مصطفی هاشمیطبا، عضو هیئت مؤسس حزب کارگزاران سازندگی ایران
یکی از مشکلات هر دوره انتخابات، این است که اگرچه شورای نگهبان باید به طور کتبی مواردی را که باعث عدم صلاحیت افراد شده دست کم به کسانی که درخواست میکنند اعلام کند اما این کار صورت نمیگیرد. اخیرا گفتهاند عده زیادی از نمایندگان مجلس به دلیل سواستفاده مالی ردصلاحیت شدهاند. خب اگر فردی سواستفاده مالی کرده باشد باید به دادگاه برود و دادگاه درباره او حکم بدهد. صرف اینکه اطلاعاتی به آدم برسد کفایت نمیکند. در حقیقت اگر کسی سواستفاده مالی کرده و از امکانات بیتالمال استفاده کرده و مسائل مالی دارد باید به دست عدالت و دستگاه قضا سپرده شود و این مرجع در اینباره حکم صادر کند و اگر چنین چیزی ثابت شد، مجازات شود. نه اینکه عدهای سواستفاده مالی کرده و ردصلاحیت شوند و بعد هم هیچ دادگاهی آنها را محکوم نکند. به اعتقاد من شورای نگهبان به هیچ وجه نباید در مقام قضاوت بنشیند و به بهانه بررسی صلاحیت کاندیداها در مورد آنها حکم صادر کند. متاسفانه الان چنین اتفاقی افتاده و شورای نگهبان صرفا براساس اطلاعاتی که به آنها داده میشود و حتی خارج از مراجع چهارگانه افراد را از حقوقشان محروم کردهاند. این مربوط به محاکم قضایی است که درباره آنها قضاوت کنند. خیلی خوب است که شورای نگهبان هر اطلاعاتی دارد به این محاکم بفرستد و دادگاهها رسیدگی کنند و حکم بدهند.
به هر حال این نحو عمل حتی در مجموعه نظارت استصوابی هم نمیگنجد. چراکه فقط به صرف یک اتهام فرد را از حقوقی محروم میکنند. به هر حال ما برای قضاوت درباره افراد مرجع مشخصی داریم. قوهقضائیه مرجع است و هر حکمی که قوهقضائیه درباره افراد بدهد و بگوید که آنها در مواردی سواستفاده کردهاند در این صورت شورای نگهبان میتواند مبتنی بر این حکم درباره افراد نظر بدهد. در غیر این صورت وقتی حکمی علیه فردی وجود ندارد شورای نگهبان نمیتواند خودش راسا درباره او تصمیم بگیرد و فرد را از حقوقش محروم کند.
به علاوه بسیاری از چهرهها از جمله افرادی مانند علی مطهری به دلایل غیراقتصادی و در واقع سیاسی رد شدهاند. خب اگر قرار باشد در مجلس هیچکس حرفی نزند که دیگر چرا مجلس تشکیل میدهیم. شورای نگهبان اعلام کند چرا آقای مطهری و نمایندگانی مانند او ردصلاحیت شدهاند؟ اگر کسی منحرف و یا مرتد است این را اعلام کنند و مستندات آن را هم دست کم به خود فرد ارائه دهند. اما این ردصلاحیتهای سربسته و بدون دلیل و مدرک روشن شائبه مهندسی انتخابات را پررنگ میکند.
با توجه به اطلاعاتی که در حال انتشار است همانند همه دورههای گذشته کفه ردصلاحیتها به سمت اصلاحطلبان سنگینتر است. حتی شنیده میشود در این دور از انتخابات آنچنان با کاندیداهای اصلاحطلب سختگیرانه برخورد شده که اصلاحطلبان حتی نمیتوانند برای نیمی از کرسیهای مجلس هم لیست بدهند. متاسفانه دستاندرکاران شورای نگهبان فکر میکنند اگر مجلس ترکیب سیاسی خاصی داشته باشد و به اصولگرایان نزدیک باشد برای کشور خاصیتی خواهد داشت. درحالیکه مجلسی که با چنین شرایطی تشکیل میشود هیچ خاصیتی نخواهد داشت.
الان میبینیم که اصولگرایان پوسترهایی با شعار خدمت معیشت و... طراحی کردهاند. سوال این است که مگر میتوانند به این سادگی مسئله معیشت را حل کنند. اما آنها شعارهایی میدهند که دهنپرکن باشد. شورای نگهبان به هر طریقی بخواهد افراد را رد کند تا افراد از جناح مشخصی به مجلس وارد شوند و هیچکس انتقاد نکند ولی باز هم مسئله کشور حل نخواهد شد. مجلسی خوب است که تضارب افکار و آرا در آن وجود داشته باشد و همه بتوانند حرف بزنند و نظراتشان را بدهند. به طور یقین این نحوه عملکرد شورای نگهبان و نهادهای انتخابی برآمده از این نحوه عملکرد هیچ مسئلهای از ایران و بحرانهایی که امروز درگیر آنها هستیم را حل نخواهد کرد. مجلس یکدست در عمل معنایی ندارد. مجلس در صورتی میتواند موفق باشد که اولا همه به قوانین احترام بگذارند و در ثانی افرادی که در آن وارد میشوند اهل تفکر و اندیشه و مباحثه باشند. نه اینکه عدهای افراد مجیزگو در آن حاضر شوند. مجلس جای شعار دادن و پوستر زدن و بنر آویزان کردن و فحشن دادن نیست. تا وقتی مجلس ما چنین شرایطی دارد راه به جایی نخواهد برد و دردی از این کشور درمان نخواهد کرد.
دستاندرکاران شورای نگهبان به اشتباه تصور میکنند این روند آنها به نفع انقلاب و کشور است. درحالیکه تاریخ نشان داده این مدل برخورد کردن در حذف سلایق و دیدگاههای یک جناح و پر و بال دادن به یک جناح دیگر هیچ نفعی نخواهد داشت.
منبع: روزنامه سازندگی