غلامرضا پناه، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
رفتار سیاسی در انتخابات ریاستجمهوری ایران به جز در دورههای اول چندان قابل پیشبینی نبوده است. حتی در دورههای اخیر به ویژه در دوره آقای احمدینژاد و آقای روحانی از اساس رفتارها برخلاف پیشبینیهایی بود که صورت میگرفت و کاندیداهایی رای آوردند که با آنچه تصور میشد فاصله جدی داشتند. از این رو به هیچ وجه نمیتوان با استناد به انتخابات اسفند 98 نتیجه خرداد 1400 را پیشبینی کرد به همین دلیل نباید درگیر این اظهارات و انفعال ناشی از آن شد. میتوان حدس و گمانهایی را زد اما این که به طور قطعی بتوان نظر قطعی داد در رفتار سیاسی کشور ما ممکن نیست.
این دوره از انتخابات به طور مشخص یکی از نادر انتخاباتهایی است که احتمال پیشبینی در آن بسیار سخت است چرا که فضا از اساس شفاف نیست و اگر و اماهای بسیاری در این زمینه وجود دارد. فضای انتخابات بسیار سرد است و همین سردی فضا را بسیار گنگ و مبهم میکند. مشارکت بسیار پایین در انتخابات مجلس منجر به این مسئله شده است که خرداد 1400 نیز تکرار همین مشارکت خواهد بود.
مباحث اقتصادی یکی از فاکتورهایی است که در میزان مشارکت بسیار موثر است بنابراین اگر فضای اقتصادی تحت تاثیر عوامل مختلف در ماههای منتهی به انتخابات تغییر کند بدون شک میتواند در تغییر آمار مشارکت تاثیرگذار باشد چرا که مردم فرآیندها و شرایط داخلی و خارجی را تواما رصد میکنند. ترامپ به دنبال خارج شدن از برجام بود و حالا بایدن هم گفته به برجام باز میگردد. با بازگشت بایدن به طور حتم فضای اقتصادی میتواند تغییراتی داشته باشد. اگر بایدن به برجام بازگردد شاید مردم هم بخواهند در ایران دولتی بر سرکار بیاید که به دنبال اجرای برجام باشد. این گروه ممکن است در شرایط فعلی و یا دوران ترامپ با توجه به رفتارهای آمریکا از اساس به خاطر دلزدگیهای مختلف در انتخابات شرکت نمیکردند اما حالا با رویکردهای بایدن به دنبال روی کارآمدن دولتی باشند که بتواند برجام را ادامه دهد. مشخصا برخی جریانهای سیاسی فعلی که مدعی ریاستجمهوری سیزدهم نیز هستند نهتنها به دنبال کار با دولت بایدن نیستند بلکه ترجیح میدهند از برجام نیز خارج شوند. بخشهایی از جریان اصولگرایی از ابتدا با برجام مخالف بودند و امروز نیز باور چندانی به برجام ندارند.
به طور طبیعی این مردم هستند که با رفتار سیاسی خود پیروز نهایی را مشخص میکنند. در شرایطی که حرکت کشور منوط به همکاری دو دولت بر سر برجام باشد، مردم کمتر به سراغ چهرههایی میروند که به دنبال دوری از برجام هستند. بنابراین این نگاه و کنش سیاسی مردم است که پیروز را مشخص میکند و تاکید بر قطعیت تکرار انتخابات 98 در خرداد 1400 غیرمنطقی به نظر میرسد. البته انگیزهها روشن است که چرا بخشی از جریان اصولگرایی اصرار به پایین نگه داشتن آمار مشارکت دارد.
علاوه بر این نباید از یاد برد در شرایط فعلی از جمله بزر گترین تهدید نظام جمهوری اسلامی برای دهه آینده بیتوجهی به وفاق و طرد همدلی در جامعه است.
اگر بخواهیم شرایط و واقعیات را مورد بیتوجهی قرار دهیم و شرایط سیاسی و اجتماعی را کالبدشکافی و آسیبشناسی نکنیم و اتفاقات دهههای گذشته را مورد بازنگری قرار ندهیم، بزر گترین فرصتها را از دست میدهیم. برای ما با همه اتفاقات و تهدیدها و فرصتهای عرصه بینالملل بیرون بزر گترین مسئله است که با وفاق داخلی و همدلی در درون کشور ارتباط مستقیم دارد. شکافهای عمیقی در درون جامعه وجود دارد که اگر ما این شکافها را به دوستی و برادری و همدلی و وفاق تبدیل کنیم این بزرگترین فرصت برای ما خواهد بود. اگر بر عکس این عمل کنیم با همه تهدیدهایی که در خارج از کشور داریم- و یک وفاق حتی در کشورهای همسایه ما در حال شکل گرفتن با اسرائیل است- تصور میکنم بدون وفاق و همدلی و رفاقت در عین رقابت نمیتوانیم کار را پیش ببریم. اگر وفاق ملی را در کشور پایهگذاری نکنیم بزرگترین تهدید ما در سالهای آتی همین مسئله خواهد بود.
منبع: روزنامه سازندگی
- یادداشت
- بازدید: 1146