یادداشت

ذائقه جدید در جامعه جدید

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

 

جهانبخش خانجانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

جامعه ایران قریب به 150 سال است که به گونه‌ای جدی درگیر فرایند نوسازی و همزمان تلاش‌های اجتماعی برای دموکراتیزاسیون شده است و در دو قرن گذشته تحت تأثیر چنین تحولاتی، تغییراتی در ترکیب اجتماع و شیوه تولید، افکار و فرهنگ جامعه‌اش پدیدار شده است. میان انبوهی از تغییرات می‌توان به عمده‌ترین آن یعنی رشد طبقه متوسط اشاره کرد.

ایران در زمره کشورهایی است که در یک قرن گذشته در معرض برنامه‌های نوسازی و توسعه اجتماعی  اقتصادی بوده است و از طریق مجموعه‌ای از وقایع تاریخی و جریان‌های توسعه و تغییرات همزمان، ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن دگرگون شده است. جریان مدرنیزاسیون ملی که به گفته مورخین، در فاصله انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی و پس از آن مطرح بوده است، شرایط و ساختارهای سنتی جامعه ایران را تا حد زیادی تغییر داده و وضع جامعه و مردم را در سطوح کلان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نیز در سطح فردی (انگاره‌ها و شخصیت افراد جامعه) متحول ساخته است.

4 دهه اخیر، شاهد رشد شاخص‌هایی همچون - جامعه ما در 5 صنعتی شدن، شهرنشینی، باسوادی، جوانی جمعیت، گسترش وسایل ارتباط جمعی، مهاجرت گسترده به شهرها، ارتباطات داخلی و بین‌المللی، رشد طبقات متوسط فرهنگی و اقتصادی و مواردی از این دست بوده است. به‌عنوان مثال، یک جنبه بارز از این تغییرات، تغییر در ساخت جمعیت در اثر تشدید نرخ رشد بالای آن در سال‌های پس از انقلاب اسلامی بوده است. به استناد آمارهای ملی، جمعیت کشور در طول نزدیک به سه دهه، 33 میلیون نفر به 80 میلیون / تقریباً سه برابر شده و از رقم 7 نفر رسیده است. آنچه در تحول جمعیتی کشور ما و تحولات فرهنگی حاصل از آن اهمیت ویژه دارد، سهم جدید جوانان و البته تحصیلکرده‌ها در ترکیب جمعیت ملی است. رشد جمعیت جوان و نوجوان و اکثریت یافتن آنها و همچنین گسترش سطح تحصیلات عالیه، خود به تنهایی و جدای از سایر تحولات ساختاری می‌تواند موجب تحولات ارزشی در جامعه گردد.

آمارها نشان می‌دهند که رشد جمعیت باسواد ایران از سال‌های دهه 1340 شمسی همگام با برنامه‌های توسعه، بطور فزاینده‌ای سیر صعودی داشته است. جنبه با اهمیت و اساسی، تغییر در عامل سواد و تحصیلات در بین جمعیت است که آثار و نتایج خاص خود را دارد. طبیعی است که حوائج و دیدگاه‌های افراد تحصیلکرده از فرد بی‌سواد، متفاوت است. بعلاوه، اثر متقابل مؤلفه سواد بر محیط پیرامون و رشد طبقه متوسط فرهنگی و ترقی خواه کاملاً مشهود است. تغییر ذائقه‌های افراد باسواد در یک جامعه در حال تحول، نوع برداشت آنان از مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را دستخوش تغییر می‌کند و فرد قائل به حقوق فردی و اجتماعی و اصول نو در حیات جمعی می‌شود. افراد باسواد ضمن آنکه حس استقلال بیشتری دارند، برای مشارکت در حیات اجتماعی، ارزش بالاتری قائلند و بیشتر با نگاه انتقادی به مسائل می‌نگرند.از سوی دیگر روند پرشتاب تحصیلات عالی در کشور که در چند سال اخیر با توسعه دانشگاه‌های دولتی و غیردولتی شدت گرفته است، آثار خود را در رشد طبقه متوسط جدیدگذاشته است.

شکل‌گیری نظام آموزشی و دانشگاهی نوین در قرن اخیر، استقرار نظام اداری و سیستم بوروکراتیک مدرن، تشکیل ارتش مدرن، ارتقای سطح کیفی زندگی شهری و فضای فرهنگی جدیدی که از ارتباط و تعامل با دنیای غرب به وجود آمد، ایران را در پروسه نوسازی و جهش به یک مرحله تاریخی جدید وارد کرد. بالطبع بسیاری از عرصه‌های زندگی اجتماعی جامعه ایرانی از وضعیت جدید متاثر بود و برهمین اساس طبقه متوسط سنتی نیز دچار تحول شد به گونه‌ای که، روشنفکری، تحصیلات عالیه، خودآگاهی مدرن، روحیه تحول‌خواهی و مشارک تجویانه بخشی از هویت جدید این طبقه شد.

به غیراز جریان عام توسعه و نوسازی، وقوع انقلاب اسلامی نیز از رخدادهای خاص و تأثیرگذار این دوره بوده است که به نوبه خود بر وسعت و پیچیدگی تغییرات پیشین و ابعاد آن افزوده و دامنه تحولات و تاثیرات طبقه متوسط را گسترش داده است. به اعتقاد صاحبنظران، این انقلاب عظیم با ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و با شکل ایدئولوژیک کاملاً مذهبی، در جستجوی یک هویت فرهنگی  دینی خود در شرایط جهانی دهه 1970 و سه دهه بعد، یعنی دوره پیدایش انقلاب تکنولوژی ارتباطات و آغاز بازسازی سرمایه‌داری جهانی و نیز در دوره تازه‌ای از احیاهای اسلامی و انقلاب‌های فرهنگی  دینی اصیل درسرزمین‌های اسلامی، پا به عرصه حاکمیت ملی ایران نهاد.

منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی