محمدعطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
خبر رسید آقای سیدحسین سجادی چهره شاخص، نماد تمام عیار و رکن رکین انجمن مهدویت، جان به جان آفرین تسلیم کرد و لباس عاریت از تن برون ساخت و آنچه را که در آرزوی دیدارش بود، در آغوش کشید و در همین فرصت نزدیک به میهمانی پردهنشینان عرش الهی فرا خوانده شد.
فقید سعید مرحوم سیدحسین سجادی، از معدود شخصیتهای نامدار انجمن و از جمله یاران و همفکران برجسته مرحوم آیتالله شیخ محمود حلبی ،موسس انجمن مهدویت بود که بیش از نیم قرن با تاکید و اهتمام بر رسالت دینی و ترکیز روی مفاهیم متعالی آخرالزمانی و نقش جاری و روزآمد مهدی موعود(ع) کوشش بیدریغ نمود و با اتکا به سنت امامان معصوم و التزام به رسم و روال رسالت منیع تشیع به تقویت آموزههای دین حنیف کوشید و چون سرباز فداکار صاحبالامر(ع)، بسان حلقهای متین از سلسله جلیله مدافعان حریم مهدویت پایمردی کرد و به عهد نخستین وفادار ماند و عمر شریف را در تربیت پویندگان راه پرسنگلاخ بعثت و عاشورا و غیبت سپری کرد.
نقش کارساز و موثر چهرههای شاخص انجمن از جمله مرحوم سجادی، حتی در عصر حیات مرحوم «شیخ موسس»، فراوان مورد توجه بود. مرحوم حلبی زنده بود اما چه بسیار مسئولیتهای خطیری که از سوی وی بر دوش کسانی چون مرحوم سجادی واگذار میشد و آنها نیز به تعبیر برادر فاضل و ارجمندم سیدعطاءالله مهاجرانی پیام مهدویت را با سوز دل و کلام وحی و معاد را با جذبه عشق و شهد هدایت را با اشراقای نیرومند به کام تشنگان میریختند و صعوبت ایمان را با سخنان نرم چنان بر سراسر وجود طالبان حق عرضه میکردند که نسیم امید میوزید و سرشک شوق از چشم مخاطبان جاری میشد و با صوتی آسمانی و سرودی خوشآوا باران معنویت بر جان و قلب مشتاقان فرو میبارید.
فقیدسعید مرحوم سیدحسین سجادی از سرآمدان عرصه ترویج دین بود. او فحلی متین و تکیهگاهی امین و از اخصّ حواریون مرحوم حلبی بود که تمامیت عمر و سرمایه معنوی و مادی خویش را در مسیر تقویت ایمان و تحقق آرمان بلند مهدویت بذل نمود. تبار ایدهپردازی نظریه مهدویت در شکل نوین آن که جلوه نمود، به مرحوم حلبی برمیگشت و از او آغاز و به کلام حزین و امیدبخش او ختم شد و گرچه پرچم آرمانخواهی نظام فکری مهدویت بر قامت رسا و بر دوش تناور وی مستقر بود، اما بار سنگین نظام تشکیلاتی و سامانه گسترش فعالیتهای نهاد مهدویت را بزرگمردانی چون سیدسجادی به جان پذیرا بودند و با شوقمندی وصفناپذیری، آوردههای ذهنی و فکری و تمام فهم و توان عقلی خویش را در تحکیم و تشیید مبانی آن به کار بستند.
انجمن مهدویت، زمانی آغازید که بنیانگذار آن، دل از سیاست بُرید و دامن خویش از آلودگیهای بازی قدرت و رقابتهای نافرجام برگرفت و بر این اندیشه پای فشرد تا روان و قلب جوان مشتاق و دردمند آن روزگار در بستری از حقیقت ایمان و توجه به میعاد و موعود آخرالزمان که عَلَم عدالت و ارتقاء ایمان را بر میافرازد، فراخوانده شود.
اقدام آن مرحوم در زمان خویش، کاری بسی شگرف و شگفت بود و چه حجم انبوهی از جوانانی که به سادگی میتوانست، طعمه گرگان زمان و لقمه راحت جباران و قربانی منویات ستمگران و مورد طمع دشمنان شریعت و ایمان باشند، به یمن نگاه و نفوذ دستپرورده علامه فقید مرحوم آیتالله میرزامهدی غروی اصفهانی و به برکت پیشگامی مرحوم شیخ محمود و به همت و اراده کارساز امثال واقران مرحوم سجادی، از دامها رهیدند و به دامن ایمان و معنویت در غلتیدند و ذخیرههای ماندگاری شدند که در دهههای بعد، سربازان بینام و نشان و سرمایههای تحقق انقلاب 57 باشند و سرسلسله جنبانان مبارزه با ستم و نظام سلطه شوند «سیرعف بهم الزمان و یقوی بهم الایمان».
