سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
با توجه به خروجىای كه درباره بررسى صلاحیتها از هیئتهای اجرایى وزارت كشور دیدیم این فضا در بین اصلاحطلبان شكل گرفته است كه در صورت تكرار این رویه توسط شورای نگهبان آیا فعالیت انتخاباتى برای آنها در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامى ممكن است و آیا از اساس از این فیلتر به اندازهای كه بتوان حداقل فعالیت انتخاباتى را داشت، عبور میكنند. این دغدغه منجر به طرح این مســئله میشــود كه آیا ارائه لیست ممكن خواهد بود؛ سوالى صحیح اما در زمانى ناصحیح.
ابتدا نباید از یاد برد كه موضوعى كه در بین همه جناحهای اصلاحطلبان فراگیر است و همه طیفهای اصلاحطلب آن را قبول دارند لزوم حل و فصل مسائل كشور برای كاستن از مشكلات مردم با استفاده از مسئله صندوق رای و انتخابات است. رفع این دغدغهها در نگاه اصلاحطلبان هیچ راهى به جز مشاركت در انتخابات ندارد. این دیدگاه یک اجماع كلى در جریان اصلاحات است یعنى اصلاحطلبان در آن تردیدی نداشته و اختلاف نظری نیز ندارند. بنابراین برای جریان اصلاحات، اصلاحطلبى منهای پیگیری اهداف و راهبردهای اصلاحات و اصلاحات منهای صندوق رای مفهومى نخواهد داشت. منتهای مراتب در این باره باید واقعیتهایى را در حوزه فیلترهای شورای نگهبان -و در این دوره هیات های اجرایى- نیز پذیرفت.
در پیشبینىهایى كه صورت میگیرد این دیدگاه كه ممكن است ردصلاحیتها بیش از انتظار اصلاحطلبان باشد، وجود دارد. سوال در این شرایط این است كه با ردصلاحیت در وسعت بالایى در جریان اصلاحات چه فعالیت انتخاباتى باید در پیش گرفت؟ نمیتوان در یک شهر و یا حوزه انتخابیهای كه هیچ كاندیدایى در آن حوزه تایید صلاحیت نشده باز به دنبال چهره برای حمایت و معرفى به مردم بود. در این شرایط آیا باید به هر قیمتى یک كاندیدا را مورد حمایت قرار داد؟ مثلا زمانى كه در یک حوزه انتخابیه هیچ یک از كاندیداهای جریان اصلاحات از فیلتر صلاحیت عبــور نكردهاند باید برای اینكه حتما یک نام را مورد حمایت قرار دهیم به دنبال اسم بگردیم و یا حتى از چهرههای رقیب حمایت كنیم كه بگوییم ما فعال هستیم؟ شركت در انتخابات به معنای فعالیت در انتخابات است. زمانى كه كاندیدایى برای اصلاحات تایید نشود میخواهیم فعالیت انتخاباتى كنیم و ستاد راه بیندازیم و بگوییم به چه كسى رای بدهید؟ این كه برخى مىگویند در صورت عدم تایید صلاحیت كاندیداهای اصلاحطلبان اگر آنها فعالیت انتخاباتى نكنند و در حوزههای انتخابیه كسى را معرفى نكنند نشان میدهد مرد روزهای سخت نیستند، حرفى بیمبنا و بیمنطق است.
تصور میكنم درباره موضوع فعالیت انتخاباتى و معرفى چهره و ارائه لیســت نمیتوان یک تصمیم سراسری برای همه جای كشــور و همه حوزههای انتخابیه مبنى بر معرفى یا عدم معرفى كاندیدا داشت. حوزه به حوزه انتخابات شرایط متفاوت دارد و به طور حتم نیازمند مدیریت و تصمیمگیری و راهبرد متفاوت است.
به طور قطع جایى كه امكان فعالیت انتخاباتى و معرفى كاندیدا نداشته باشیم، نباید انتظار داشت كه برای حمایت از رقبا ستاد بزنیم. در این شرایط كه جبهه اصلاحات درباره بعد از بررسى صلاحیتها، چشمانداز شفافى ندارد هیچ تصمیمى را كلى یا سراسری نمیشود گرفت و هیچ تصمیمى را نم ىتوان به صورت عمومى برای تمامى حوزههای انتخابیه تلقى كرد. 21 بهمن حداقل زمانى است كه بتوانیم چشمانداز تعریف كنیم. البته بعد از این بازه نیز فرجهای برای اعتراض در نظر گرفته مىشود اما به تجربه تاریخى هرگز در این اعتراضها مسئلهای تغییر نكرده است.
بر اساس نتایج اعلامى در 21 بهمن اصلاحات مىتواند با لحاظ و در نظر گرفتن واقعیات در چارچوب استراتژی كلى مشاركت در انتخابات داشته باشد. بعد از آن است كه مىتوانیم درباره لیســت و سازوكار و طرح سرا و اختلاف نظرها در این باره تصمیمگیری كنیم. اگرچه تصور نمیكنم طرح سرا در این دوره از انتخابات عملى شود.
منبع: روزنامه سازندگی