سید محمود علیزاده طباطبایی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
اخیرا مجلس شورای اسلامی در طرحی سعی دارد تا با فاصله گرفتن از قانون فعلی سربازی و طرح مباحثی در ارتباط با اجباری بودن یا نبودن سربازی در کشور، تغییراتی را در قانون نظام وظیفه عمومی ایجاد کند. این مسئله به اندازهای مورد بحث است که حتی کمپینهایی در این زمینه در شبکههای اجتماعی از جمله توئیتر به راه افتاده و بسیاری از خاطرات تلخ و دستاندازهای سربازی در مسیر زندگی خود گفتهاند و در بسیاری از اتاقهای بحث شبکه اجتماعی جدید کلاب هاوس نیز درباره این مسئله با حضور حقوقدانها بحث میشود. برخوردهای اخیر با دو سرباز وظیفه نیز از جانب مسئولان و یکی از نمایندگان مجلس بیش از پیش حساسیت فکری عموم جامعه را به موضوع سربازی اجباری جلب کرد. در این بین البته مخالفانی نیز وجود دارند که معتقدند برخلاف نگاه طراحان این طرح مبنی بر این که نیازی به اجباری بودن سربازی نیست، بسیاری از بخشهای نیاز جدی به نیروی مامور وظیفه دارند و نباید در قانون نظام وظیفه دست برد. مجلس در مقابل نیز مدعی است که با این طرح هم از مشکلات ناگزیر و ناشی از سربازی دو ساله برای مردان جوان جلوگیری میشود و هم سرباز حرفهای تربیت شده که کارایی و آینده بهتری دارد.
مجلس یازدهم در این طرح تصریح دارد که نباید با ایجاد شرایطی منجر به غیبت سربازان و مجرم کردن آنها شویم که این دیدگاه درست است. در برههای از زمان از آن جایی که تعداد افراد غایب زیاد بود، تصمیم گرفته شد که به جای محاکمه آنها در دادگاه، از آنها پول گرفته شود و برای این کار هم قانون وضع کردند.
الان هم به سربازهای عادی اجازه نمیدهند که سربازی خود را خریداری کنند.
اما آیا سربازی امری اجباری برای همه زمانها است؟ آیا قید لفظ موظف در قانون نظام وظیفه عمومی به معنی الزام برای همه دورانها است؟
مشخصا بررسی تاریخی این موضوع نشان میدهد که در سالهای ابتدایی سالهای 1300 نیروهای داوطلب عشایر مرکز ثقل و تکیه ارتش محسوب میشدند که وظیفه حفظ امنیت داخلی و محافظت از امنیت مرزها را بر عهده داشتند.با این وجود در همان زمان دولت مرکزی به این نتیجه رسید که برای حفظ امنیت کشور بر اساس شاخصهای مدنظر و کنترل هجوم خارجی و شورشهای داخلی تنها نمیتوان به نیروهای عشایر متکی بود و اینگونه «طرح نظام وظیفه همگانی برای تقویت گردش ملی» طرح و «لایحه سربازگیری» توسط رضاخان طرح و به مجلس ارسال شد که از ابتدای کار نیز مخالفان جدی داشت.
رضاخان و تصویب لایحه سربازی
رضاخان برای تحمیل دیدگاههای خود به مجلس به وسیله دخالت ارتش در انتخابات مجلس پنجم توانست اکثریت مجلس را برای حمایت از نظام وظیفه اجباری در اختیار بگیرد و بالاخره شور اول لایحه نظام وظیفه اجباری در سال ۱۳۰۳ و شور دوم در ۱۳۰۴ به تصویب مجلس شورای ملی رسید. در این لایحه امتیازی به علما داده شد و آن این بود که کلیه طلاب علوم دینی از انجام خدمت وظیفه عمومی معاف شدند. آیتالله نائینی و آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی و آیتالله حائری مؤسس حوزه علمیه قم از حامیان رضاخان در مقابل غوغای جمهوریخواهی بودند و آیتالله مدرس در یک نطق طولانی در دفاع از لایحه نظام وظیفه اجباری مخالفت با لایحه نظام وظیفه را مخالفت با دین مبین اسلام قلمداد کرد ولی گروهی از نمایندگان ضدمذهبی در مخالفت با معافیت طلاب علوم دینی غوغا به پا کردند و اسماعیلخان قشقایی اعلام کرد در صورت تصویب این معافیت وی با خریدن چندین هزار توپ پارچه سفید و بستن به دور سر جوانان عشایر آنان را از خدمت نظام وظیفه معاف خواهد کرد. مشکل دیگر لایحه نظام وظیفه اجباری مخالفت مرحوم مدرس با حضور غیرمسلمانان در ارتش بود که با مخالفت ارباب کیخسرو نماینده زرتشتیان مواجه شد اما در نهایت لایحه تصویب شد.علیرغم بسیاری از مخالفتها اما باید اذعان داشت که در این بین لایحه نظام وظیفه اجباری به ارتش ایران هویت ملی بخشید و این روند با بالا و پایینهایی اما کماکان ثابت ادامه داشت تا این که با پیروزی انقلاب اسلامی و طرح مسئله بسیج از جانب امام خمینی (ره) موضوعات تازهای طرح شد یعنی امام خمینی با طرح مسئله بسیج و ضرورت آموزش نظامی جوانان موضوع ارتش بیست میلیون نفری را اعلام کردند اما با توجه به اینکه ابزارها و تجهیزات نظامی پیچیدگیهای امروزی را نداشتند سربازان وظیفه که عمدتاً افراد بیسواد یا کمسواد بودند با آموزش مقدماتی چندهفتهای با طرز بکارگیری سلاح آشنا شده و با مقررات انضباطی هم آشنا میشوند ولی مشکل عمده در سربازان وظیفه نداشتن روحیه و انگیزه کار بود، چون نیروهای مسلح به سرباز وظیفه به چشم نیرویی که اجباراً به خدمت فراخوانده شده نگاه میکردند و با فشار قوانین انضباطی از آنها کار میکشیدند.حالا اما شرایط متفاوت است و به نظر میرسد شرایط متفاوت قوانین متفاوت را نیز طلب میکند.
چرا طرح مجلس درباره سربازی اختیاری مهم است
در شرایط فعلی عمده داوطلبین خدمت سربازی دارای تحصیلات دیپلم و بالاتر هستند و متوسط تحصیلات نیروهای وظیفه از متوسط تحصیلات کادرهای نیروهای مسلح بالاتر است. از طرفی افزایش جمعیت در 4دهه اخیر نیازهای نیروهای مسلح را در سطحی بسیار پایینتر از تعداد مشمولین خدمت وظیفه قرار داده است بنابراین میتوان به نوعی گفت که الزامی به اجبار همه برای سربازی نیست. علاوه بر این که در این بین مباحثی نیز در ارتباط با مجرمسازی سربازان غایب طرح میشود.
میلیونها جوان در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب به انحاء مختلف از عزیمت به خدمت سربازی طفره رفتهاند و نظام وظیفه هم ابزاری برای الزام آنها به خدمت وظیفه ندارد. بالا رفتن سطح تحصیلات جوانان موجب شده که این نیروهای تحصیلکرده در صورتی که انگیزهای برای خدمت سربازی داشته باشند با طی دورههای کوتاهمدت و میانمدت بتوانند نیازهای تخصصی نیروهای مسلح را تأمین کنند و با ورود نیروهای متخصص و با انگیزه تحولی در توان نظامی کشور ایجاد شود. این موارد در طرح اخیر مجلس قابل دفاع است.
در ارتباط با موضوع دیگر این طرح مبنی بر پرداخت حقوق به آنها به علت این که از تعداد سربازان کاسته میشود نیز باید گفت که این کار آنها را به خدمت سربازی تشویق کرده و انگیزه لازم را به آنها میدهد. لازم است مجلس برای تأمین منابع مالی موردنیاز اجرای این طرح نیز فکری اساسی بنماید راهحلی که به نظر میرسد بتواند نیاز مالی این طرح را نه در حداقل حقوق که در حد حقوق مکفی با توجه به تخصص سرباز تأمین کند.
زمانی که من در سازمان برنامه و بودجه حضور داشتم؛ طرحی ارائه دادیم مبنی بر اینکه از هر مشمول سربازی معادل دو حقوق سرباز همتراز اخذ شود و بر اساس آن برای او کارت پایان خدمت صادر شود و از طرف دیگر به آنها که خدمت میکنند، حقوق پرداخت کنند. متأسفانه این طرح عملیاتی نشد.
حالا در طرح جدید مجلس، یکی از پیشنهادات در این زمینه برقراری نوعی از مالیات برای کسانی است که مایل به خدمت اجباری نیستند و در رتبهبندی نیز نیازی به آنها دیده نشده است. در شرایطی که از طرفی میلیونها جوان در طول دهههای گذشته از خدمت سربازی فراری بودهاند بازنگری در اصول این قانون با گذشت صد سال الزامی به نظر میرسد.
جوانان از رفتن به سربازی، احساس عزت نمیکنند؛ چون تصورشان این است که دو سال از عمرشان تلف میشود. بنابراین من پیشنهاد میکنم که برای سربازی حقوق تعیین کنند و از سرباز صفر تا لیسانس و دکترا مبلغی مشخص شود؛ چون در حال حاضر سرباز آنجا کار میکند و کسی که کار میکند نباید بدون مزد باشد. از طرف دیگر کسی که میخواهد خدمت خود را بخرد باید معادل حقوق سرباز یا یک مبلغ مشخصی را پرداخت کند. با این کار استقبال خوبی از خدمت سربازی خواهد شد و خیلیها داوطلب میشوند. به این ترتیب سربازی یک عزت میشود و خفت نخواهد بود. علاوه بر این فارغ از این طرح نیز مجلس میتواند سازوکاری با تعریف مبلغی کسانی که مایل به طی این دوره نیستند را از معافیت زمان صلح برخوردار گردند و درآمد حاصل از این اقدام نیز به نیروهای مسلح اختصاص دهند. در این طرح پیشنهاد شده است که با برقراری حقوق مکفی و یا حداقل حقوق تعداد داوطلبان خدمت سربازی قطعاً بیش از نیاز نیروهای مسلح خواهد بود و چهبسا سربازانی که خدمت دو ساله وظیفه را طی کردهاند و در صورت خروج از خدمت امکان اشتغالشان در جامعه وجود ندارد و با تجربه و دانش کافی هستند تمایل به ادامه خدمت خواهند داشت.در صورت اجرای درست این طرح سربازی به شغل مقدسی تبدیل خواهد شد که هزاران نفر داوطلبانه در نوبت جذب نیروهای مسلح قرار گیرند. در هر صورت هر تصمیم در اینباره باید نظر جمعی مجلس و نهادهای درگیر در این مسئله اتخاذ شود چرا که بدون تعامل بدون شک طرح به جایی نمیرسد. با این وجود ضروری است که قوانین مربوط به سربازی همانند هر قانون دیگری به نیاز زمان مورد بررسی و تنظیم قرار بگیرد و در شرایط فعلی امروز سربازی نیازی به اجباری بودن برای همه با شرایط فعلی ندارد.
منبع: روزنامه سازندگی