یعنی این‌ها از غرب به شرق می‌آمدند نیروی دشمن هم برعکس حرکت می‌کرد یعنی فرار می‌کردند که به نیروهای خودشان در دب حردان که در غرب اهواز و در شرق این منطقه که می‌گویم قرار دارد بپیوندند که من به بعضی از برادرها گفتم «نیروهای ما دارند پیش می‌روند عجله نکنید» ‌و آن‌ها گفتند ما می‌خواهیم برویم. در آن ماجرا من هیچ‌کس را مقصر نشناختم. فردای آن روز، روز شانزدهم تا حدود ساعت 3 یا 5/3 بعدازظهر من بودم، آقای بنی‌صدر هم بود و نیروهای ما به‌تدریج شروع کردند به ضربت خوردن یعنی نیروهای عراقی نیروهای کمکی بزرگی به کمکشان آمدند و نیروهای ما را از پهلو مورد هدف قرار دادند که این برای ما قابل محاسبه نبود و محاسبه نشده بود. برای نیروهای ما و دستگاه اطلاعاتی، این بود که نیروهای ما شروع کردند به عقب‌نشینی، یعنی ساعت 3 یا 5/3 بود که با عجله آمدم شهر، که در قرارگاه آن لشکر دیگر که هست حاضر بشوم و به فرماندهان و افسران تأکید کنم و سفارش کنم از یک طرف دیگر وارد شوند. بعضی از برادران نظامی آمدند که مهمات دست‌وپا کنند و همه آن ساعت بینی و بین‌الله تلاش می‌کردند، یعنی من آن کسانی را که مسئول سطح بالا بودند، نظامی یا غیرنظامی نیافتم که تلاش نکنند البته در ساعتی که من آمدم آقای بنی‌صدر نبود یا غذا می‌خورد یا نماز می‌خواند یا خوابیده بود، به‌هرحال نبود یکی، دو ساعتی لیکن بعد که آمدیم ایشان بوده آن‌جا، حدود چند ساعت هم آن‌جا بود و نیروهای ما وقتی منهدم شدند ایشان آن‌جا بود، شاهد بود و بعداً آمده بود برای ما نقل می‌کرد. علی ایحال در هویزه که بچه‌های ما شهید شدند من به‌طور قطع نفی نمی‌کنم، ولی من به هیچ‌وجه از کسانی یک تعلل عمدی، سستی عمدی و خیانت خدای نکرده مشاهده نکردم.»

 

منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی