یادداشت

تهدید جمهوریت نظام جدی است

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

مصطفی هاشمی طبا، عضو هیئت موسس حزب کارگزاران سازندگی ایران

سخنان هفته گذشته رئیس‌جمهور و هشدارهای جدی ایشان درباره تهدید جمهوریت نظام بسیار تامل‌برانگیز است. اگرچه این سخنان همزمان با انتقادات به عملکرد شورای نگهبان در بررسی صلاحیت کاندیداها مطرح شد اما به اعتقاد من سخنان آقای رئیس‌جمهور تنها مبتنی بر عملکرد شورای نگهبان نیست و قطعا مبتنی بر قرائنی فراتر از عملکرد این نهاد است.

متاسفانه ما از جزییات عملکرد شورای نگهبان اطلاع دقیق نداریم و نمی‌دانیم که این شورا چه استدلال‌هایی در رد افراد داشته است. البته برخی اظها رنظرهای این شورا درباره رد صلاحیت‌ها از جمله این موضوع که اکثریت 90 نفری که از نمایندگان فعلی مجلس رد شده‌اند به دلیل مسائل مالی رد شده‌اند، انتقادبرانگیز است. چرا که شورای نگهبان قاضی نیست که برای افراد حکم صادر کند. اگر این شورا می‌خواهد در مقام قضاوت قرار بگیرد به نظر می‌رسد راه آن این است که قوه قضاییه به آقای کدخدایی یک حکم قضاوت بدهد و بعد ایشان مدارک و مستندات هر پرونده را ببیند و حکم قضایی درباره آنها صادر کند. در این صورت مشخص می‌شود که افراد محکوم قضایی هستند.

در غیراین صورت شورای نگهبان با چند گزارش و هشدار و اطلاعیه که دیگران درباره فرد داده‌اند نمی‌تواند یک فرد را محکوم کند. اما با این همه متاسفانه شورای نگهبان کاندیداهای زیادی را بدون هیچ محکومیتی از حق قانونی خودشان محروم کرده است. اما با این حال هشدار رئیس‌جمهور درباره جمهوریت نظام و تهدید آن قرائن و دلایل صریح‌تر و روشنتری در ارکان حاکمیت دارد و این چیزی نیست که رئیس‌جمهور دلایل جزئی برای آن پیدا کرده باشد.

شخصیتی مانند آیت‌الله مصباح یزدی بارها اعلام کرده است که ملاک اصلا رای مردم نیست. بارها حامیان ایشان و افراد مختلفی گفته‌اند که اگر امام خمینی بر جمهوری اسلامی تاکید کرده است، این تاکید به مثابه یک نظریه گذار بوده است. به این معنا که ایشان در نظر داشته با طرح جمهوری اسلامی زمینه‌های لازم را فراهم کند تا در مرحله بعد به حکومت اسلامی برسد. آنها معتقدند در حکومت اسامی ولی فقیهی که از طرف امام‌زمان مامور و پشتیبانی می‌شود دیگر به مردم ربطی نخواهد داشت. درست است که مجلس خبرگان ولی فقیه را انتخاب می‌کند اما در نگاه آنها چون این ولی‌فقیه مورد حمایت شخص امام زمان است عملکرد آن عملکرد قدسی است و کسی حق نظارت و یا نقد آن و یا بیان چند و چونی درباره آن را ندارد و بنابراین هم مردم در اینجا کاره‌ای نیستند. البته قانون اساسی ما چنین امری را مطرح نمی‌کند اما این نگاه و صاحبان آن از همان زمان حیات امام خمینی و آغاز جمهوری اسلامی هم وجود داشته و تلاش کرده‌اند تا خود را به اثبات برسانند.

بنابراین به اعتقاد من رئیس‌جمهور به درستی با در نظر داشتن این پس‌زمینه تاریخی که گروهی مترصد این هستند که از جمهوری اسلامی به حکومت اسلامی برسند و با توجه به اینکه صاحبان این ایده در اجزای نظام حضور پررنگ‌تری پیدا کرده‌اند این هشدار را داده است. ایشان می‌داند که عده‌ای در حکومت اسامی به دنبال حکومت جانشین امام زمان هستند. جانشین امام زمان را هم ورای رای مردم می‌بینند و بنابراین مردم در این حکومت هیچ کاره‌اند. این تلاش خطرناک وجود دارد. هر چند بعید می‌دانم آرزوهای این افراد جامه عمل به خود بپوشد.

جمهوری اسلامی همان‌طور که در قانون اساسی به تایید مردم رسیده است و در نگاه امام خمینی نیز بر آن تاکید شده مبتنی بر رای مردم است. یعنی برخلاف نگاه طرفداران حکومت اسلامی، اینطور نیست که امام خمینی به صورت تاکتیکی موضوع جمهوری اسلامی را مطرح کرده باشد. چه آنکه این امر دور از شأن و شخصیت یک مقام مذهبی و صاحب فتواست. آن چیزی که یک مجتهد انجام می‌دهد دقیقا برخاسته از استنباطات دینی اوست و نه بر اساس انتخاب یک تاکتیک سیاسی برای رسیدن به اهداف خود و یا جریان منتسب به او. به نظر من رمز پیروزی امام هم این بود که به همان چیزی عمل می‌کرد که یقین داشت درست است و اصول دینی و مذهبی او هم آن را تایید می‌کرد. نه اینکه به شکلی فکر کرده و به شکل دیگری عمل کند. طبیعی است که افراد عادی و معمولی ممکن است از چنین تاکتیک‌هایی استفاده کنند اما بعید است فردی که در مقام دینی قرار دارد با قضایا تاکتیکی برخورد کند. بنابراین جمهوری اسلامی در باور امام خمینی بود و در قانون اساسی هم بر آن تاکید شده است. اما با این همه باید تهدیدات جمهوریت نظام را که رئیس‌جمهور هم به آن اشاره کرده است جدی گرفت. واقعیت این است که مردم اگر چیزی را از خود ندانند با آن همراهی نمی‌کنند. یا همه مردم به حکومت اسلامی اعتقاد دارند و آن را می‌پذیرند که قطعا اینطور نیست و یا طرفداران این ایده باید قبول کنند که کسری از مردم هستند و حق ندارند خواست خودشان را به اکثریت تحمیل کنند. مردم بر سر اعتقادات خودشان هستند. ممکن است فردی القائاتی داشته باشد و مردم هم مدتی تحت تاثیر آن قرار بگیرند و بپذیرند اما بعد از مدتی این پذیرش از بین می‌رود. مردم در حقیقت باید احساس کنند خودشان هستند که تصمیم می‌گیرند و می‌توانند نظر و رای بدهند و سرنوشت‌شان در دست خودشان است. قانون اساسی جمهوری اسلامی هم به مردم توجه دارد و هم به کسی که به عنوان مسئول مذهبی و دینی در رأس امور قرار دارد توجه دارد.

تجمیعی از این دو است که باعث شده مردم امیدوار به صندوق رأی باقی بمانند. اما اگر مردم احساس کنند تصمیمات در جای دیگری گرفته می‌شود و رأی و نظر آنها هیچ محلی از اعراب ندارد و به عنوان مهره‌های بی‌خاصیت نگاه می‌شوند نسبت به شرایط بی‌تفاوت می‌شوند. نهادهایی مانند شورای نگهبان باید اجازه بدهند همه مردم در سرنوشت کشور شریک باشند.

بنده از طریق شورای نگهبان برای انتخابات ریاست‌جمهوری تایید شدم بدون آنکه کوچکترین اقدامی انجام دهم؛ با اینکه طرز فکر من هم با این شورا سازگار نیست مرا تایید کردند. اما عملکرد این شورا در بسیاری موارد سوال‌برانگیز است و به هرحال نوع نگاه و اعلام نظرهایشان درباره رد صلاحیت‌ها شبهه‌ناک است. البته این عملکرد اجرایی شورای نگهبان است.

آنچه که در تئوری می‌تواند گسترش پیدا کند و جمهوری اسلامی را تهدید کند همان موردی است که در ابتدا به آن اشاره کردم. یعنی این ایده که امام خمینی به صورت تاکتیکی جمهوری اسلامی را انتخاب کرده و نظر نهایی همان حکومت اسلامی و عدم حضور مردم در تعیین سرنوشت خودشان است. در حالی که در جمهو ری اسلامی مردم تعیین‌کننده سرنوشت نشان هستند. متاسفانه صاحبان این ایده در سال‌های اخیر قدرتمند شده‌اند. با اینکه آنها در اکثریت نیستند و این طرز فکر میان مردم طرفداری ندارد اما آنها در ارکانی از نظام حضور دارند و صاحب نفوذند.

هما نطور که ما می‌بینیم رادیوهای بیگانه بدون اینکه هیچ طرفداری داشته باشند تنها با اجاره یک استودیو و حضور سه نیرو ساعت‌ها برنامه تولید می‌کنند و همه تصور می‌کنند آنها صاحب تشکیلات بزرگی هستند در اینجا هم این افراد بلندگو دارند و می‌توانند حرف‌هایشان را بیان کنند. البته ممکن است معدود طرفدارانی هم داشته باشند اما قطعا آنها در اکثریت نیستند. مثلا طرفداران داعش همه وابسته به اسرائیل و وهابیون نیستند بلکه برخی از آنها ایده‌ای را شنیده و به آن اعتقاد پیدا کرده‌اند. در کشور ما هم ممکن است طرز فکر ایجاد حکومت اسلامی طرفدارانی داشته باشد. اما آنها اکثریت نیستند. بنابراین تهدید جمهوریت نظام اگرچه وجود دارد اما با روند رو به جلوی کشورمان آنقدرها این تهدید جدی نخواهد بود. درست است که رئیس‌جمهور در ادامه هشدارهای خودش از تبدیل انتخابات به انتصابات سخن گفت، اما من این تعبیر را نمی‌پسندم.

درست است که گروه‌هایی در انتخابات به هر دلیلی حذف شده‌اند، اما از میان کسانی که باقی مانده‌اند هنوز هم عده‌ای هستند که صاحب تفکر دگماتیزم نیستند و مردم می‌توانند با رای خودشان انتخاب کنند. میان همین افرادی که تایید صلاحیت شده‌اند خیلی‌ها هستند که با طرز فکر حکومت اسلامی مخالف هستند. مردم باید تشخیص بدهند و به آنها رای بدهند. اینجا رای مردم اثر گذار است. به نظر من هنوز هم رای مردم می‌تواند تعیین‌کننده باشد. به علاوه مردم می‌توانند با رای سلبی خودشان مانع از ورود افراد خاص به مجلس بشوند. همین الان گفته می‌شود در حدود 170 حوزه رقابتی وجود ندارد و کاندیدای پیروز پیشاپیش مشخص است. خب مردم می‌توانند با حضور پای صندوق‌های رای، مانند مدرس که می‌گفت من به خودم رای می‌دهم آنها هم به خودشان رای بدهند و یا رای سفید بدهند. در این صورت آن کاندیدا وقتی رای نداشته باشد نمی‌تواند وارد مجلس شود. بنابراین همچنان رای مردم اهمیت دارد و مردم نباید از این نکته غافل شوند.

منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی