پروانه مافی
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران و نماینده مجلس
آیتالله هاشمی رفسنجانی از جمله نخبگان سیاسی واقع نگر و تیزبین در حوزه نحوه برخورد با پدیدههای نو و غیر قابل پیشبینی بودند. ایشان در دوران زندگی خویش، هیچگاه مواضع واکنشیِ سریع و خشن نسبت به سوژههای مختلف نداشت، بلکه بالعکس همواره با دوراندیشی و دقت نظر به بررسی ابعاد مختلف پدیده نوین پرداخته و سپس با اعمال نگرش واقع گرایانه، به صورت توامان از جنبههای مثبت و منفی آن پرده بر میداشت.
به طور کلی در یک قالب یک نگاه دقیق، میتوان به صراحت اعلان کرد، آیتالله هاشمی به عنوان محور وحدت آحاد جامعه (فارغ از نوع نگاه و وابستگیهای سیاسی-جریانی) و در جایگاه یک مجتهد، به این نقطه رسیده بودند که نمیتوان با تکیه بر رویکردهای سلبی، در درازمدت نتایج مثبت و قابل ملاحظهای در راستای آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی کسب کرد و با واقع نگریای قابل تحسین، پذیرش قرائتی کارآمد و به روز شده از نظام جمهوری اسلامی ایران را در نظر داشت که همین امر میتواند به عنوان یک الگوی مناسب از نحوه نگرش یک مسئول در تراز جمهوری اسلامی تبلیغ و ترویج شود.
ایشان در تمام دوران زندگی خود، چیزی برای خود نخواست. از دوران پیش از انقلاب و تحمل رنجهای بر جای مانده از زندانهای دوران طاغوت که بسیاری از مدعیان تاب تحمل شان را نداشتند گرفته تا مسئولیتهای حساس دوران جنگ و پذیرش مسئولیت سنگین سازندگی کشور در دوران پسا جنگ، همگی نشان از دغدغهمندی ایشان نسبت به جامعه و مردم داشت. اما با این همه خدمت و دغدغهمندی، پس از کنار رفتن از منصب ریاست جمهوری بسیار مورد هجمه قرار گرفت. هجمههایی که ناجوانمردانه از هر سمت و سوی وراد شد و در سالهای آخر عمر ایشان بعضا رنگ و بوی توهین و تهمت به خود گرفت، اما این یار وفادار امام(ره) و همسنگر مقام معظم رهبری، همه این موارد را دید و شنید و برای مصلحت جامعه و نظام جمهوری اسلامی، از حق خود گذشت و دم بر نیاورد.
آیتالله هاشمی رفسنجانی نه صرفا در جایگاه یک سیاستمدار بزرگ و سخنران متبحر، بلکه در جایگاه پدری دلسوز و مهربان در قبال جریانات سیاسیِ علاقهمند به تداوم پیشرفت کشورمان، نقشآفرین بودند. هرگاه گله، دلخوری و یا چالشی میان دلسوزان نظام شکل میگرفت، این آیتالله بود که قضایا را به خیر و نیکی و توام با همدلی مختومه مینمود و یقین دارم که اگر امروز این پدر دلسوزِ مصلحان و معتدلان که همچون چتری همه دغدغهمندان را دور یکدیگر جمع میکرد و مصداق بارز سیاست «جذب حداکثری و دفع حداقلی بود» در میان ما حضور داشت به گونهای رفتار میکرد که دوگانهای میان مسئولان و افرادی که نسبت به شرایط خود اعتراض دارند، به وجود نیاید. آیتالله هاشمی شاگرد امام بود و در این شرایط راه، روش و مسلک امام(ره) را در پیش میگرفت و مانع از بروز مسائلی میشدند که برای ملت ایران زیانآور است.
هنر آیتالله چنان بود که ملجا آلام و دغدغههای گروهای مختلف مردمی بودند و همواره تلاششان بر این بود که معترضان هم راضی باشند و کار به اعمال زور و فشار کشیده نشود. ایشان با منطق قرآنی که همانا «و جادلهم بالّتی هی احسن» بود و با روش مسالمتآمیز و خیرخواهانه راه حلهای غلبه بر مسائل روزهای اخیر را مییافت. اما اکنون هرچند آیتالله در میان ما نیست، اما شیوه و الگوی سیاسی-رفتاری ایشان باید سرمشق مسئولان در برخورد با وقایع و اعتراضات اخیر باشد.
یاد و خاطره ایشان گرامی و راهشان پر رهرو باد...
منبع: خبرگزاری خانه ملت