سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
در روزهایی که درباره بحران کرونا و مدیریت دولت در این زمینه از هر سو و جناح اظهارنظرهای مختلفی میشنویم لازم است تا علاوه بر مرور و یادآوری و کسب تجربه از اشتباهات و کوتاهیها و قصوری که در زمینه مدیریت شرایط پیش آمده،گامهای مثبت در این زمینه را نیز مورد تاکید قرار دهیم. مواردی که میتوان به صورت سرفصل به شرح زیر به آنها اشاره کرد:
1 حرکت هماهنگ و منسجم مجموعه نظام: شاید نخستین نکتهای که بتوان درباره عملکرد مثبت در زمینه مدیریت همهگیری کرونا به آن اشاره کرد، این بود که مجموعه نظام به صورت منسجم و هماهنگ در کنترل بحران عمل کردند و این مورد جزو تجربیات خوب در زمینه مدیریت کشور شد که مجموعه نظام اعم از سه قوه، صدا و سیما، سپاه و نیروهای مسلح و ارتش یکنواخت و هماهنگ عمل کردند و پشتیبان دولت و بخش درمان کشور شدند. این هماهنگی بسیار مناسب و تجربه کار هماهنگ مثبتی بود.
2 جامعیت تصمیمات: مورد قابل ذکر دیگر بحث جامعیت تصمیمات بود یعنی در مدیریت بحران اخیر تصمیمات به صورت بخشی گرفته نمیشد یعنی تصمیمات محدود به بحث پیشگیری و درمان نبود.
نباید از یاد ببریم که در ماجرایی همانند بحران کرونا ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز به اندازه ابعاد بهداشتی و درمانی اهمیت پیدا میکند کما اینکه این موضوع را شاهد بودیم اما بهرغم فشارهایی که روی شخص رئیسجمهور بود اما بالاخره ایشان به همه موضوعات در کنار هم توجه کردند و صرفا یک نگاه بخشی و محدود به یک زاویه نداشتند. به صورت مشخص میتوان اشاره کرد که برخی ممکن بود فکر کنند فقط باید از زاویه بهداشت و درمان و سلامت به موضوع نگاه شود اما این بحران مسالهای نبود که به سادگی در این ابعاد محدود شود چراکه ابعاد اقتصادی و اجتماعی بحران نیز بسیار مهم بودند و باید دولت بین راه حلهای مختلف هزینه و فایده میکرد و بعد با براورد این هزینه و فایده راه حل نهایی خود را انتخاب میکرد. کما اینکه در این راستا جامعیت خوبی رخ داد.
3 خط مقدم بخش درمان: یکی از موضوعاتی که خیلی خوب درخشید بحث درمان بود. نظام بهداشت و درمان ایران و سرمایهگذاریهایی که از قبل شده بود پاسخ خوبی داد و ایران آمار مرگ و میر کمی در مقایسه با جهان داشت و آمار بهبود یافتگان در قیاس با آمار مبتلایان درخشان بود. مقایسه با آمار جهانی در این وضعیت میتواند نشان دهد که کادر پزشکی هم از نظر حرفهای و هم از نظر اخلاقی بسیار خوش درخشید و توانست با یک سدانسانی مانع از بروز و ظهور فاجعه انسانی بزرگتری شود و البته در این راه شهدای زیادی را نیز تقدیم جامعه کرد.
4 تامین نیازهای بهداشتی: زمانی که مصرف اقلام بهداشتی چندبرابر میشود طبیعی است که در یک برهه کمبود برخی موارد ثبت شود کما اینکه در اروپا و امریکایی که تحریم هم نیستند این مسئله رخ داد. در ایران اما از این حیث مشکلات خاصی رخ نداد و تامین این اقلام انجام شد. البته به طور حتم دولت باید در جهت جبران خسارت کسانی که دریافتی و حقوق ثابت ندارند و به خاطر قرنطینه نتوانستند کسب و کار روزانه خود را داشته باشند، اقدام کند. بدون شک دولت نیز مایل بود رقم بالاتری را به عنوان وام پرداخت کند اما نباید از یاد ببریم که ما از مهمترین درآمد خود یعنی فروش نفت، محروم هستیم و در سختترین تحریمهای تاریخ جهان روزگار میگذرانیم.
علاوه بر موارد فوق، غیرقابل انکار است که انتقاداتی نیز در این عرصه وجود دارد. بخشی از انتقاداتی که به این موضوع وارد شد این بود که اساسا نه ایران و نه هیچیک از کشورهای دیگر که قبل و بعد از ایران درگیر این بحران شدند تصور اینچنینی از این بیماری نداشتند. یعنی برای هیچ کشوری متصور نبود که این بیماری مرزهای چین را رد کرده و به سایر کشورهای دیگر سرایت میکند. عمدتا نگاهها این بود در اینباره میتوان به تجربیات سارس یا ابولا در آفریقا تکیه زد و فرض بر این تجربیات بود. فرض عموم کشورها این بود که این بیماری با توجه به قرنطینههای سنگین دولت چین در داخل این کشور میماند و به خارج از مرزهای چین گسترش نمییابد. اینکه این بحران جهانی شود برای هیچ کشوری متصور نبود. این مسئله جای انتقاد دارد اما رویکردی است که باید به چشم یک تجربه بزرگ نیز به آن نگاه کرد.
چند ماهی که چین درگیر این موضوع بود و مکرر اخبار مربوط به میزان آلودگی و گسترش این ویروس و بیماری در چین و برخی کشورهای پیرامونی منتشر میشد، باید هشداری برای مسئولان میبود. این دوران فرصت خوبی بود که ایران خود را به حداقل امکانات تشخیصی تجهیز میکرد. یعنی باید قبل از گرفتاری و انفعال اجباری در قبال موج بیماری، کیتهای مخصوص را از قبل تهیه و آماده کنیم و اینکه تصور بر این نبود که ویروس از مرز چین عبور و به کشور ما وارد شود، حداقل تاخیر دو ماههای را ایجاد کرد. تاخیری که خود به گسترش بیماری و رشد میزان ابتلاء دامن زد. به همین دلیل نیز دو هفته تاخیر مورد اشاره، هزینه سنگینی را برای کشور داشت. ذکر این مسئله از این حیث اهمیت دارد که برای موارد مشابه این تجربه باید مدنظر باشد. این تجربه ثابت کرد برای موارد مشابه باید پیش از ورود بیماری به کشور و مشاهده نخستین مبتلایان امکانات تشخیصی و آزمایشی را داشته باشیم و حساسیت بالاتری از خود نشان داد.
انتقاد دومی که در این بین میتوان آن را مطرح کرد خطاب و نسبت به بخشی از وزارت بهداشت و درمان است. در بخش سازمان بهداشت وزارت بهداشت و درمان، از نخستین روزهایی که این مسئله طرح شد مسئولانی که حضور داشتند –اعم از وزیر تا معاونین بهداشتی مربوطه- هنوز یک تجربه میدانی از اپیدمی نداشتند و شاید برخی از مطالبی که به رئیسجمهور داده میشد- اعم از اینکه آقای روحانی در ابتدای امر اعلام کرد از شنبه اوضاع عادی میشود- ناشی از این سردرگمی در ارائه گزارش بود و وزیر بهداشت و معاونین مربوطه ایشان در روزهای اول هنوز تصویر روشنی از فراگیری و اپیدمی این ویروس نداشتند و مسئله را بسیار سادهتر از آنچه بود، فرض کردند.
