محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
سردار سلیمانی شخصیتی خودساخته بود که بدون تکیه بر هیچ ظرفیت سیاسی به جز اتکاء به خود و صرفا با تکیه بر اراده نیرومند و اعتقاد به خدا، در دورانی طولانی فردی خودساخته و برجسته شد. شخصیت سردار با دیگر نظامیان ما تفاوت عمدهای دارد و نکاتی درباره شخصیت این سردار شهید قابل طرح است:
شهید سلیمانی همواره به دنبال شهادت بود و از اینکه از قافله دوستان شهید خود عقب مانده بود، حسرت میخورد.این بزرگوار از تمامی ظرفیتهای زندگی خود برای تبدیل شدن به شخصیتی همهجانبه استفاده کرد. وی نه یک شخصیت صرفا نظامی که محبوب دل ملتها بود؛ شخصیتی سرآمد در حوزههای نظامی. نمود توان نظامیگری مرحوم سلیمانی تنها در دوران دفاع مقدس نبود بلکه بزرگترین رکن تصویر برجسته این شهید به دورانی باز میگردد که ایشان به عنوان مسئول سپاه قدس منصوب شد. ما در گذشتههای دور قبل از مرحوم شهید سلیمانی، این مسئولیت را بر عهده دیگر برادران سپاهی داشتیم که بروز و ظهور و نمودی با این ابعاد نداشتند اما از زمانی که سردار به این جبهه وارد شد، ظرفیتهایی را تقویت کرد و اعتلاء بخشید.
سردار سلیمانی مذاکرهکننده برجستهای بود که نقش خود را در دوران گذار که صدام رفت و حکومت عراق به کلی دگرگون شد، نشان داد. وی از موضع سپاه قدس توانست نقشی فراتر از عنصر نظامی در منطقه و مشخصا در روابط فی مابین «ایران و عراق» و «ایران و لبنان» ایفا کند. فیالواقع شهید سلیمانی علاوه بر این که نظامی برجسته بود و آموزشهای نظامی را در صحنه نبرد به دست آورده بود نه در دانشگاههای نظامی، عرصه عمل او را شخصیتی برجسته کرد و استقلال عراق مرهون رنج بیپایان سردار سلیمانی است. شهید سلیمانی در حوزههای اجتماعی و فرهنگی صاحب نظر و عقیده بود و مهمتر از همه در حوزه سیاست داخلی رفتار منحصر به فردی داشت؛ دلیل موفقیت بزرگی که او در حوزه سیاسی داشت، تبعیت از فرمایش امام (ره) مبنی بر عدم ورود نظامیان به مباحث سیاسی داخلی بود. شهید سلیمانی از ورود به مناقشات داخلی پرهیز جدی داشت و هرگز خود را در هیچ دستهبندی سیاسی وارد نکرد و سعی کرد ظرفیت فکری و مبانی استراتژیک خود را صرف دستهبندیهای سیاسی نکند و خود را در ظرفیتی ملی ظاهر کند. ظهور وی در این موقعیت سیاست ملی منجر به این شد که بتواند در عرصه دیپلماسی منطقهای ایران شریک بزرگی برای وزارت خارجه باشد. باور ما همواره این است که جنگ و دیپلماسی دو روی یک سکه هستند به این معنی که جنگ وجه خشن و دیپلماسی وجه نرم این سکه است و دست بر قضا در دورهای که ما رویارویی سنگینی با دشمنان منطقهای خود داریم حضور سردار در کنار برادر بزرگوار آقای ظریف توانست سطح فعالیت و قدرت و تاثیرگذاری ما را افزایش دهد.
آنچه در عرصه عراق پس از سقوط صدام تا به امروز محقق شد و موفق شدیم عراق را در حیطه فکری و اعتقادی اقماری ایران قرار دهیم، به تمامی دستاوردهای شخص سردار است که اگر او نبود به حق روشن نیست که عراق به کدام سمت و سو میرفت. موفقیت و استقرار شیعه در عراق با وحدت همه گروههای سیاسی این کشور حول محوریت مرجع بزرگ آیتالله سیستانی و ممانعت از تجزیه عراق همه دستاوردهای مدیریت سردار شهید سلیمانی است.امروز ملت ایران تنها عزادار این غم نیست و مردم سوریه، عراق و لبنان و محرومان و مستضعفان منطقه نیز در سوگ او عزادارند. مردم خاورمیانه شاهد تلاشهای شهید سلیمانی در مسیر اعتلای کشورها و استقلال آنها در روند تثبیت صلح در خاورمیانه بودهاند.
نقش سلیمانی در جنگ 33 روزه لبنان و ایستادگی در برابر صهیونیسم جنبهای از کارنامه مرحوم سلیمانی است که مغفول مانده است. کاری که شهید قاسم سلیمانی در مقاومت برابر داعش کرد بر هم زدن و خفه کردن این نطفه ناپاک بود. امروز هنوز فریاد سردار مبنی بر این که «در سه ماه آینده ریشه داعش را خواهیم کند» شنیده میشود و این اتفاق به یمن ورود مرحوم سلیمانی به این معرکه رخ داد.
ریشه اساسی موفقیت سلیمانی ناشی از این بود که سعی کرد با خود، خدا و امام شهیدان امام خمینی (ره) صداقت داشته باشد. سلیمانی به ملت خود دروغ نگفت، به رهبری خلاف نگفت و دست رد بر سینه دنیای دون زد. دنیایی که امروز متاسفانه بخشی از عزیزان و بزرگان ما که در زمان جنگ کارنامههای برجستهای داشتند را اسیر کرده و حیثیت آنها را بر باد داده است. شهید سلیمانی اجازه نداد دنیاطلبی او را فرابگیرد در حالی که میتوانست با تکیه بر موقعیت خود، وجاهت دنیایی بزرگی کسب کند اما از این جایگاه فرار کرد. در روزگاری که کسانی با اندک ظرفیت انقلابی و جزئی سابقه دفاعی مکرر به دنبال طرح خود هستند، مرحوم سلیمانی انزوا را میطلبید چراکه علاقه نداشت از ظرفیت ملی خود استفاده شخصی کند. کسانی که با خدای خود عهد میکنند تا به دنبال دنیا نباشند خدا نیز آنها را به بهترین وجه زبانزد عالم و محبوب قلب ملتها میکند. موقعیت و محبوبیتی که سردار سلیمانی در قلوب مردم ایران و مظلومین منطقه پیدا کرد – که در جای خود ذیل امام خمینی (ره) تعریف میشود - ناشی از همین مسئله است.
با شهادت مرحوم سلیمانی مقاومت منطقه تقویت خواهد شد. ما همواره از شهادت بهره خوبی گرفتهایم و این موضوع ناشی از عقاید اسلامی ماست که میگفتند اگر پیامبر خدا رحلت کرد اسلام باقی است؛ حالا هم اگر شهید سلیمانیها رفتند همچنان مقاومت باقی است.
نباید از یاد برد که آمریکا به طرز گستردهای آسیبپذیر است و به شهادت رساندن سردار سلیمانی خود عمدهترین دلیل ضعف آمریکا است. اگر آمریکا و دیپلماسی غلط او تضعیف نشده بود کسی را با روش مزورانه و شبانه و از هوا و با فریبکاری به شهادت نمیرساند.
امروز در نقطهای در این برهه از تاریخ هستیم که اختلافات سیاسی و برخی مرزبندیها بین ملت و حاکمیت شکل گرفته است اما این شهادت و مظلومیت خون شهید سلیمانی این اختلافات را حداقل خواهد کرد و میتوانیم از این برهه هم به خوبی عبور کنیم. در شرایط فعلی در بیشترین سطح رویارویی با سیاستهای غلط و خطای آمریکا قرار داریم و اگرچه به ظاهر جنگ نظامی برقرار نیست اما در بدترین وجوه جنگ غیرنظامی با آمریکا درگیر هستیم. این پنجه آهنین آمریکا با برکت خون شهید سلیمانی و ادامه راه مقاومت در هم خواهد شکست.
ملت ایران با آرامش تدابیر لازم برای انتقام خون شهید سلیمانی را خواهد گرفت و نشان میدهد که نقش سردار قاسم سلیمانی تکثیر میشود و این کثرت و گستردگی حضور معنوی سردار عظیمالقدر اسلام شهید سلیمانی زوایای زندگی ما را پوشش
خواهد داد.
ما نیز به تاسی از فریادرسا وغم انگیز همسر شهید قاسم عزیز میگوییم راحت بخواب سردار! حرم بیدفاع نخواهد ماند. عَلَم بر زمین نخواهد ماند، سردار! او هماکنون در عرش خدا به آرامش رسیده وبا رضایت نظارهگر ماست. فرحین بما اتاهم الله من فضله.
منبع: روزنامه سازندگی
- یادداشت
- بازدید: 927