سیدمحمود علیزاده طباطبایی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
شهردار تهران بالاخره انتخاب شد. در بین گزینههایی که مطرح بودند، بعد از آقای محسن هاشمی یکی از مناسبترین گزینهها جناب پیروز حناچی بود. آقای حناچی از زمانهای بسیار دورتر در کنار شورا بود و به عنوان مشاور فعالیت میکرد. در شورای عالی شهرسازی و معاونت وزارت مسکن عملکرد بسیار قابل توجهی داشت. در طی چند سال اخیر معاون شهرسازی شهرداری تهران شد که نشان از سابقه شفاف و روشن و البته قابل دفاع از ایشان دارد. او یک دیدگاه اصولی برای مدیریت شهر دارد که بسیار قابل توجه است اما درباره منابع تامین منابع آن سوال وجود دارد. طرح و برنامه ایشان برای این حوزه کمی نامشخص است. آقای حناچی با فروش تراکم و ساختوسازهای بیضابطه مخالفت میورزید و اینها برای کلانشهری مثل تهران بسیار مناسب است. در تهران باید بافتهای فرسوده احیا شود اما در همین ساماندهی بافتهای فرسوده تا امتیاز ویژهای نباشد کسی برای سرمایهگذاری ورود پیدا نمیکند. اکنون در جنوب تهران چنانچه کسی بخواهد ساختوساز کند، متری دوونیم میلیون تومان تمام میشود و در فرمانیه هم فرضا دو برابر است. اما در جنوب تهران اگر بخواهد فروش کند متری 8 میلیون تومان تمام میشود و در فرمانیه متری30 میلیون تومان. به عنوان کسی که سالهاست در کنار شهرداری بودم، این مسئله این نکته مهم را به ذهنم متبادر میکند که اگر ساختوساز کنترل شود، باید فکری درباره منابع شهرداری و مهمتر از آن پایین آوردن هزینه کرد. شهرداری همچنان در روابط سالاری و سیستم رفاقتی مانده است؛ دهها و صدها پیمانکار کارهایی را انجام میدهند که اگر کار را رها کنند هم اتفاق خاصی برای شهر تهران نمیافتد. هزینه نگهداری فضای سبز شهر تهران دست پیمانکاران است. وقتی شهرداری منبع مالی لازم را ندارد، هزینه آن بخش از فضای سبزی را که برای تنفس شهر تهران اثری ندارد و بیشتر جنبه زیباسازی شهری دارد، میتوان حذف کرد.
هزینه نگهداری شهر باید کاهش پیدا کند. حناچی در جایگاه معاون شهردار باید به این مسائل واقف بوده باشد و اکنون نیز که شهردار شده باید عزم خود را برای منبعیابی و کاهش هزینههای بیسرانجام جزم کند.
مسئله دیگر پروندههای جعلی پرشماری است که شهرداری هزینه آنها را میدهد. من فکر میکنم در این رابطه باید با جدیت عمل کرد. شهرداری فربه است و پرسنل زیادی دارد که همه اینها هزینهبردار است و باید حذف شود، چرا که شهرداری سازمان تامین اجتماعی یا وزارت کار نیست که برای چند ده هزار نفر ایجاد اشتغال کند، بلکه شهرداری باید تعداد نیروهایی را که در مدیریت شهری به آنها نیاز دارد با رعایت شایستهسالاری جذب کند و مازاد این نیروها را کم کند.
نکته دیگر مدیریت هماهنگ شهری است. این مسئله با قوانین موجود امکانپذیر نیست. برای این کار سایر دستگاهها نیز برای اداره شهر باید وارد میدان شوند و یکدل و یکدست برای تهران برنامهریزی و اجرا کنند. برای ضمانتهای اجرای درآمدهای شهرداری نیز باید به درستی اقدام عاجل شود. ما در این رابطه میبینیم که مردم عوارض نوسازی را نمیپردازند و هیچ ضمانت اجرایی در این رابطه وجود ندارد. چنانچه در همین راستا دولت مقاومت کند، باید تصدی نهادهای وابسته به آن را کم کرد و هزینه شهر را از محل درآمدها درآورد. آب، برق و مخابرات همگی تصدیهایی است که هیچ ضرورتی ندارد و هیچ مبنای قانون اساسی هم ندارد که بر دوش دولت باشد. همه اینها را شهرداری میتواند اداره کند و نهتنها هزینههایش را باید تامین کند بلکه از محل درآمدش شهر را نیز اداره کند.
البته نکته دیگر ایستادگی و جسارت در عمل است. حناچی برای حل مشکلات شهری باید تعاملاتی با نهادهای بالادستی داشته باشد. اصل56 قانون اساسی میگوید قوای سهگانه زیر نظارت ولایت امر قرار دارند. وقتی سیستم قانونی ما اینچنین صریح مسئله را بیان میکند باید با نهادهای بالادستی هماهنگ بود. این شهر برای اداره نیازمند همگرایی است و نباید زیر بار باجخواهیها و زورگوییها برود. باید با هماهنگی و تعامل با نهادهای بالادستی به همه قبولانده شود که شهر را با رفیقبازی نمیتوان اداره کرد؛ شهر باید ضابطه مند باشد و وقتی ضابطهای برقرار شد همگی باید تابع آن باشند.
با این اوصاف شهردار جدید در ابتدای راه است و حتی هنوز استعلام نظارتی وی تایید نشده است. در این رابطه باید بگویم امیدوارم صلاحیت کسی چون پیروز حناچی که بیش از دو دهه در زمینههای اجرایی فعالیت داشته و منتخب شوراست، تأیید شود. من فکر میکنم که این مسائل جزو تشریفاتی است که باید خیلی سریع انجام شود.
شهردار تهران راه پرفرازونشیبی در پیش دارد. احزاب سیاسی حاضر در شورا باید او را حمایت کنند تا بتواند چالشهای موجود شهرداری را به نحو احسن مدیریت کند. شهردار تهران فقط یک فرد نیست بلکه میتواند نمادی از یک شهر باشد، شهری که پر شده از فساد و ناهنجاری. به نظرم حناچی با توجه به سبقهای که دارد باید به جنگ فساد شهری برود. او میتواند از پس این مشکلات بر بیاید به شرطی که همگرایی مذکور در مدیریت شهری نیز ظهور و بروز یابد و همگی دست به دست هم دهند تا تهران از وضعیت بلاتکلیفی در اداره امور خارج شود.
منبع: روزنامه سازندگی