فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
از ابتدای انقلاب اسامی همواره تلاش بسیاری از نیروهای سیاسی برای ایجاد همگرایی و وحدت و انسجام بین افکار و عقاید مختلف و حفظ و تجمیع نیروهایی بوده که همواره صمیمانه به انقلاب اسلامی وفادار بودهاند و برای حفظ منافع مردم و کشور تلاش کردهاند. اما به نظر میرسد با گذشت 4 دهه از آن زمان با تاسف زیاد باید گفت که این تلاش یکطرفه بوده است و حاکمیت چنین رویهای را در پیش نگرفته؛ چراکه زمانی که نیروهایی که دل در گرو انقلاب و کشور داشتند سعی میکردند این همگرایی را حفظ و آن را روزافزون نیز تقویت کنند بر همین اساس باید تلاش طرف مقابل نیز این میبود که نیروهای مختلف سیاسی با قدرت تحمل بیشتری رصد و نظاره شوند.
انتظار میرفت تا این تحمل به اندازهای بود که این نیروها بتوانند در عرصه سیاسی بمانند و نقشآفرینی کنند و با وجود اختلاف دیدگاهها و تبادل افکار بتوان از اختلافنظرها برای بروز نقشهای جدید استفاده کرد.
در حال کیه این مهم روی نداد و متاسفانه هر چه پیش رفتیم به تدریج نیروهایی که ذر های با افراد و اصحاب قدرت زاویه داشتند از قطار انقلاب حذف شدند و یا به مفهوم و تعبیر دقیق این افراد را از قطار انقلاب پیاده کردند. این موضوع از ابتدای انقلاب اسامی تا به امروز در برهههای زمانی مختلف شامل گروههای مختلفی شده است. یکی از نخستین گروههایی که هدف این رویه برخوردی قرار گرفت ملی-مذهبیها بودند. آنها در دهه ابتدایی انقلاب از این عرصه حذف شدند و ای کاش این اتفاق نمیافتاد و میتوانستیم با همگرایی بیشتر از نظرات و تجربیات آنها استفاده کنیم. به تدریج دایره این حذفها شعاع بسیار بیشتر یافت و نیروهای سیاسی دیگری که همه از وفاداران به انقلاب اسلامی بودند به همین ترتیب از گردونه سیاست کشور حذف شدند، مورد بیمهری مسئولان نظام قرار گرفتند و بهجای ایجاد وحدت و همگرایی تلاش شد تا این افراد نیز به تدریج از عرصه سیاست حذف شوند.
این رویه رفتاری با نیروهای سیاسی، نوعی واگرایی و سرخوردگی را در نسل جوان ایجاد کرد. نسل جوان ما انتظار دارد بدون اینکه شعورش مورد توهین قرار بگیرد، بتوانند همه افکار و نظرات سیاسی را بشنوند و خود به نتیجه برسند. این نسل این حق را برای خود قائل است که شعارها و استنباطهای سیاسی گروهها را بشنود و بتواند با نگاه به تاریخ بهترین نتیجهگیری را داشته باشد. در حالیکه در شرایط فعلی حتی کوچکترین این موارد نیز از آنها دریغ میشود. نمونه روشن نقض این انتظار ساده و اولیه رویهای است که رسانه ملی در پیش گرفته است. صداوسیما تمام تلاش و انرژی این سازمان را معطوف به این کرده است که اخبار را مطابق جریان سیاسی موردپسند خود کانالیزه کرده و با استفاده از چهرههایی تکراری اخبار و کارشناسیهای مد نظر خود را ترویج و تشریح کند. این رسانه سعی دارد تا دیدگاههای سیاسی روشنی را جویده شده در افکار نسل جوان فرو ببرد که البته نتیجه معکوس نیز گرفته است. نسل جوان و طبقات تحصیل کرده ما ندرتا برای کسب اخبار از صداوسیما استفاده میکنند و حتی اگر خبری واقعی نیز از این رسانه پخش شود مورد قبول آنها قرار نمیگیرد. این رویه دلزدگی و وادادگی را در بین مردم به خصوص نسل جوان ایجاد کرده و به صورت عمومی امید را در جامعه از بین برده است.
اگر اجازه میدادند که سلیقههای سیاسی مختلف در صحنه باقی بمانند و افکار خود را بیان کنند بدون شک سرنوشت محتوم رسانه ملی این وضعیت نبود. حذف چهرههایی که عمدتا منصوب به جناح چپ و نیروهای اصلاحطلب هستند و تفویض تمام حقوق و زمان آنها به نیروهای جناح راست هرگز این جناح را برنده افکار عمومی نکرده است. اگر اجازه داده میشد تا مردم خود تصمیمگیری کنند قطعا این واگرایی بین مردم و نسل جوان رخ نمیداد. متاسفیم که این رفتارها و تفکر حذف به انداز های فراگیر و تند بوده است که حتی قشری از روحانیون را نیز که با اصحاب قدرت ذرهای زاویه دارند از صحنه حذف کردهاند. زمانی در دوره حیات حضرت امام)ره(، جناحها و افکار مختلف سیاسی حول محور حضرت امام)ره( با یکدیگر تبادل افکار و حتی رقابت میکردند و تلاش همه آنها برای حفظ منافع عمومی کشور، ملت و انقلا ب اسلامی بود اما امروز بسیاری از همان چهرهها دیگر اجازه سخنرانی و حضور در عرصه فعالیتهای اجتماعی را ندارند. به عنوان مثال بسیاری از افراد شاخص مجمع روحانیون مبارز از عرصه رسمی فعالیت سیاسی حذف شدهاند. در این بین جدیترین بخش این حذفها موضوع و رویکرد شورای نگهبان در هنگام رقابتهای انتخاباتی است. این رویه نهادهای حاکمیتی و رسانه ملی و شورای نگهبان منجر به این شده است که متاسفانه بخشی از اقشار اجتماعی نگاه به بیرون از مرزها داشته باشند و به جای اینکه تلاش کنند تا با رایزنی و هماندیشی با اندیشمندان داخلی به دنبال راهکار برای حل مسائل باشند، به خاطر فضای بسته سیاسی به بیرون از کشور نگاه کنند. زمانی که مردم نمیتوانند اخبار و تحلیلها را از رسانه ملی ببینند سراغ رسانههای خارجی میروند. آنها پای شبکههای ماهوار های مینشینند که با قصد و نیت روشن در پی اختلافافکنی و ناامیدی مردم هستند. تا زمانی که همت عالی از طرف نظام برای حل این مشکل و باز کردن فضای سیاسی کشور اتفاق نیافتد، ما با این مشکل روبهرو هستیم و حتی روزبهروز شرایط بدتر هم میشود. حال در میانه این وضعیت، ثبتنام انتخابات مجلس یازدهم نیز اتفاق افتاده است. در شرایطی که نارضایتیهای اجتماعی و انتقاد از فضای سیاسی و البته مشکلات معیشتی غیرقابل انکار هستند رویه شورای نگهبان در بررسی صلاحیت کاندیداهایی که میخواهند وارد مجلس شوند و با ورود به عرصه انتخابات و ثبتنام میخواهند تا مردم را امیدوار نگه دارند، بسیار مهم و تعیینکننده است. تعامل شورای نگهبان با مردم در این برهه زمانی بیش از هر زمان دیگر اهمیت دارد. کند کردن تیغ رد صلاحیتها در این زمان بسیار ضروری است. انتظار داریم شورای نگهبان از رویه قبلی خود مبنی بر رد صلاحیت احزاب و چهرههایی که ذرهای زاویه با آنها دارند دست برداشته و مسئله اهمیت مشارکت مردم را مدنظر قرار دهد. اگر رویه قبلی تداوم داشته باشد، امیدی به حضور مردم در عرصه انتخابات نیز وجود ندارد.
منبع: روزنامه سازندگی