محمد هاشمی، عضو هیئت موسس حزب کارگزاران سازندگی ایران
برای هرکسی که تنها اندکی با روادید و عرف فعالیت در دولت یا یک تیم کاری آشنا باشد، روشن است که وزیر یک دولت، پیگیر و مجری سیاستهای کلانی است که در دولت پیگیری میشود. از این حیث آنچه این روزها در پی برکناری وزیر صنعت، معدن و تجارت بروز کرد اتفاق نادر و جدیدی بود؛ اگرچه ابعاد مسئله هنوز روشن نیست.
اگر وزیر در مجلس با لایحه دولت مخالفت کرده است عجیب است. البته باید این ادعا در جای خود بررسی شود تا مشخص شود. یک طرف وزیر معزول مدعی است که از وزیر خواسته شده تا در مجلس به خصوص با رایزنی با آذری زبانها تصویب لایحه مدنظر دولت را تسهیل کند و مطرح میکند که دولت گفته است در صورتی که در این امر توفیق حاصل نشود باید استعفاء دهید. روایت دولت از جانب خود دولت است که مدعی است که وزیر وی در مجلس خلاف سیاست و تصمیم دولت حرکت میکرده است که اگر این امر صحت داشته بسیار عجیب است چرا که وزیر دولت باید در راستای سیاست و تصمیم جمعی دولت رفتار کند ولو اینکه خلاف نظر شخصی خودش باشد. سابقه چنین چیزی را من در دولتهای سازندگی و اصلاحات به خاطر ندارم که وزیر مربوطه خلاف رویه و نظر دولت رفتار کرده باشد.
واقعیت این بود که در دولت سازندگی وزرا از نظر جنس و خاستگاه و گرایش سیاسی یک دست نبودند به این معنی که همه اصلاحطلب باشند یا اصولگرا. دولتهای آقای هاشمی فراجناحی بود و از هر دو جناح وزیر در کابینه وجود داشت و طبعا نظرات متفاوتی داشتند و دیدگاهها و نظارت عموما همسو نداشتند. آنها در موارد مختلف اختلافنظر سیاسی و برداشتهای متفاوت داشتند اما نکتهای که وجود داشت و بیشتر در برخورد با لوایحی که دولت برای مجلس میداد اگر وزیری دعوت میشد تا در مجلس از این لایحه دفاع کند و یا در کمیسیون ذیربط حضور پیدا کرده و ممکن بود که نظر وزیر با نظر دولت تفاوت داشته باشد اما در هر صورت وزیر از لایحه دولت دفاع میکرد چرا که تصمیمی که در دولت گرفته میشد یک تصمیم فردی و متکی به یک فرد نبود، تصمیم جمع دولت بود که در دولت مطرح میشد بعد از بحث و بررسی به کمیسیون دولت مربوطه میرفت و در نهایت اگر این مراحل در دولت به درستی طی میشد، این مسئله تصمیم دولت تلقی میشد، نسبت به تصمیمات دولت وزرایی که حتی دیدگاههای متفاوت داشتند از تصمیمات دولت دفاع میکردند اما مواردی هم بود که وزیر برخلاف نظر دولت یا سیاستهای دولت بحثهایی را مطرح میکرد. در حوزه اقتصاد ما این مسائل را داشتیم چرا که تفاوت دیدگاه وجود داشت و برخی وزرا در مواجهه با رسانهها بعضا از دیدگاههای خود دفاع میکردند البته دیدگاه مطرح نمیکردند که این دیدگاه خلاف رویه و دیدگاه دولت است اما به هر حال اختلاف روشن بود. در دولت اصلاحات کمتر این مسئله دیده میشد وزرا عمدتا اصلاحطلب بودند و از نظر دیدگاههای اقتصادی و سیاسی هم نظر بودند و بحثهایی که مطرح میشد به صورت یکدست جلو میرفت. به یاد ندارم مسائلی شبیه آنچه این روزها مطرح شده، در دولت دیده میشد.
در دولت نخست اصلاحات در زمان بررسی گزارشهای عملکرد برخی از وزرا نکات منفی را درباره سیاستهای دولت سازندگی مطرح میکردند اما باز هم طرح این مسائل به صورت تنشزا نبود. دکتر حبیبی که هم در دولت آقای هاشمی و هم در دور نخست دولت آقای خاتمی بودند، در زمان طرح این گزارشهای انتقادی درباره سیاستهای دولت سازندگی، توضیح میدادند و دلایل طرح و پیگیری یک مسئله در دوران سازندگی را با ادله مربوط به آن پیگیری میکردند. این مسائل در یک سال اول مطرح میشد اما نه به این معنی که وزیری بخواهد به صورت مستقیم خلاف نظر دولت حرفی بزند.
در هر صورت توصیه این است که حتی در صورتی که اظهارات دولت در خصوص رویه این وزیر صددرصد نیز درست باشد برکناری افراد باید با در نظر گرفتن شأن آنها باشد. اگر وزیری خلاف سیاست دولت در مقابل لایحهای که همه میدانند تصویب آن خواسته دولت بوده عمل کرده و به اذعان دفتر رئیسجمهور به رایزنی و لابی برای رد لایحه در مجلس پرداخته، البته برخورد و یا برکناری حق دولت است اما حفظ کرامت همیشه باید در اولویت باشد.
منبع: روزنامه سازندگی