سیدحسین مرعشی، سخنگوی کارگزاران سازندگی ایران
شرایط اقتصادی ایران این روزها عمدتا تحت تاثیر فضای سیاسی و هیجانات قرار دارد و عوامل اقتصادی نقش کمتری در بازارهای مختلف از جمله بازار خودرو بازی میکنند. تولید خودرو در دوماهه اول سال نسبت به سال گذشته بیش از 28 درصد افزایش را تجربه کرده است و این مساله به هیچ وجه پذیرفته نیست زیرا نه تنها بازار جدیدی افزوده نشده است، بلکه مشکلات اقتصادی نیز از ناتوانی بخش عظیمی از مردم خبر میدهد. اما با این حال ما میبینیم به رغم این مشکلات مالی، مصرف خودرو و خرید آن در بازار ایران، با 28 درصد رشد نسبت به سال گذشته روبه رو است. این یک واقعیت است. واقعیتی که ریشه در تصمیمات پنهان مردم دارد. برای روشنتر شدن وضعیت، لازم است توضیحی بدهم. رشد کلی اقتصاد کشور کمتر از 5 درصد بوده است. بنابراین تقاضا در بازار خودرو نمیتواند رشد دو رقمی و بالای 20 درصد داشته باشد. به همین دلیل باید علت را در فضای کلی اقتصاد ایران جستوجو کرد. اگر نگاهی به تحولات اقتصادی چند ماه اخیر داشته باشیم، میبینیم که بازار ارز، بازار سکه، خودرو و مسکن و اخیرا بازار بورس دچار یک جنبش و تحرکی است که همین مسئله باعث رونق در بازار و افزایش قیمتها بوده است. اگر بخواهم این مسائل را ریشهیابی کنم باید به بخشی از مردم که «ریال» در اختیارشان است اشاره کنم .آنها از تجربه 5 ماه اخیر اقتصاد ناملایم ایران به این درک رسیدهاند که بهتر است «ریال» خود را تبدیل به کالای دیگری کنند تا ارزش آن حفظ شود. این تبدیل میتواند شامل ارز خارجی، خودرو، سهام و سکه باشد. واقعیت این است که امروزه در کشور حجم نقدینگی به 1500 هزار میلیارد تومان رسیده است و این نقدینگی این ظرفیت را به اقتصاد ایران میدهد که هر از گاهی شاهد آن باشیم که تودههایی از این نقدینگی به شکل بهمن به سوی بازار حرکت کند و هر یک از بازارهای ایران را تحتالشعاع خود قرار دهد و آن را دستخوش تحول کند. خوشبختانه به دلیل اعتمادی که اکثر سپردهگذاران و صاحبان اصلی این نقدینگی به شرایط اقتصادی کلی ایران دارند، میتوانیم بگوییم هنوز بخش زیادی از صاحبان سرمایه در ایران به همان نرخ سود بانکی که حدود 20 درصد سالانه است قانع هستند و جریان نقدینگی، نسبتا بازار ایران را دچار تشنج نکرده است و همچنان در یک آرامش و ثبات قرار داریم. از دیگر سو تودهای در جامعه وجود دارد که نسبت به این نقدینگی قانع نیست و سودهای 20 درصد و بالایی را در این ماههای اخیر در بازارهای مختلف تجربه کرده است. اینها همان افراد و عواملیاند که عامل اصلی در تشنجهای این روزهای بازار ایران هستند. از همین منظر میتوان گرانی خودرو را بررسی کرد. آن توده، با نقدینگی خود که در دست دارد، به سمت بازار خودرو حرکت کرده و تقاضای زیادی را به وجود آورده است. تقاضای زیاد و کمبود خودرو و گرانی ارز، ناگهان چنین وضعیتی را به وجود آورد. پس در چنین شرایطی به هیچ وجه نباید فکر کرد که تولیدکنندگان خودرو به اندازه تولیدات خود عرضه داشتهاند. در ماههای گذشته برای فروش خودرو، خودروسازان با تبلیغات وسیعی کالاهای خود را نقد و اقساط میفروختند اما اکنون وضعیت به گونهای است که آنها به محض اینکه کرکره فروش خودرو را بالا میبرند بلافاصله تمام تولید چند ماهه خود را ظرف چند ساعت میفروشند. تنها راهحل کاهش قیمت این است که بتوانیم به این سفتهبازیها در بازار پایان دهیم که برای محقق شدن آن ضروری است به دنبال ثبات سیاسی باشیم.
