محمد هاشمی، عضو هیئت موسس حزب کارگزاران سازندگی ایران
بحران کرونا بر تمامی مسائل سیاسی و غیرسیاسی ما اثر گذاشته است. زندگی روزمره زیر سایه شیوع این بیماری نه در ایران که در همه جای دنیا سبک زندگی را تغییر و انرژی و هزینه زیادی را به خود اختصاص داده است. در شرایطی که تحریمهای دارویی علیه ایران وجود دارد، مسئله مبارزه با این ویروس کار را برای ما دوچندان و سختی را چندبرابر ساخته است.
بهرغم ادعاهای واهی آمریکا که مواد دارویی و غذایی تحریم نیستند، عملا راه هرگونه نقل و انتقال بانکی را در این زمینه بستند. با راهاندازی کانال بهاصطلاح بشردوستانه برای تامین اقلام دارویی، رسما تایید کردند این ادعا پوچ و خلاف رای دیوان بینالمللی دادگستری بوده و دارو و غذا هم تحریم است، در حالی که نباید باشد. تحریمهایی دارویی و غذایی در هیچ شرایطی مورد پذیرش نیست و نباید مورد تحریم قرار گیرند. دارو و غذا جزو اقلام تحریمی نیست و آنها موظفند تسهیلات لازم را برای این نوع کالاها فراهم کنند.
بارها پیش از بروز و ظهور بحران کرونا گفته شده بود که جان بیماران خاص در ایران به خاطر تحریمهای دارویی آمریکا در خطر است. علاوه بر آن، بسیاری از فرآیندهای درمان و سلامت به دارو و تجهیزات پیشرفته نیاز دارد که در صورت عدم دسترسی به آن، روند درمان و حوزه سلامت با مشکلاتی مواجه میشود. به همین دلیل است که سازمانهای بینالمللی به ویژه سازمان بهداشت جهانی، بر دسترسی بیماران به دارو تاکید ویژه دارند و تامین آن را یکی از وظایف دولتها میدانند. مردم نیز به تامین دارو و درمان حساس هستند و این موضوع در فرهنگ ما از اهمیت ویژهای برخوردار است در این بین گفته شده است که ریاست محترم مجلس شورای اسلامی در نامههای جداگانه خطاب به رئیس اتحادیه جهانی بینالمجالس، دبیرکل اتحادیه مجالس کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی، دبیرکل اتحادیه مجالس پارلمانی آسیا و نیز روسای مجالس کشورهای اسلامی و آسیایی، ضمن ابراز تاسف از تحریمهای ضدانسانی آمریکا علیه کشورمان، این اقدامات ایالات متحده از جمله تحریمهای پزشکی، دارویی و وسایل آزمایشگاهی را موانعی در مسیر مهار شیوع کرونا توصیف کرد. اقدامی که شکی در حسن نیت و اراده ایشان برای بهبود اوضاع وجود ندارد، اما چند نکته درباره این نامه و اقدام در شرایط فعلی قابل توجه است:
1 استراتژی ترامپ در مورد ایران با مشورت همکاران منطقهای اعم از شاهزادههایعربستانی و رژیم صهیونیستی یک محور بیشتر ندارد؛ فشار حداکثری بر ایران. بر این محور اصلی است که تمامی سیاستهای مقطعی دولت ترامپ تنظیم میشود تا مردم ایران را برابر نظام قرار دهد و نظام را به زانو دربیاورد. این استراتژی نه قابل تغییر است و نه از اساس دولت ترامپ ارادهای برای تغییر آن دارد و به بیان دیگر میتوان گفت که این استراتژی به نوعی «مصوبه کابینه ترامپ علیه ایران» است. با این حساب من تصور نمیکنم این مصوبه با درخواست عدهای از روسای مجالس دنیا تغییر کند. تازه اگر فرض را بر این بگذاریم که روسای مجالس دنیا صادقانه رفتار کنند. برای ما معلوم نیست چند نفر از آنها آمادگی این را دارند تا این ریسک را برای خود انجام دهند که بخواهند درخواست برداشتن تحریمها را از ترامپ داشته باشند. چه تعداد از این کشورها در عمل بیطرف هستند یا طرف ایران را دارند. حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که آنها در قبال درخواست ایران صادقانه رفتار کنند و چنین درخواستی را طرح کنند، ترامپ گوشش به این حرفها بدهکار نبوده و نیست. برای او نه وجهه بینالمللی و نه مقررات و معاهدات جهانی و نه اصول اخلاقی اهمیتی ندارد. بر اساس رویه خود در تقابل با یک نظام سیاسی است و به درخواست این و آن هم رویهاش را تغییر نمیدهد.
