سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
سردار سلیمانی یکی از سرداران و امیران بزرگ ایران و منطقه خاورمیانه بود. او انسانی خودساخته بود یعنی یک تربیتیافته ابتدایی دانشگاه افسری نبود. جوانی بود که بعد از حمله عراق به ایران با جمعی از دوستانش از کرمان راهی اهواز شدند و گروه ثارالله را تشکیل دادند که بعد تبدیل شد به گردان و کمکم تیپ و لشکر ثارالله تشکیل شد؛ و ثارالله نامش میان یکی از لشکرهای خوب ایران برای دفاع از کشور قرار گرفت. خیلی از سرداران ما یا به شهادت رسیدند و یا بعد از پایان جنگ به نقش کلاسیک جنگ بسنده کردند و بخشی هم از مسائل نظامی و سپاه جدا شدند اما سردار سلیمانی از معدود سردارانی بود که این رشته را از دست نداد و این کار را نیمهتمام نگذاشت و در تمام این سالها در خدمت نظام و انقلاب بود و به دلیل ابتکاراتی که داشت که هم شامل مدیریت راهبردی و هم مدیریت تاکتیکی میشد توانست به جریان مقاومت در خاورمیانه کمک بزرگی بکند. حاج قاسم، مورد اعتماد رهبری بود و مورد اعتماد و احترام همه جریانهای سیاسی بود و از ورود به مسائل سیاسی داخلی کاملا پرهیز میکرد و توانست به عنوان یک شخصیت ملی و منطقهای جایگاه خاصی پیدا کند. سردار سلیمانی دارای ویژگیهای شخصی والایی بود که مسوولیتپذیری، شجاعت، افتادگی از جمله آنها بود. ایشان ارتباط خوبی با زیردستان و همرزمان خود و همچنین خانوادههای شهدا داشت. نکتهای که نباید فراموش شود این است که ایشان از یک مدیریت چندبعدی در عرصه نظامی، فرهنگی و اجتماعی برخوردار بود و به جرات میتوان گفت یکی از انسانهای بینظیر دوران ما بود و قطعا جایگزینی نخواهد داشت و قطعا به این زودیها جایگزینی برای او وجود نخواهد داشت.
این حادثه حاصل یک شرارت بزرگ آمریکاییها بود؛ آنها چون ناتوانیشان در خاورمیانه مسجل شده است و به قول معروف کم آوردهاند چراکه بعد از استقرار نظام جمهوری در عراق تا امروز هیچگاه نتوانستهاند از طریق انتخابات و پارلمان بر عراق مسلط شوند و این همواره مردم عراق بودهاند که توانستهاند اراده خود را در حاکمیت عراق ساری و جاری کنند و این موضوع موجبات عصبانیت آمریکاییها را فراهم کرده است. آنها فکر میکردند با ظهور پدیدهای مانند داعش دولتهای عراق به دامن آمریکا بغلتند درحالیکه با وجود مستشاران سردار سلیمانی عراقیها توانستند خودشان داعش را نابود کنند و نیازی نداشتند برای از بین بردن این گروه تروریستی به دامن آمریکاییها بغلتند. به عبارت دیگر باید گفت مستشاری سردار سلیمانی در عراق ضامن استقلال عراق شده بود و آمریکاییها یک عراق مستقل را نمیپسندند و به دنبال یک عراق وابسته به آمریکا هستند و این روزها که خشم مردم عراق هم ظاهر شده است به این فکر کردند که باید نقطهای را بزنند که این نقطه کمک میکند به استقلال عراق.
امروز نهتنها ما یک سردار بزرگ را از دست دادیم بلکه ملت و دولت عراق نیز یک مستشار عالیرتبهای که ضامن استقلال عراق بود را از دست دادند و همچنین سوریه نیز یک مستشاری که پشتوانه تمامیت ارضی سوریه در واپسین روزهای پایانی جنگ سوریه بود و همچنین
یک یاور را از دست داد.
با توجه به شناختی که از ایشان دارم و صمیمیتی که با ایشان داشتم میدانم سالهاست که سردار سلیمانی در آرزوی شهادت است. لذا به لحاظ شخصی ایشان به آرزوی خودش رسید و دوستان و خانواده ایشان علاقه سردار سلیمانی به شهادت را میدانستند و استقبال ایشان از خطر روشن بود و از این جهت باید گفت این سردار بزرگ به آرزوی خودش رسید. اما به طور کلی باید گفت مسیر مسیر روشنی است و تعطیلبردار هم نیست؛ ما سالهاست با چنین حوادثی روبهرو بودهایم و هیچکدام نتوانسته است ما را از پا دربیاورد. مگر ترورهای سالهای ۶۰ را فراموش میکنیم؟ مگر رئیس قوه قضائیه و نمایندگان مجلس را ترور نکردند؟ مگر آقای رجایی و باهنر رئیسجمهور و نخست وزیر را ترور نکردند؟ مگر آیتالله خامنهای را ترور نکردند و ایشان مدتی در بیمارستان بستری نبودند؟ آیا کشور تعطیل شد یا حرکت متوقف شد؟ این مسیر مسیری نیست که ملتها به دلیل شهادت شخصیتهای بزرگی مانند سردار سلیمانی آن را رها کنند این مسیر مسیری است که همچنان ادامه دارد تا به یک نقطه روشن برسد و آن نقطه روشن این است که آمریکاییها بفهمند در منطقه این مردم هستند که تصمیم میگیرند نه آنها. یعنی باید به نقطهای برسیم که آمریکاییها متوجه بشوند نمیتوانند از فرسنگها فاصله برای مردم خاورمیانه تصمیم بگیرند. سرنوشت این منطقه را مردم مشخص میکنند و نیروهای خارجی لطف کنند و شرشان را از سر منطقه کم کنند و اجازه دهند مردم خودشان سرنوشت خودشان را به دست بگیرند.
ما تا آنجا که مردم خاورمیانه بتوانند سرنوشت منطقه را به دست بگیرند تا رسیدن به آن نقطه مبارزات ادامه خواهد داشت تا در نهایت با رفع مزاحمهای منطقه، خاورمیانه روی صلح و آرامش را ببیند.
آمریکاییها به اندازه کافی در منطقه آسیبپذیر هستند و لازم نیست ما اقدام خاصی انجام بدهیم. به هر حال سردار سلیمانی در جبهه مقاومت منطقهای دارای جایگاهی بوده است که بدون نیاز داشتن به طراحی اقدامات خاصی از سوی ایران بدون شک مقاومت منطقه از آمریکاییها انتقام سختی خواهد گرفت.من خاطرات زیادی از ایشان دارم که بیشتر مربوط به زمان جنگ است، همان زمانی که ایشان فرمانده لشکر کرمان بودند و من هم معاون استاندار کرمان بودم. من همیشه در عملیاتهای مختلفی که وجود داشت همراه بچهها بودم لذا خاطرات فراوانی دارم اما درباره خاطرات اخیر باید بگویم سردار سلیمانی در همه این ادواری که با ایشان بودم یک ویژگی شاخص داشت و آن این بود که با همه گروهها و جناحها و نحلههای فکری ایران با احترام برخورد میکرد و همواره خواستهاش گسترش و افزایش وحدت برای پیشبرد کشور بود.
منبع: روزنامه سازندگی