علی جمالی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
تصویب قانون منع به کارگیری بازنشستگان در مجلس شورای اسلامی قطعا یکی از نکات مثبت کارنامه این نهاد قانونگذاری ایران بوده است. نظام پیر و فرسوده اجرایی در ایران خاصه در شرایط سخت و حساس کنونی نیازمند یک خانه تکانی اساسی است تا با تکیه بر روحیه جوانان آزمون پس داده و کارآمد بتواند از این پیچ حساس و تاریخی عبور کند. انتظار میرود همانگونه که در تصویب طرح، اصلاحطلبان و فراکسیون امید مجلس مبدع و پیشگام بودند در اجرا نیز اصلاحطلبان که شورای شهر و شهرداری را در اختیار دارند و شریک دولت محسوب میشوند پیشگام این تغییر و تحول مبارک باشند. شورای شهر پنجم از آغاز کوشیده است تا تمام تصمیماتش را در شفافیت کامل اتخاذ کند. هرچند به پارهای از این تصمیمات به لحاظ استراتژیک ایراداتی وارد است ولی نفس سلامت و پایبندی به قانون از سوی شورای شهر تهران امری ارزشمند و قابل افتخار است. بر همین اساس، انتظار میرفت که در هنگامه انتخاب شهردار دوم تهران با توجه به اخبار مربوط به تصویب قریبالوقوع قانون منع به کارگیری بازنشستگان در مجلس، شرایط سنی کاندیداها را در نظر میگرفتند و از انتخاب گزینهای که چند ماه بعد مجبور به تعویضش میشدند پرهیز میکردند. ولی متاسفانه این انتخاب صورت گرفت و بدتر از آن امروز شاهدیم که شهردار منتخب و طیف حامیانش در شورا حاضر به پذیرش این واقعیت و کنار رفتن از مسئولیت نیستند. در روزهای گذشته اخبار ناخوشایندی از لابی گسترده شهردار تهران با نهادهای نظارتی و تقنینی به جهت یافتن راهی برای ماندن به گوش میرسد که زیبنده اصلاحطلبی نیست. پسندیدهتر آن است که بیش از این در برابر قانونی که از هر لحاظ به سود آینده کشور و شهر تهران است مقاومت صورت نگیرد. خطر بزرگ تر آنجا ممکن است رخ دهد که پافشاری بیش از حد شهردار تهران بر ماندن در منصب خود او را به ورطه امتیاز دهی به گروهها و حلقههای پرنفوذ بکشاند و شرایطی را رقم زد که نهادی را که اصلاحطلبان وعده داده بودند از فساد عاری کنند بار دیگر جولانگاه باندهای قدرت شود.
انتظار از شهردار دوم تهران برای واگذاری مسالمتآمیز و بدون تنش جایگاهش البته نافی مسئولیت شورای پنجم نیست. شورای پنجم باید هرچه سریعتر مراتب انتخاب شهردار جدید پایتخت را با در نظر گرفتن جمیع شرایط آغاز کند. کمتر از دو سال از شروع به کار شورای شهر تهران میگذرد ولی متاسفانه حدود نیمی از این زمان را شهرداری تهران در بلاتکلیفی به سر برده است. این اتفاق در مقایسه با مدیریت باثبات اصولگرایان در طول دوازده سال بر شورا و شهرداری تهران یک نقطه ضعف محسوب میشود. ساکنان کلان شهر تهران بیش از هر چیز نیازمند خدمات روزمرهای هستند که با تغییرات پیاپی از آنها دریغ شده است. اگر منتخبان مردم در شورای شهر نتوانند هرچه سریعتر به این روند پایان دهند دستاوردهای ارزشمند دیگری که در طول این مدت حاصل شده تحت شعاع این موضوع قرار میگیرد. درست است که راهاندازی سامانههای شفافیت، تصویب لوایح و طرحهای ضد فساد و... همگی در مسیر سالمسازی شهرداری تهران از آلودگیهای مالی مثبت و موثر است ولی برای شهروند تهرانی مهمتر از هر چیز امورات روزمره ترافیکی و خدمات شهری اهمیت دارد. امری که در سایه تغییرات مداوم و گاها بیبرنامه دچار سکته شده است. این مهم است که در نگاه مردم اصلاحطلبان و ثمره همافزاییشان در مدیریت شهری مثبت ارزیابی شود. تشتت و از هم گسیختگی کانونهای تصمیمسازی شهری تهران تصویری نامطلوب از کارآمدی اصلاحطلبان در ذهن صاحبان اصلی شهر ایجاد خواهد کرد که امید است اینگونه نشود.
منبع: هفتهنامه صدا