نکته سوم که میتوان به عنوان انتقاد مطرح کرد این است که ما فرصت تعطیلات نوروز را هدر دادیم به این معنی که نیمی از زمانی که به عنوان تعطیلات معمول در کشور میتوانست به فرصت قرنطینه تبدیل شود از دست رفت. 25 اسفند تا نیمه فروردین در عمل کشور تعطیل بود و کاری که دولت در هشتم فروردین به آن اقدام کرد باید از همان 25 اسفند آغاز میشد. اگر دولت این کار را انجام داده بود بحران به این اندازه نمیرسید و فرصت طلایی بزرگی برای تعطیلی و قطع زنجیره شیوع و کنترل بیماری در اختیار داشتیم.
ذکر این موارد برای کسب تجربه الزامی است اما در کنار آن نباید از یاد ببریم که سیاسی شدن کرونا دستاوردی برای هیچکس ندارد. باید دقت داشت که امروز آقای ترامپ که خود درگیریهای سنگین دارد هنوز به دنبال بهرهبرداری سیاسی از این موضوع است و مدعی آمادگی برای کمک به ایران میشود. در کنار این خود امریکا رزومه موفقی در مبارزه با این ویروس ندارد.
به هر صورت اقتصاد ایران نیز در این بین در آزمون خوبی قرار گرفت چرا که تصور این بود که با این تعطیلات و بحران اقتصاد ایران وارد رکود سنگینی میشود اما چنین چیزی رخ نداد و از آن فاصله داشت. البته ناگفته پیداست که فرهنگ مردم ایران، سطح بهداشت عمومی، آداب و رسوم مردم ایران و الگوهای رفتاری مردم ایران در دستاورد نسبی برای غلبه بر این بحران موثر بوده است.
علیرغم تصمیم که برای بازگشایی بخشی از کسب و کارها اتخاذ شده نباید از یاد برد که خود مردم باید به این شیوه زندگی خو بگیرند و به صرف بازگشاییها بحران را تمامشده تلقی نکنند. چارهای به جز عادت به زندگی همراه با تهدید کرونا نداریم.
تصور اینکه میشود برای یک دوره طولانی زندگی را تعطیل کرد، امکانپذیر نیست. باید با کرونا و تهدید این ویروس زندگی کنیم. این رویه در حال حاضر در جامعه ما توسط دولت و ملت در حال تمرین است.
نکته دیگر که باید به آن اشاره کرد جنجالسازی درباره آمار فوتیهای این بیماری است. به هر حال در همه جای دنیا یک بیاعتمادی عمومی نسبت به آمارهایی که دولتها اعلام کنند وجود دارد. طبیعی است که در ایران نیز این بیاعتمادی وجود دارد اما باید توجه داشت که در این مسئله بررسیهای ساده گویای واقعیت است. برخی مدعی میشوند کشتهشدگان ایران از این بیماری چندبرابر آمارهای اعلامی است. در پاسخ به این افراد باید پرسید این کشتهشدگان چه کسانی هستند؟ بالاخره باید در خانوادهها مرگ ومیر بیشتر و در بین بیمارستانها ازدحام بالاتری را شاهد باشیم. چطور میشود آمارها چند برابر باشد اما رویت انسانی آن وجود نداشته باشد. در جامعه ایرانی با فرهنگها و آداب و رسوم و عواطف نزدیک، چگونه میشود چندین هزار فوتی را پنهان کرد. اپیدمی مسالهای نیست که قابل کتمان یا پنهان کردن باشد. واقعیت جامعه نشان میدهد که در روزهایی که قم و گیلان در بحران بودند تا چه اندازه نگرانی در جامعه موج میزد و بیمارستانها درگیر بودند. بنابراین این مسائل قابل کتمان نیست کما اینکه در زمان پیک کرونا در ایران عوارض آن مشهود بود. به نظر میرسد از یک مرحله سخت عبور کردهایم و اعداد و ارقام اعلامی توسط دولت قابل اعتماد است. تصور میکنم برخلاف ادعای بدخواهان ایران که منتظر فروپاشی اجتماعی زیر سایه این بحران بودند، درس بزرگی در این ایام برای دولت و حاکمیت و مردم به دست آمد و امیدواریم بهتر از قبل بر این بحران غلبه کنیم.
منبع: روزنامه سازندگی