اقتصاد ایران در ماههای اخیر دچار یک شوک واقعی شد که در اثر خروج آمریکا از برجام بود. آمریکا چند ماه پیش از خروج از برجام با تبلیغات اعلام کرد در تاریخ مشخص در مورد ایران تصمیمگیری میکند و در صدر اخبار توجهها را به خود جلب کرد و با یک پیشآگاهی به سوی موضوع رفتند و در نهایت خارج شدند. متناسب با این شوک واقعی، باید اذعان داشت که مسئولان جمهوری اسلامی نیز نتوانستند به یک سیاست روشن برسند تا به این شوکی که به سیاست و اقتصاد وارد شد پاسخی بدهند. روشن بود و اکنون روشنتر است که ما نباید در دامی که آمریکاییها برایمان درست کردهاند بیفتیم. آنها دامی پهن کردهاند و مرتبا هم به تحرکات خود ادامه میدهند که آن هم خروج احتمالی از برجام است و به نظرم این موضوع محتمل نبوده و نیست.
ضرورت داشت برای اینکه اقتصادمان کمتر دچار تشنج و تنش شود، هیچیک از مدیران دولت با تردید درباره آینده برجام و روابط با اروپا سخن نمیگفتند. از اولین نطقی که رئیس جمهور کرد تا سخنرانیهای وزرا و همچنین تصمیماتی که در مجلس برای لایحه FATF گرفته شد، همه در موضعگیریهای خود با تردید درباره آینده برجام صحبت کردند. لازم بود که از ابتدا ما برای اینکه شوک ناشی از خروج آمریکا را به حداقل برسانیم و هزینهها را برای کشور حداقل کنیم از همان لحظه اول قاطع اعلام میکردیم که ما با 4+1 برجام را ادامه میدهیم. معنی این حرف این نیست که ما مطالبه جدی از اروپاییها نداشته باشیم ما مطالباتمان را میتوانستیم در جلسات رودررو با اتحادیه اروپا و چین و روسیه مطرح کرده و در آنجا حرفهای اساسی خود را بیان کنیم. لازم نبود که در رسانههای عمومی و در فضای عمومی حرفی را بزنیم که علامت منفی به اقتصاد ایران تلقی میشد. با اشتباه تاکتیکی خود، همان راهی را که ترامپ برای لطمه به ایران در نظر دارد، به کشور و اقتصاد وارد کردیم. او میخواست ثابت کند که خروج آمریکا از برجام، اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار میدهد و مسئولان ایران نیز تحت فشار بازار خودمان نیز همین اثر را با تاکتیک اشتباه، تشدید کردیم. به جای اینکه محکم حرف بزنیم و به بازار اطمینان دهیم، ناامنی و ابهام در آینده بازار اقتصادی را القاء کردیم، بدون اینکه تصمیم گرفته باشیم از برجام خارج شویم. حتی اگر میخواستیم یا میخواهیم از برجام خارج شویم، دلیلی نداشت که پیشاپیش آن را تبلیغ کنیم و به بازار و اقتصاد ایران، علامت منفی دهیم. اکنون ضرورت دارد که برای کنترل بازار اقتصادی به سوی تبلیغ ثبات در سیاست پیش رویم. فراموش نکنیم آمریکا کشوری است که کمترین حجم مبادله را با ایران دارد. شاید بتواند اقداماتی ایضایی علیه ایران انجام دهد، اما متن اقتصادمان وابسته به آمریکا نیست. ما با کشورهای متفاوت کار میکنیم و میتوانیم به همکاری با آنها ادامه دهیم. ما در نبود آمریکا در برجام هم باید ثبات سیاسی در کشور را تبلیغ کنیم و باید برای حجم وسیع نقدینگی که میتواند پشتوانه رشد اقتصادی بالا باشد برنامه داشته باشیم. برای این منظور لازم است هر روز ایده جدید سرمایهگذاری در فضای اقتصادی ایران عرضه شود و منابع را به جای سفتهبازی به سمت سرمایهگذاریهای مولد و زیربنایی سوق دهیم.
منبع: روزنامه سازندگی