محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
رسانه و حزب، دو نهاد سیاسی مهم وابسته و درهم تنیدهاند و از مولفههای نقشآفرین در عرصه جابهجایی قدرت بر میان کنشگران میدان سیاستاند. در فلسفه سیاست مدرن این دو مقوله واجد تعاريف خاص و «جامع و مانعاند»، از این حیث «جامعاند» که واجد شاخصههای هویتی، اثباتی، روشن و دارای نقشاند و بنا به ضرورت در عرصه مناسبتها و مشارکت طبقات اجتماعی ماموریتهای زیست بهتر را بر عهده میگیرند و از آن حیث «مانعاند» که هر نوع کنش و ارادهگرایی مخالف منافع ملی را در ورود به قدرت به رسمیت نشناخته و مانع از خلط رفتار و شبههآفرینی در میانه میدان میشوند. رسانه، نهاد واسطی است که از دو سوی قدرت در صحنه مورد اعتماد است. ظرفیت و توانی فراگیر و متشکل از شهروندان و صاحبمنصبان حقیقی قدرت از یکسو و از سوی دیگر، رأس مورد اهتمام هرم حاکمیت و نمایندگان اقتدار ملی. نهادهای واسط از جمله رسانه در تعریف سوژههای اجتماعی و توصیف و تفسیر آن نزد مردم رهیافتهای عملی و موثری را در بهبودخواهی به حاکمیت نشان میدهند و از سوی دیگر محدودیت ها و محذورات واقعی حکومت را نزد شهروندان و مخاطبان، توجیه منطقی میکنند. رسانه نقش الفتپذیری دولت و مردم و افزایش اعتماد ملی را بر عهده دارد و داوری آن ملاک و محک برای ایجاب و قبول است. نهادهایی که در مواقف کلیدی ارزشگذاری و داوری قرار دارند، ماموریتی به غایت مهم را به عهده دارند. قضاوت در پیشگاه و برای مردم کاری بس مشکل است. لذا کسانی که در این عرصه حضور مییابند در مظان حرمتپذیری از سوی جامعه و در میثاقی سنگین با قدرت حاکماند. در تجربه تاریخی جابهجایی قدرت سیاسی در کشورهایی که آزادی و دموکراسی را سالیانی دراز تنفس کردهاند این نقش به خوبی وجدان و تاثیر معنادار آن بارها دیده شده است. در ایران اگر چه از منظر قانون اساسی ظرفیت و کارآمدی رسانه ذیل عنوان و اصول حقوق مردم به رسمیت شناخته شده است اما از زاویه دیدگاه سنگ قدرت توتالیتر، روزبهروز از حجیت، اعتبار و اقتدار افتاده و از منظر تاثیرگذاری افول و نزول کرده است. ۴۰ سال درنگ ارجمند مردم و تنفس در فضای جدید نظام ایمانی حاکم به قدر کفایت و به میزان قابل قبولی امنیت و ثبات سیاسی برقرار شده است که حاکمان اجازه کاربست رسانهها در انجام ماموریت ذاتی خود را بدان بازگردانند. مقاومت بیمورد، مخالفتهای نابهنگام و برخوردهای خشن با رسانه، اگرچه تاثیر لحظهای و آرامش کوتاهمدت را به دولتمردان ارائه میکند لیکن در درازمدت تضعیف رسانه، قدرت حاکم را دچار سستی مینماید و تار و پود آن را در هم فرو میریزد. حکومت بیواسطه و فارغ از حضور رسانه در اقناع مردم ناتوان است و نهادهای واسطه اگر در این رابطه غایب باشند از هر دو سو زیان و خسارت وارد میشود.
رسانه تکیه.گاه امنیت ملی است و بیگانگان در آینه تمامنمای رسانههاست که نظامات سیاسی و قدرت آن را ارزیابی میکنند. هیچ قدرتی پایدارتر، مقاومتر و موثرتر از اعتماد مردم به حکومت نیست و ارزش و اعتبار ندارد. مردم قدرت نرماند و این قدرت با وجاهت به هر میزان و در هر شرایطی به اقتضای زمان میتواند بر ماموریتهای محوله چنان تغییر شکل دهد که حمایت از نظام سیاسی و پشتیبانی خود از مردم را تضمین کند. رسانه و حزب دو روی یک سکهاند و حزب در واقع وجوه رفتاری ماموریتهای تئوریک رسانه است. گفتمانسازی رنسانه در سیمای فعالیتهای حزب پدیدار میشود. رسانه ترجمان تلاش و زبان مردمی تدبیر و کنش حزب است. تاریخ انتشار رسانه عمری به درازای عصری پیش از مشروطه تا به امروز دارد و طی یکونیم قرن تاکنون جامعه پرتلاطم ایران شاهد فرازوفرودها و نشیبوفرازهای بسیاری در ایفای نقش آن بوده است.
حکومتها به دلیل نگاه محدود و نزدیکبینی منفعتگرای زودبازده همواره خود را از ظرفیت مهم و دراز مدت رسانه محروم کردهاند. گرچه بازههایی از زمان را به یاد میآوریم که این قدرت نرم در تقویت استحکام ملی و اقتدار ملت به شکلیتی خویش خوب عمل کرده است. به تعبیر فوكو، قدرت بهماهو قدرت پدیدهای متشکل است. حلقههای کوچک قدرت اما گسترده و انبوه مردم و ظرفیتهای متکثر اجتماعی خالق قدرتاند و در حال سوژههای زندگی وقتی به هم میپیوندند و در شبکهای فراگیر قرار میگیرند، قدرت بلامنازعاند و در خلاقاند و به گفتههای هابز خالق لویاتاناند و این قدرت چنان رویینتن خواهد بود که هیچ بیگانه قدرتمندی را یارای مقابله با آن نخواهد بود و ذکر این نکته که رسانهها در شبکهسازی و پیوند ظرفیت و قدرتهای محدود بسیار موفقاند.
امروز رسانهای که به نام حزب کارگزاران سازندگی منتشر میشود نشان داده است، ماموریتی فراتر از منویات رهبران حزب را به عهده دارد و اینک با سخت جانی وارد هزاروپانصدمین روز انتشار خود میشود.
اینجانب بنا به مسئولیت اندکی که در ایفای ماموریت سیاسی و اجتماعی نزد حزب و رسانه آن دارم بسیار امیدوارم که در پس این دوران سراسر غربت و عسرت، ایامی بس شکوفا و امیدبخش پیشروی دوستان و هماندیشان و همفکران حزبی طلوع کند. مهم این است در عصر مظلومیت و تنهایی و گسست، دستان پرتوان و دلهای مطمئن یاران همدل یکدل و یکدست شوند و چراغ کورسوی سیاست و خدمت را همچنان زنده و روشن نگه دارند، تحول، تغییر و توفیق به سود مردم و نسلهای آینده و جوانان دلبسته به ایران نزدیک است. مداومت انتشار و مقاومت یاران همدل را در نشر مستمر روزنامه سازندگی میستایم و دست و بازوی قلمفرسایان آن را میبوسم و به همت دوست ارجمند و تلاشگر و مخلص و صادقام صدیق شفیق سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب درود میفرستم.
منبع: روزنامه سازندگی