برخلاف تصور، شرایط فعلی برای او بهترین برهه زمانی برای فشار بر ایران - اعم از ملت ایران و حکومت ایران - است. یکی از اهداف جنگ اقتصادی، ایجاد گرفتاری و نارضایتی در بین مردم و سوءاستفاده از آن علیه حاکمیتها است. تمام رفتارها و فشارها و تحریمها برای ایجاد مشکل در چنین برهه زمانی بوده است؛ بنابراین چه دلیلی دارد که امروز رئیسجمهور آمریکا آن هم شخص دونالد ترامپ به درخواست چند نفر از روسای مجلس، تصمیمی خلاف رویه سابق بگیرد.
2 تصور میکنم در شرایط فعلی این اظهارات رئیس مجلس میتواند مورد بهرهبرداری سیاسی و سوءاستفاده قرار بگیرد. این درخواست رئیس مجلس قابل خوانش سیاسی مبنی بر شدت گرفتن ضعف داخلی است. آمریکا از این درخواست و واسطهتراشی نیز سوءاستفاده میکند؛ به این معنا که قطعا در اتاق فکر ترامپ میگویند تحریمها موثر بوده و به نقطه درستی برخورد کرده است که به دست و پا افتادهاند تا از دیگران کمک بخواهند و با واسطهتراشی سعی در تغییر رویه تحریمی داشته باشند. این اتفاق در این روزها شاید اقدام چندان منطقی نبود. علاوه بر این، بسیاری از رایزنیها میتواند به صورت دیپلماتیک انجام شود. ضرورتی برای در جریان قرار گرفتن افکار عمومی مبنی بر ارسال نامه از سران یکی از قوا به اتحادیه بینالمجالس برای درخواست کمک نبود. از نگاه من در شرایط فعلی چنین درخواستهایی، بار روانی و سیاسی منفی بیشتری دارد تا اثر اجرایی و عملی مثبت. بر فرض اگر منطق ارسال این نامه را تحت تاثیر قرار دادن افکار بینالمللی با رویکرد یک کار افشاگری درباره سیاستهای خبیثانه آمریکا بدانیم، باز هم در شرایطی که پیشنهاد کمک آنها را تنها چند هفته قبل رد کردهایم، چندان اثرگذار نیست.
وزارت امور خارجه آمریکا هفته پیش اعلام کرد که ما آماده هستیم تا برای ایران وسایل بهداشتی ارسال کنیم. مایک پمپئو به صورت مستقیم این پیشنهاد را مطرح و برای بررسی آن در دولت آمریکا اعلام آمادگی کرده بود.
در قبال این پیشنهاد، وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد که در نیت آمریکاییها شک و تردید وجود دارد؛ چرا که اگر آنها به واقع قصد و نیت خیر داشته باشند، قبل از آنکه موضوع این پیشنهاد را رسانهای کنند، باید به صورت دیپلماتیک و از کانالهای دیگر آن را مطرح میکردند. در حقیقت ایران مطرح کرد که آمریکا با رسانهای این کردن این کمک، به دنبال اهداف تبلیغاتی بوده است. مقامات مسئول در دولت و وزارت امورخارجه در قبال این پیشنهاد مطرح کردند ما «مواضع آمریکاییها را رصد میکنیم و دیدیم که چقدر علیه ایران و توانمندی ما و تضعیف مردم اقدام کردند و هنوز هم این اقدامات ادامه دارد. وقتی که به نیت آمریکاییها شک داریم، خیلی روی این کمکها حساب نمیکنیم و آماده دریافت کمکهای لفظی هم نیستیم. دیدید که برای همان کانال بشردوستانه سوئیس هم دولت آمریکا بهرغم تبلیغات سنگاندازی میکند.
حالا با فاصله زمانی کمی در قالب دیگری درخواست رفع تحریم دادهایم. به نظرم این درخواست از اتحادیه بینالمجالس در قالب نامه ریاست مجلس، بیش از دستاورد مثبت، پاتکی به محوری است که ایران ده روز پیش در قبال ارائه پیشنهاد کمک در پیش گرفت و اعلام آمادگی وزارت خارجه آمریکا برای ارائه و ارسال کمک را رد کرد. در شرایطی که آن زمان گفتهایم که این پیشنهاد سیاسی و ریاکارانه است – که البته سیاسی و ریاکارانه هم بود - رفتار امروز ما چندان منطقی ندارد. گویی مسئله دارو و کمک بهداشتی و تقابل کلامی بین ایران و آمریکا در این خصوص بیشتر«به مانور سیاسی تبدیل شده و مکرر ادبیات بین «ما میخواستیم شما ندادید» بدهیم و «ما خواستیم بدهیم شما قبول نکردید» در حال تکرار بیثمر است. در این معادله این اظهارات باید ارزیابیشدهتر بیان شود، چرا که بیش از پیش به تنشها دامن میزند و متاسفانه قابلیت اجرایی برای پیشبرد هیچ هدفی را نداشته و امیدی برای اثرگذاری واقعی در شرایط بحران فعلی در این باره وجود ندارد.
3 واقعیت این است که آمریکا از تحریم دارو و تجهیزات پزشکی به عنوان ابزار فشار بهره میگیرد، اما آیا از این مسئله مطلع نیست و امروز با نامه میتوان مقامات این کشور را مطلع و بیدار کرد؟!
بر اساس مقررات فعلی، کشورهای اروپایی باید در مقابل این اقدامات غیرانسانی آمریکا ایستادگی کنند؛ اما متاسفانه مشاهده میکنیم آنها نیز تنها با ابراز تاسف، ژست انساندوستانه گرفتهاند. برای ما کاملا مشخص است که هدف تحریمها، دولت ایران نیست، بلکه هدف از این تحریمها به خطر انداختن جان بیماران ایرانی است. اروپاییها در حالی واکنش به تحریم دارو و تجهیزات پزشکی نشان نمیدهند که خود را حامی حقوق شهروندان و بیماران میدانند و حتی در مواقعی شاهد هستیم که در این کشورها نهضت مهربانی با حیوانات راهاندازی میشود؛ در حالی که اکنون نسبت به جان بیماران واکنشی از خود نشان نمیدهند. در نگاه کلان و فارغ از این اظهارات، در روزهای اخیر، اعطای مجوزهای قطرهچکانی مشروط و مقید کردن آنها به برخی چیزها، نمیتواند آمریکا را از تعهداتی که نسبت به ملت ایران دارد و جنایات جنگی که با تحریم دارو علیه ملت ایران مرتکب شده، مبرا کند. اینستکس به عنوان مقدمهای برای رفع همین موارد و اجرای تعهدات ۱۱ گانه اروپا بود. آنها گفتند اگر قرار است این تعهدات را انجام دهیم مقدمهای باشد که تبادلات مالی را به راحتی انجام دهیم. مدتها طول کشید این کار را انجام دادند و متاسفانه عدم استقلالی که در اتحادیه اروپا وجود داشته و دارد و حرفشنوی آنها از آمریکا و فشارپذیری از قلدر، تا امروز مانع انجام بسیاری از تعهدات اروپا بوده است. این مکانیسم را راه انداختند و ما هم نهاد متناظر را راه انداختیم و دو نهاد با هم در ارتباطند. رئیس اینستکس اخیرا در ایران بوده است؛ ولی آنکه باید اقدام عملی انجام دهد، اروپاییها هستند که متاسفانه مثل همیشه اختیار و قدرت تصمیمگیری مستقل از واشنگتن را ندارند.
منبع: روزنامه سازندگی