در گذشته و حال بسیار تلاش شده و میشود که به دلایل ناموجه، اصالت و اعتبار انجمن مهدویت را از سرچشمه و آغاز، زیر سوال برند و حکومت غاصب پیشین را در حمایت و تقویت آن دخالت دهند که مسلما افترا و جفای آشکاری در حق مومنان و بزرگانی است که این مشی خالصانه نخستین را پایه نهادند و روال ترویجی و استدلالی مکتب رحمانی تشیع را از طریق این رهیافت توثیق کردند. دور از ذهن نیست که به مواردی از سیاستهای تبلیغی انجمن و زمانناشناسی برخی متولیان آن، آن هم در مقاطع کوتاهی در عصر اوجگیری نهضت مسلمانی ملت ایران، نقد منصفانه وارد کرد و حتی برجستگان این نحله را مورد عتاب قرار داد. لکن کدام امر واقع در عالم سیاست و اجتماع به دست ابناء بشر صادر شده که از عصمت و صحت و کمال برخوردار باشد و نتوان آن را در بوته نقد ننشاند. بیتردید برخی اقدامات ذیل چتر مدیریت انجمن با رعایت حریم ادب و انصاف میتواند مورد مناقشه و نقد مشفقانه قرار گیرد اما التزام به حقیقت و پایبندی به عدالت و حفظ حریم کرامت پیشینیان حکم میکند، اراده موسس و استقرار سن گبنای نخستینِ انجمن را مصون از بازیگری عصر سیاست و فارغ از ریا و سمعه و رکون به سوی سلطه و همزیستی با حاکمان عصر پهلوی بدانیم.
انجمن مهدویت، کلمه طیبهای بود که درزمانی به درستی در برهوت خستگی و انفعال زندگی مسلمانی و آوارگی نسل نوخاسته در خاک ایمان و آرمانخواهی جوانان غرس شد و در فراز و فرود زمان و در تلاطم ایام به پیشبرد اهداف تشیع و به نسل تشنه جوان مسلمان ایرانی کمک کرد و البته در وهلههایی به دلیل فقدان بصیرت کافی نیز دچار آسیب شد و میتوان متصور بود که امکان دفع عارضهها میسر بود و شاید به دلیل برخی نابخردیها و مقاومتهای بیجا، صیانت ممکن نشد.
به هر تقدیر زندگی و زمانه «کهنه سرباز امام زمان» به پایان رسید و حیات معنوی مرحوم سیدحسین سجادی پس از توفیقی شایسته در ساحت تکلیف، آغاز شد، در گذشتههای نهچندان دور که در رکاب استوانه علم و فقاهت و ایمان، سرور ارجمند حضرت آیتالله سیدجعفر سیدان توفیق دیدار آن مرحوم را داشتم، به حقیقت، در عمق نفوذ کلام و تابش شعاع نگاه چشمان پرفروغ او، عشق به ولایت را میدیدم که موج میزد و در سوز و گداز فراق آخرین حلقه تبار امامت و «امید آخرین» میسوخت. خدایش رزق وسیع و جنت نعیم روزیش گرداند.
امروز که او غریبانه دنیای خاکی را وداع گفته است، مستحق آن است که تلاش صادقانه و کوشش صمیمانه او را اجر نهیم و حرمتاش را پاس داریم و فعالیتهای گذشته او را که در مسیر ترویج و تقویت ایمان جوانان سپری شد، ارج بگذاریم.
راستقامتی که در سنین جوانی، حرمتی فراوان یافت، کسی که شخصیت بلندمرتبتی چون مرحوم آیتالله العظمی سیدهادی میلانی وجاهت و منزلت او را باور داشت و دیده شد که در شرفیابی آن مرحوم به محضرش، به احترام به پا میخاست و احترامش را لازم میشمرد.
از نفس اقدام ارجمند آن مرجع بزرگ، استنباط میشد که قصد ابلاغ و تفهیم شأن کسی را دارد که در جنته خود «آنی» دارد.
بلاشک نسلهای بعد، باید قدردان تلاشها و پردهدار بذل اخلاصها و پاسدار زحمات بزرگمردانی چون سیدحسین سجادی باشند که خود را وقف هدایت و ارتقاء منزلت ایمانی جوانان کردند.
طوبی لنفس ادّت الی ربّها فرضها
منبع: روزنامه سازندگی