غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران
اقدام اخیر امریکا در به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی تبلور عملی و عینی «تروریسم» دولتی و نمونهای روشن از این پدیده در دنیای امروز است. نمونهای که توسط بزرگترین مدعی حفظ قوانین بینالمللی یعنی امریکا صورت گرفته و با هیچ قاعده حقوقی در عرصه بینالملل همخوانی ندارد.
این اقدام از یک سو نقض حق حاکمیت یک کشور مستقل یعنی عراق بود و از سوی دیگر تروریسم عریان و بیپرده دولتی. بر همین اساس طرح ادعای حقوقی علیه این اقدام جنایتکارانه امریکا باید به سرعت در رأس اقدامات متقابل کشورمان قرار بگیرد و بر دستگاه دیپلماسی ایران این فرض واجب وجود دارد که با تمام قدرت و ظرفیت، این موضوع را دنبال کند. چرا که ترور سردار قاسم سلیمانی در واقع ترور حقانیت حقوقی-سیاسی-امنیتی جمهوری اسلامی ایران توسط امریکا بوده است.
عمق و شدت تلخی خبر شهادت سردار قاسم سلیمانی برای ملت ایران آنچنان روشن و واضح است که توضیح دادن آن بینیاز از هرگونه زحمتی است. شهادت سردار سرافراز سپاه ایران، سپهبد حاج قاسم سلیمانی شایستهترین عاقبت برای آن مرد خدا و سختترین آزمون برای ما ملت ایران است. اما تاریخ برای ما گواهی میدهد که خون هیچ شهیدی بر خاک ریخته نشد مگر اینکه ثمرهای شیرین و پربرکت برای انسانیت و حقانیت مظلومان در پی داشته باشد.
در این موضوع نمیتوان شکی داشت که اقدام نابخردانه و جنایتکارانه امریکا نهتنها سرآغاز فصلی جدید از تحولات در خاورمیانه است بلکه نقطه عطفی در شروع یک دور تحول مثبت برای مواضع و وضعیت ایران خواهد بود.
مهمترین این تحولات اما نه تحولی نظامی است و نه سیاسی، بلکه ورود به وضعیتی اجتماعی است که بارقههای آن از همان ساعات اولیه خبر شهادت سردار سلیمانی بروز پیدا کرد و بعید است به راحتی فروکش کند. قاسم سلیمانی دیروز به شکل کاملاً خودجوش و برآمده از کف جامعه و در کوتاهترین زمان ممکن تبدیل به عامل همبستگی و اتحاد ایرانیان شد.
همگان شاهد بودند که گروهها و طیفهای مختلف سیاسی-اجتماعی چگونه در مواجهه با رویداد رخ داده، هم نظر و دارای دیدگاه مشترک بودند. این اتحاد درست همان ثمره خون شهید سلیمانی است که اکنون در عالیترین درجه خود در کشور ما نمود پیدا کرده و در روزهای آتی نیز به طور قطع صحنههایی بینظیر خواهد ساخت. آن هم درست در برههای از تاریخ که به نظر میرسید جامعه ایرانی سخت نیازمند وحدتی همهجانبه و گسترده است. از این منظر شهادت این سردار سرافراز را باید هدیهای به ملت ایران دانست.
نکته مهم اما حفاظت و مراقبت هوشمندانه از این هدیه غیبی است. در واقع همانقدر که اقدامات سستکننده امنیت ما در مرزهای کشور و دستاوردهایمان در مبارزه با تروریسم را باید هدر دادن خون پاک شهید سلیمانی دانست، از بین بردن وحدت ایجاد شده به هر بهانهای نیز به مثابه هدر دادن ارزش و ثمرات این شهادت است.
ابعاد زیست سیاسی-اجتماعی سردار سلیمانی در لباس نظامی همواره حائز دو ویژگی بود؛ اهتمام کامل به حفظ امنیت و اقتدار کشور در کنار تعامل و تکیه بر فصل مشترکهای اعتقادی با گروههای درون نظام. به نحوی که وی در داخل مورد اعتماد قلبی اکثر گروههای سیاسی و اجتماعی قرار داشت.
توجه به همین دو ویژگی که وی را تبدیل به فردی متمایز در نظام کرده بود، میتواند در شرایط کنونی راهگشای بسیاری از مشکلات ما برای رسیدن به شرایط بهتر باشد./ روزنامه ایران