احمد حاتمی یزد، عضو علی البدل شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
مساله کسری بودجه دولت همواره در دورانهای مختلف به میزان و ارقام متفاوت وجود داشته است. به صورت روشنتر شاید در ظاهر بتوانیم درآمدهای مشخصی را پیشبینی کنیم اما هزینههایی که در بودجه مینویسیم با این درآمدهای خیالی همخوانی ندارد و به ظاهر با درآمدها هماهنگ و متناسب است د رحالیکه درآمدها واقعی نیست و محقق نمیشود. در این شرایط با توجه به عدم تحقق درآمدها، هزینهها نیز قابل پرداخت نیست مگر اینکه دولت متوسل به قرض از بانک مرکزی شود که این خود به معنای افزایش میزان نقدینگی است. اقدامی تورمزا که بارها آزموده شده و هربار نیز اثر منفی خود را برجای گذاشته است و میتوان گفت که اغلب تورمهایی که در 40 سال گذشته داشتهایم، ناشی از همین موضوع کسری بودجه بوده است. در این خصوص ذکر چند نکته درباره علت تکرار این چرخه معیوب الزامی به نظر میرسد.
بودجهنویسی باید واقعی باشد درحالیکه بودجههای کشور ما رویایی-سیاسی نوشته میشوند. زمانی از تعدادی از نمایندگان مجلس پرسیدم که چرا شما کسری بودجه تصویب میکنید و این همه فشار میآورید که چنین و چنان برای هر حوزه انتخابیه در بودجه تصویب شود. به خوبی به خاطر دارم که یکی از این وکلا خیلی صریح پاسخ داد که «ما میخواهیم آرزوهایمان را در بودجه پیاده کنیم و به واقعیت کار نداریم». یعنی هر شهر و استانی و و هر روستایی میخواهد یک پروژه عمرانی ایجاد شود و این هزینههایی که نمایندگان مجلس در بودجه درج میکنند بیش از توان تحقق درآمدهای دولت است.
مساله دوم هزینههای سرسامآور دولت است. درحالحاضر دولت به میزان زیادی هزینههایی را پرداخت میکند که به واقع هیچ ارتباطی به دولت ندارند اما پرداخت آنها بر دوش دولت است. در این مورد میتوان به هزینههایی که دولت به نهادهای مذهبی در سراسر کشور میپردازد، اشاره کرد. 10 سال پیش یکی از اساتید اشاره کرد که جمع بودجهای که برای نهادهای فرهنگی منظور میشود، 6 هزار میلیارد تومان است. توجه داشته باشیم که این رقم متعلق به 10 سال پیش است و رقم فعلی قطعا بسیاربالاتر است.
در حالی این همه هزینه برای نهادهای فرهنگی پرداخت میشود که هیچیک از این نهادها پاسخگوی وضعیت فرهنگی کشور و نابسامانیهای این حوزه نیستند. علاوهبر اینکه این نهادها عمدتا نهادهای تحت نظر دولت نبوده و نهادهای وابسته به حوزههای علمیه در سراسر کشور هستند. پیش از این تشکیلات روحانیت شیعه متکی به بودجه دولت نبود و این برای روحانیت امروز، افتخاری نیست که به بودجه دولت متکی باشد آن هم در شرایطی که ما در تحریم به سر میبریم و بودجه دولت حداقل امسال 50 درصد کسری خواهد داشت. رقمی مشابه کسری بودجهای که دولت مهندس موسوی در زمان جنگ با آن روبهرو بود.
برای یک بودجه واقعی که اسیر کسری بودجه نشود، باید رفتار واقعگرایانه داشته باشیم و تنها هزینههای صددرصد ضروری را در بودجه لحاظ و جلوی رانتخواری نهادهای غیردولتی را بگیریم.راه دیگر برای کمک به رفع کسری بودجه مالیات گرفتن از بخشی از بدنه اقتصاد کشور است که مالیات نمیدهند. اینکه آغاز به اخذ مالیات از پزشکان به میزان واقعی شده است، اقدام خوبی است اما این رویه باید برای همه اجرا شود. بسیاری از نهادها هنوز مالیات نمیدهند که نهادهای خصولتی در راس آنها هستند. این نهادها از دادن مالیات فرار میکنند و با طرح ادعای خیریه بودن مالیات را دور میزنند. آنها به دروغ مطرح میکنند که درآمدهایشان را هزینه اموری میکنند که دولت باید هزینه آن را بپردازد بنابراین از مالیات معاف هستند.
واقعیت امروز اقتصادی کشور این است: «دولت در امور روزمره خود مانده است». این تنگنا به اندازهای است که امور روزمره که دولت تصمیم به افزایش قیمت بنزین – با وجود فشار زیاد به مردم- میگیرد اما حتی در این شرایط هم نهادهای غیردولتی برای تامین کسری بودجه کمکی به دولت نمیکنند. در دوران جنگ به واقع همه همراهی میکردند و برای تامین هزینه جنگ، دولت و غیردولت مطرح نبود. امروز هم درگیر نوعی دیگر از جنگ هستیم. نهادهای بسیارثروتمند و فربهای را داریم که میتوانند داراییهای خود را در اختیار دولت بگذارند تا دولت آنها را بفروشد و حقوق کارمندان را تامین کند. اگر این کارمندان حقوق نگیرند، فردا چراغ برق خانهها روشن نمیشود و به آب دسترسی نداریم.
برق و آب و مدرسه و پلیس نتیجه حقوقی است که از دولت دریافت میکنند. برای رفع این مشکلات انتظار جدی داریم که آقای روحانی با کسب اجازه از هر شخص و نهادی که لازم است، کسری بودجه خود را از این نهادهای فربه تامین کند نه اینکه پول چاپ و با ایجاد تورم غیرقابل مهار، مستمندان و کارگران را از هستی ساقط کند.
منبع: رونامه سازندگی