عبدالواحد شهنوازی، عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی ایران
تمدن ایران برخلاف بسیاری از تمدنهای دیگر منطقه که با محوریت قوم، مذهب و نژاد ایجاد شدهاند نه بر اساس قومیت که بر اساس ملت شکل گرفته و در طول تاریخ ایران با گستردگی و تنوعاش شناخته شده است. این اقوام همواره در تاریخ ایران نقش مهمی در حفظ مام میهن داشتهاند. اقلیتهای مذهبی نیز در بزنگاههای مهم اولویت را منافع ملی قرار دادهاند. وجود شهدا و آسیبدیدگان در جنگهای مختلف از جمله جنگ هشت ساله تحمیلی مؤید این ادعاست. در واقع ملیت ایرانی نخ تسبیحی بوده که این گوناگونی را یکدستی بخشیده و به آنان انسجام داده است.
استان سیستان و بلوچستان نیز از جمله مناطقیست که هم اقلیتی قومی را در خود جای داده و هم اقلیتی مذهبی. اقلیتی قومی بلوچ که در شاهنامه از آن به عنوان دلیران حافظ میهن یاد میشود و در تاریخ ایران از جمله معادلات سیاسی متاخر تاثیر به سزایی داشته است.
در طول بیش از دو دهه اخیر اصلاحطلبان و گروههای میانهرو همواره از برابری شهروندان کشور گفته و بر لزوم توجه به یکایک اقشار ایران تاکید کردهاند. شعار محوری نیروهای نزدیک به دولت اصلاحات ایران برای همه ایرانیان بود. پیامی که باعث شد نوری از امید به بخشهای مختلف ایران تابیده شده و با تقویت ملیت ایرانی امنیت ملی تقویت شود.
اهل سنت در سالهای پس از دوم خرداد به عنوان اقلیتی تاثیرگذار در انتخابات همواره نقش موثری در پیروزی اصلاحطلبان و گروههای میانهرو داشتهاند. با این وجود، این بخش از جمعیت ایران هیچگاه آنگونه که باید در معادلات سیاسی و اداری کشور دیده نشده است. در واقع در سالهای اخیر همواره سبد رای پررنگی از سوی اهل سنت در اختیار اصلاحطلبان قرار گرفته است، با این حال ۲۳ سال پس از پیروزی دولت اصلاحات و همچنین در سال پایانی دولت اعتدال که هر دو با شعار برابری به پیروزی رسیدند هنوز هم جامعه بلوچ و اهل سنت کشور که در ادوار مختلف، حامی این تفکر بودهاند در قدرت مشارکت پایینی داشته و در سطح معاونت رییس جمهور، وزیر یا استاندار سهمی از نظام بروکراتیک کشور نداشتهاند.
در شرایط فعلی و یأس ناشی از روزهای سخت تحریم، شرایط ناگوار اقتصادی، سیاسی و اتفاقات تلخ سالهای اخیر و سرخوردگی گروههای از مردم، باعث شده بخشهایی از جامعه علیالخصوص اقوام و اقلیتهای مذهبی در نگاه سیاسی خود تجدید نظر نمایند. در واقع کدهای مشخصی نیز در نوع کنشگری گروههای اصولگرا نسبت به اقوام و اقلیتهای مذهبی دیده میشود که تلاش دارند نگرش این گروهها را تغییر دهند
در این شرایط سخت، نیاز بیشتری به ترمیم رابطه بدنه اصلاحطلبی با اقوام و اقلیتها و تلاش برای تحقق مطالبات این بخش از مردم ایران بیشتر دیده میشود. چرا که پس از دو دوره تصدی دولت نمیتوان همچنان مدعی بود که ما خواستیم و نگذاشتند.
چه بسا توجه بیشتر به این بخش از جمعیت باعث شود بار دیگر رونق به فضای سیاسی کشور بازگشته و زمینهها برای مشارکت حداکثری مردم در انتخابات فراهم شود.
بازگشت اصلاحطلبان به پیام دوم خرداد و تکیه بر مزیتهای گفتمانی اصلاحطلبی که همان برابریخواهی، توجه به حقوق اقشار مختلف و به رسمیت شناختن تفاوتهاست میتواند شکاف دولت و ملت را ترمیم نموده و موجی از امید را به جامعه برگرداند.
رشد اقوام در حوزههای تئوریک و اجرایی میتواند منجر به تقویت طبقه متوسط شده و به رشد نگاه اصلاحطلبی نیز کمک کند. چرا که در حال حاضر اقوام و اقشار مختلف با نگاهی سنتی و به شکل بلوکهای مستقل دیده میشوند. تقویت طبقه متوسط میتواند منجر به رشد مدنیت و شکلگیری گروههای مرجع جدید در جامعه شود. به یاد داشته باشیم که همین موضوع از روزهای آغازین پیروزی دولت اصلاحات گفتمان غالب رییس دولت و گروههای مرجع اصلاحطلبان بوده است.
منبع: روزنامه سازندگی