عبدالرضا هاشمزایی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
در هفته جاری در مجلس خبری منتشر شدکه از تدوین طرح اولیه الحاق یک تبصره به قانون مجازات اسلامی برای تشویق افشاکنندگان فساد (طرح سوتزنی)، در قوه مقننه خبر داد. بر اساس گفته نمایندگان پیگیر این موضوع، این طرح از سوی نمایندگان در حال امضا شدن است و تاکنون ۱۶۰ نماینده آن را امضاء کردهاند. البته موضوع فساد مسئله بسیار مهمی است و انتظار میرود که مجلس به عنوان نهاد نظارتی در این رابطه با جدیت وارد عمل شود اما در ارتباط با این که آیا طرحی در این سطح محتوا مبنی بر حمایت از افشاکنندگان فساد برای مبارزه با فساد موجود کارا است یا خیر جای ابهام و سوال دارد. حداقل رخدادهای اخیر در داخل قوه قضاییه نشان میدهد که موضوع فساد در کشور ما نیازمند یک بازنگری جدی در رویههای برخورد و شناسایی است. در شرایط فعلی بیش از این که نیاز باشد از سوتزنهای اقتصادی حمایت شود باید به رسانهها مجال داد تا به عنوان ارکان اصلی دموکراسی بتوانند سرنخها و نتایج خود را از مافیاهای پیچیده و ریشه یافته فساد افشا کنند.
در روزهای اخیر میبینیم که بعد از ورود آیتالله رئیسی به قوه قضاییه به یکباره باند فسادی در داخل خود قوه قضاییه که وظیفه ذاتی مبارزه با فساد را نیز دارد، شناسایی شد و پروسه سنگین و زمان بر برخورد و بررسی این مافیا کلید خورد. تا پیش از این تصور نمیشد که در داخل دستگاه قضا چنین مافیای فساد اقتصادی وجود داشته باشد اما با ورود رئیس جدید قوه قضاییه که از متن خود این دستگاه برخاسته بود و آشنایی کامل با این موضوعات داشت رویه جدیدی در این دستگاه رخ داد. چراکه حالا دستگاه قضا تنها رئیس قوه قضاییهای را به خود میبیند که از حوزه به قوه قضاییه نیامده و با دادگاه و فساد در جامعه و نهادهای دولتی آشنا است. در پرونده اخیر موسوم به پرونده «اکبر طبری» بسیاری از نواقص روشن شد. آیا در طی دو دوره فعالیت ریاست قوای قضاییه در ادوار پیشین هیچ سو اشارهای در مورد طبری نشده بوده است؟ چرا کسی درباره این پرونده پرپیچ و خم که متهمش در دادگاه با ادبیات عجیب سخن میگوید و مهره دیگری از آن در خارج از کشور خودکشی میکند، هیچ سوتی زده نشده است؟ آیا آزادی بیان برای افشای چنین مواردی وجود داشته است.
مبارزه با فساد در وهله اول نیازمند واقعبینی است. نباید اجازه داد تا فاسدان اقتصادی و افرادی که با نقاب شعارهای انقلابی در دستگاههای مختلف جا خوش کردهاند و دایره مفاسد اقتصادی را هر روز بزرگتر از قبل میکنند بیش از این در دستگاههای دولتی و مراکز حساس نظارتی جا خوش کنند و با رفتارها و اقداماتشان نارضایتی را در جامعه افزایش دهند ومردم را از مسئولان و کشور ناامید کنند.
مبارزه با فساد بیش از هر چیز نیازمند آزادی مطبوعات است. تا زمانی که وسایل ارتباط جمعی را محدود میکنی و با هر حرفی آنها را تهدید به توقیف و برخورد میکنیم نمیتوانیم در مبارزه با فساد به توفیقی دست پیدا کنیم. رسانهها باعث میشوند تا فساد قبل از رسیدن به مرحلهای همانند آنچه در پرونده طبری دیده میشود ریشهکن شود.
رسانهها قدرت این را دارند تا فساد را در نطفه شناسایی کنند و از بین ببرند. این که رسانهها را با فشار در سکوت فرو ببریم و بعد درخت فساد تا فاصله زیادی ریشه بدواند و بعد از آن به فکر راهکارهایی برای حمایت از افشاکنندگان اقتصادی بپردازیم، راهکارهای مفید و پربازدهای نیست. برای آن که از اساس فساد رخ ندهد باید منطقیتر برخورد کرد. پیشگیری در فساد همانند موضوع درمان است. رسانهها میتوانند با رویکرد و فعالیت ذاتی خود از تثبیت فساد در جامعه پیشگیری کنند. وقتی در یک دستگاه درخت فساد تنومند شد، سوت به جایی نمیرسد. حتی فریاد نیز دیگر کارساز نیست بنابراین اجازه دهیم رسانهها بلندگویان واقعی افشای فساد باشند. نتیجه آن به نفع همه ما خواهد بود.
منبع: روزنامه سازندگی