یادداشت

مسئله‌ی جهانگیری

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

سیدحسین مرعشی، سخنگوی شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

در طی روزهای گذشته تحولات مختلفی روی داد که بازخورد آنها را در افکار عمومی دیدیم. از آن جمله مسئله معرفی وزرای جدید برای ترمیم کابینه و نیز استعفای یکی از وزرا و البته شایعات و سخنانی درباره‌ی آقای جهانگیری و محدود بودن اختیارات ایشان بود. در این باره سخنانی چند باید گفت. جناب آقای روحانی در دور دوم ریاست جمهوری به‌رغم اینکه مجموعه جبهه اصلاحات در انتخاب او منسجم‌تر و گسترده‌تر از سال92 حضور پیدا و کمک کردند تا ایشان پیروز شود و به‌رغم این مسئله که خود ایشان نیز ظهور و بروزش در صحنه‌های مبارزاتی انتخاباتی و تبلیغاتی ریاست جمهوری و نیز تا چند ماه بعد از پیروزی در انتخابات به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر بود، ناگهان تغییر مسیر دادند و با یک فاصله کمی از پیروزی در انتخابات مواضعشان به گونه‌ای تعدیل شد که در جامعه سیاسی و نزد افکارعمومی و عامه مردم به یک چرخش تعبیر شد. یکی از نمادهای بارز این تغییر سیاست، نوع تعامل با آقای مهندس جهانگیری بود. به طوری که تقریبا در انتخاب هیئت‌وزیران در دور دوم، آقای روحانی پیشنهادات آقای جهانگیری و سایر اصلاح‌طلبان را مورد توجه قرار ندادند. این درحالی بود که شخص آقای جهانگیری در انتخابات سال 96 با حضور در کنار روحانی بخشی از مسئولیت‌های مبارزه انتخاباتی و تکمیل پازل حمایت از روحانی را پذیرفته و در انتخابات به نفع ایشان درخشیده بود.

اینکه اکنون ما و ایشان به این نتیجه می‌رسیم که آقای جهانگیری از وضعیت فعلی خود دارای رنجش هستند، باید مورد بحث قرار گیرد. عده‌ای گفته‌اند رئیس‌جمهوری با کاندیدا شدن جهانگیری موافق نبوده است و ایشان به روحانی تحمیل شد. در این باره ذکر این نکته ضروری است که آقای روحانی گفته بود: «من نمی‌خواستم در دور دوم کاندیدا شوم و مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اصرار کردند که من برای بار دوم بیایم.» این سخن درست است اما کامل نیست. زیرا آقای هاشمی نیز بعدها به ما گفت که من به روحانی اصرار کردم وارد صحنه شود اما گوشزد کردم که اصلاح‌طلبان نیز باید یک کاندیدای مستقل داشته باشند. پس دلیلی برای رنجش آقای روحانی وجود ندارد.

با این حال باید اذعان کنیم که صحبت‌های چند روز پیش آقای جهانگیری پاسخی بود به فاصله گرفتن روحانی از جبهه اصلاحات و به طور خاص آقای جهانگیری به عنوان معاون اول دولت. موضوع عدم توان برکناری منشی در واقع تمثیلی از این فاصله‌گذاری بود که یعنی حتی در انتخاب کاندیدای معرفی به مجلس در وزارتخانه صمت که حوزه تخصصی آقای جهانگیری هست اختیاری ندارد و بعدها از رسانه‌ها مطلع می‌شود که وزرای پیشنهادی چه کسانی هستند.

طبیعی است که در این شرایط هر معاون اولی برمی‌آشوبد. اما آیا تمام مشکلات با استعفای او حل می‌شود؟ ا‌گر آقای روحانی به این جمع‌بندی رسیده باشد که جهانگیری یا اصلاح‌طلبان برای دولت مفید نیستند، بهتر است خود ایشان تصمیم نهایی را بگیرد. به همین دلیل و از همین زاویه می‌خواهم تاکید کنم که بحث استعفای آقای جهانگیری که توسط برخی مطرح می‌شود، یک بحث انحرافی و کاذب است.

برخی تحلیلگران اعتقاد دارند که استعفای آقای جهانگیری در حال حاضر یک موضوع برد-برد است. باید بگویم این‌گونه تحلیل‌ها آبکی و ساده‌انگارانه است. چنانچه بگوییم استعفای جهانگیری بابت بی‌اختیاری‌اش در کابینه الزاما نتیجه مطلوبی دارد به نظر زود قضاوت کردن است. دراین‌باره نباید اشتباه را با اشتباه جواب داد. ما باید اشتباهاتی که رخ داده را با سیاست‌های درست جواب دهیم.

اساسا نه تنها آقای جهانگیری که هیچ یک از دوستان نیز نباید چنین پیشنهادهایی را مطرح کنند که او به سمت استعفا برود. ماندن یا نماندن هر کسی در دولت در اختیار رئیس‌جمهور و شخص آقای روحانی است. ایشان شخصا باید تصمیم بگیرد. برای جامعه نیز شکل مناسب‌تر و قابل‌قبول‌تری ایجاد می‌کند چون این تصمیمی است که رئیس‌جمهور باید بگیرد نه کس دیگر.

اما از آنجایی که تاکید شد، نباید به این مباحث پرداخت و آنها را مطرح کرد. ما بیش از آنکه به مشکلات و نابسامانی‌ها فکر کنیم، باید روی راه‌حل‌ها متمرکز شویم. راه‌حل مسائل کشور جدایی روحانی و جهانگیری نیست کمااینکه این راه‌حل در مورد جدایی جهانگیری و واعظی، نوبخت و واعظی، نوبخت و بانک و ترکان، بنده از کرباسچی، محسن هاشمی از اکثریت شورا یا جدایی روحانی از خاتمی هم مصداق دارد. ما باید بدانیم که تاریخ نباید تکرار شود. چنانچه تحلیل دقیقی از دوره‌های مختلف تاریخ داشته باشیم، متوجه می‌شویم در دوره‌هایی که نیروهای سیاسی در حال فاصله‌گیری از یکدیگرند، کشور ضعیف می‌شود و همین عامل تضعیف جامعه مدنی و اصلاح‌طلبان پیشرو می‌شود و نهایتا کارها به سمت خرابی می‌رود.

در دوره‌هایی که همه دست در دست یکدیگر داریم و هم‌افزایی تقویت می‌شود، کشور به نشاط و توسعه نسبی می‌رسد. من می‌خواهم به دولت به ویژه آقایان روحانی و جهانگیری و همه سیاستمداران که در بیرون از دولت حامی آن هستند، تاکید کنم واگرایی و تقسیم بر دو شدن و فاصله گرفتن از یکدیگر هیچ مسئله‌ای را نه از آقایان حل می‌کند و نه از مردم.

راه‌حل کشور این است که ما یک‌به‌یک مسائل کشور را حل کنیم و نهادهای مدنی را تقویت کنیم. در این صورت احتمالا از طریق همگرایی و هم‌افزایی نیروها بتوانیم به مردم خدمت بیشتری بکنیم.

امروز مسائل و مشکلات ایران آنقدر گسترده است که همه نیروهای سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا، اعتدالی و پایداری و حتی نیروهایی که دگراندیش هستند و در دایره جمهوری اسلامی نمی‌گنجند، بخش‌های خصوصی و دولتی و تکنوکرات‌ها باید جمع بشوند و صحنه‌گردان حاذق و توانایی هم در رأس کشور باشد تا این نیروها را هم‌جهت و مدیریت کند. نیروی انسانی و تجربه امروز ایران حریف مشکلات جاری و حاد کشور نمی‌شود چه رسد به واگرایی و اینکه یک عده را به عناوین مختلفی نظیر فتنه‌گر و... کنار بگذاریم. ناگفته پیداست که با این روند چیزی از کشور باقی نمی‌ماند. به‌رغم همه رنجش‌های روحانی و جهانگیری، من به عنوان کسی که مردم و کشورم و نظامم را دوست می‌دارم، می‌گویم که واگرایی‌ها را کنار بگذاریم، دوستی‌ها و پیوندها را تقویت بکنیم و دوباره اجتماعات و ائتلاف‌ها و همکاری‌های مردم را شکل بدهیم در این صورت شاید این اتفاق باعث حل مشکلات شود. درنهایت نگارنده معتقد است همه باید با گذشت و سعه‌صدر و با نگاهی ملی با این مسئله برخورد کنند و با تدبیر و اجماع مسائل را حل کنند.

منبع روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی