غلامحسین کرباسچی
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران
چگونه از همشهری به سازندگی رسیدیم؟
جمعی كه از امروز این نشریه را ارائه میكنند شالودهای در بیش از ٢٠ سال قبل دارد كه بر مبنای پیشبرد امر توسعه احساس نیاز كرد با افكار عمومی ارتباط داشته باشد و شهروندان را به مشاركت در اقتصاد در سیاست و فرهنگ فرابخواند كار از همشهرى و روز هفتم و آفتابگردان شروع شد، بعدها به هممیهن وكارگزاران و شهروند و ایراندخت و بالاخره مهرنامه و تجربه و سیاستنامه و آسمان و صدا كشید. در همین سالها و علىرغم همه فراز و فرودها و تحمل سختیها و ناسزاها از چپ و راست و دوست و دشمن و پذیرش توقیف وتعطیل و جریمه و زندانهای حق و ناحق بر این امر پاى فشرده شده كه "گفتن" و"نوشتن" و "تحلیل" را در داخل این سرزمین رها نكنیم و با نگاه به این الگوی الهی كه همواره "كتاب" و "رسول" حتی با پیام خدائی هم ازبین همان مردم وهمان سرزمین برگزیده، اینجا بمانیم واینجا جمعمان را حفظ كنیم و اینجا حرفمان را بزنیم واینجا تلاش كنیم...
ما فكرمیكنیم درمقاطع مختلف در این بیست وچند سال این حركت و حضورنتایج مستقیم وغیرمستقیم داشته است. دركنارمان بسیاری ازدوستان هم دست به قلم بردند وحتّی خیلی ازرقیبان كه گاهی قلم میشكستند، خنجر وانهادند وقلم به دست گرفتند؛ گو اینكه گاهی قلم را هم چون خنجر به خشونت آلودند ولی هرچه بود بهترازگذشته بود.
أمّا امروز میدانیم كه دیگرزمین و زمان و انسان تغییركرده است. تا آنجا كه به گفته بعضی به جای "شهروند" (كه همشهری میخواند) با "شبكهوند" روبروهستیم. به جای روزنامه صبح یا عصر، هر لحظه با رسانههایی در لحظه مواجهیم و از هر كسی و در هر جای این جهان رسانههای دیجیتال زمان و مكان و جغرافیا را درنوردیده و خبری و تحلیلی و عكس و فیلم و… را منتشرمیكنند. ازسوئی جوانانی عزیز داریم كه نیمی ازمخاطبان مایند و نه انقلاب را دیدهاند و نه جنگ را و حتی نه اصلاحات را. بسیاری از آنها با چهرههایی كه هر روز صداوسیما آنان را مشاهده میكنند غریبهاند و اعتنائی به آنها ندارند. كسانی كه برای مادراین سرزمین روزگاری هیجانآفرین و نوستالژیك بودند برای آنها جاذبهای ندارند. از حرفهای سیاسی خستهكننده و تكراری و شعارهای رسمی گریزانند. جوانهایی كه همه جا حتی در خیابان و مترو و پارك عمومی و حتی جمع خانوادگی میبینیم كه بیتوجه به دیگران، فرو خفته درفردیت خود به هدفون و موبایل قفل شدهاند و بسیاری از فرایندهای اجرایی و اجتماعی جاری را ناشی ازعقدههای انباشته در پیرمدیران و سیاسیونی میدانند كه جوانی نكردهاند وامروز میخواهند فرصتهای زندگی وجوانی آنهارا ضایع كنند.
ازطرفی امروز دیگر روابط مخاطب و گوینده هم تغییر كرده. اگر در گذشته منبر و سخنرانی رسانهای محدود و رو در رو بود كه یك نفر حرف میزد و بقیه میشنیدند یا حتی صداوسیمایی كه مخاطب گسترده ولی بازهم یكطرفه داشت، حالا رسانه در هر لحظه و همه جا در اختیارهمه است و هر مخاطب میتواند درعین حال یك گوینده باشد. هر كسی به راحتی و بدون هیچ هزینه و محدودیتی میتواند تحلیل، سخن و احساسات خود را منعكس كند و همزمان ضریب نفوذی بسیار بیشتر از یك نشریه رسمی و حتی یك دستگاه عریض وطویل هزاران میلیاردی چون صداوسیما داشته باشد.
اگر دیكتاتوریهای سیاسی در دنیا سالهاست با قدرت دموكراسیهای ملی برچیده شده، امروزحاكمیت گویندگان و قلمداران و مطبوعاتچیها كه شاید روزی حاكمان یكهتاز افكارعمومی بودند، به هم ریخته است. موج گسترده رسانهها در لحظه تاخت وتاز تحلیلگران قدرتمند سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی را در افكار عمومی جوامع كماثركرده. دیگر بزرگترین و مسلطترین مفسران هم چندان در فضای عمومی قدرت انگیزش چندانی ندارند. گاهی یك موج خبری حتی غیرواقعی و تفسیری ضعیف از یك واقعه چنان طوفانی بر پا میكند كه مقابله با آن راحت نیست. آیا این واقعا خطراست؟ فاجعهای تهدیدكننده است؟ باید ترسید و به خشونت و بستن وفیلتر كردن كه اثری هم ندارد روی آورد؟ یا آن را هم مثل خود دموكراسی به فال نیك گرفت؟ همانطور كه اقتدار سیاسی از حضور مردم سرچشمه میگیرد و امروزهمه به آن اذعان داریم، این حاكمیت مردمی و بسط قدرت را درشكلدهی افكارعمومی وهدایت اندیشه رانیزباید سازنده ومبارك دانست. مافكرمیكنیم بایدمتواضعانه حاكمیت همگانی رادرفضای رسانه ای و افكارعمومی پذیرفت وآن را مغتنم شمرد. این اقتدار منطق وحرف تازه و استحكام تحلیلهای سیاسی و عقل و اعتدال است كه درنهایت اثرگذار است و پیروز نهایی هر رو در رویی خواهد بود. باید همه بتوانیم همه حرفها را با هر گستره و منطقی بشنویم و در مقابل آن نوآوری داشته باشیم. اگرحرف حقی باشد باید بتوانیم چیزی را بگوئیم واستدلال كنیم كه جاذبه داشته باشد و نوخواهی نسل جوان خسته از بیانات تكراری را منظوركند. حاكمیت و پیروزی نهائی ازآن منطق حق ونفع مردم و مصالح ملّی است اینها پایداراست به شرط آنكه بتوانیم "حقمدار" و "مردمدار" بمانیم. نوآوری داشته باشیم. با شجاعت و منطق مقتدر تحلیل كنیم و با شهامت و پایداری ارائه كنیم.
امید آنكه این بارهم این نشریه چنین رویكردی را داشته باشد.
منبع: روزنامه سازندگی