احمد نقیب زاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
داستان دیوارکشی برابر دشمن به اولین سالهای تاریخ برمیگردد. پارهای از آنها به شهرت رسیدند و پارهای دیگر در لابلای تاریخ خاک خوردند و به فراموشی سپرده شدند. دیوار چین یکی از مشهورترین دیوارهایی است که بشر به دست خود بنا نهاد تا چین را برابر امواج مخرب مغولها در امان نگه دارد. دیوار دیگری در مرز گرگان برابر هیاطله کشیده شد که بقایای آن هنوز وجود دارد. شاید آخرین دیوار که برابر هلهلۀ مردم منهدم شد دیوار برلین بود که در آغاز دهه 1960 کشیده شد و گمان میرفت با فروپاشی آن که به دیوار خجالت هم مشهور شده بود، دیگر کسی به فکر دیوارکشی نخواهد افتاد. اما داستان ترس بشر و دلواپسیهای او چیزی نیست که به این آسانی از بین برود. ترامپ رئیسجمهور جنجالی آمریکا در حین مبارزات انتخاباتی پیوسته به یکی از برنامههای خود هم اشاره میکرد و آن کشیدن دیواری بین ایالات متحده و مکزیک بود که هزینه آن را هم بر دوش دولت مکزیک تحمیل خواهد کرد. همه مردم این هوچیبازیها را به حساب حال و هوای انتخابات میگذاشتند و از کنار آن میگذشتند. مرز مکزیک گذرگاه بیشترین مواد مخدر و پناهجویان غیرقانونی است و ترامپ چنین میپندارد که با بستن این گذرگاه، شر این مصائب هم از سر ملت شریف آمریکا (اگر ملتی باشد) کنده خواهد شد. حالا اولین مانع سر راه عملی ساختن برنامه دیوارکشی این است که دولت مکزیک که هیچ نفعی هم در این ماجرا ندارد حاضر نیست حتی یک دلار هم بپردازد. در جریان کمپین انتخاباتی هم پیوسته مکزیکیها اعلام میکردند که هیچ پولی بابت دیوارکشی نخواهند پرداخت و اساسا دولتشان فقیرتر از آن است که چنین بودجههایی در اختیار داشته باشد. بدینسان توپ در زمین ترامپ افتاد آن هم در زمانی که انتخابات 2018 مقننه، اکثریت مجلس ملی را از چنگ جمهوریخواهان درآورده و ترامپ را در موقعیت شکنندهای قرار داده است. ترامپ بر دیوارکشی اصرار دارد و مجلس ملی بر بیفایده بودن چنین دیواری تأکید دارد. دعوای دو نهاد ریاستجمهوری و مجلس ملی در حال بالا گرفتن است. ترامپ تهدید کرده که اعلام وضعیت فوقالعاده کرده و در آن حالت تمام قدرت را در دست خود میگیرد و فرمان کشیدن دیوار را هم صادر خواهد کرد. هماکنون تکلیف چند وزارتخانه روشن نیست و کارکنان این وزارتخانهها هم حقوق خود را دریافت نکردهاند. حال اگر این دعوا به آن اضافه شود و هر یک از طرفین بخواهند از کارتهای خود استفاده کنند و مثلا نانسی پلوسی بخواهد بحث کمکهای روسیه به ترامپ را در خلال انتخابات ریاستجمهوری پیش بکشد وضع کشور از این هم آشفتهتر خواهد شد. یادمان نرود که اکثریت مجلس ملی بسیار شکننده است و اختلاف دو طرف بر سر دو رأی است که کافی است تحت تأثیر وسوسهگریهای ترامپ قرار گیرد.
کسی نمیداند که وضع بزرگترین و قویترین کشور دنیا تا چه حد شکننده است. قواعد بازی به گونهای پیچیده و درهمتنیده بازیگران را احاطه کرده که هیچ ربطی هم به دموکراسی ندارد بلکه برعکس بازیگری و تیزبینی آنها تأثیر عینیتری بر همه جریانها دارد. استدلالهای مخالفان ترامپ از وزن بیشتری برخوردار است. هزینه این دیوار بیشتر از نفع آن است. کسانی که از مرز میگذرند یا به عبارت درستتر قاچاقچیان انسان که بیشترین سود را از این مهاجرتهای غیرقانونی میبرند، ترفندهای پیچیدهتری در آستین دارند. به همین دلیل عدهای بحث نژادپرستی ترامپ را مطرح کردهاند و از خود میپرسند که آیا کشیدن چنین دیوار بیحاصلی با هزینههای بالا نتیجه واقعیتهای عقلایی است یا حاصل فعل و انفعالات ناخودآگاه و بیزاری او از لاتینتبارها که بارها مورد تمسخر ترامپ هم قرار گرفتهاند. هنوز دوسال از دوره ریاستجمهوری مانده است و اگر قرار باشد تنش بین مجلس و ریاستجمهوری به این نحو به پیش برود، ضایعاتی که به نظام آمریکا تحمیل میشود از حد محاسبه فراتر خواهد رفت. هنوز مسائل و مشکلات حادتری در حوزۀ سیاست خارجی وجود دارد که حل آنها مستلزم وحدت و قوام داخلی است. به نظر میرسد که آمریکا برای حل مسئله خود با چین در حال ترک متحدان منطقهای خود در خاورمیانه و سایر نقاط دنیاست. از یک طرف بر طبل انزواگرایی سنتی میکوبد و از سوی دیگر در همه امور عالم دخالت میکند. سخن از هزینههای حمایت از متحدان در میان است که خودشان باید متقبل شوند ولی متحدانی مانند عربستان سعودی حتی توان استفاده از سلاحهای پیشرفتهای که آمریکا در اختیار آنها قرار داده، ندارند. آمار و ارقام نشان میدهد که چین با گامهای استوارتر و بلندتر در حال پیشرفت است. اگر چنین باشد نتیجه بازی از هماکنون معلوم است. از سوی دیگر، متحدانی که یک عمر خورده و خوابیدهاند بازیگران توانمندی نیستند که آمریکا بتواند بار پارهای مسؤلیتها را بر دوش آنها بگذارد. متحدان اروپایی هم پیش از آنکه بخواهند روی کمکهای آمریکا حساب کنند به شدت از آمریکاییها دلخورند. اروپا باید هزینههای ناتو را بپردازد بدون آنکه در جایی به بازی گرفته شود. آمریکا عربستان سعودی را به اروپاییها ترجیح میدهد و بازی یکطرفه را به پیش میبرد. اروپاییها بیشتر با تهدید و ارعاب روبهرو هستند تا با رایزنی و مشورت. فعلا ترجیح میدهند دورۀ ترامپ را به عنوان پرانتزی محسوب کنند که به زودی بسته خواهد شد در حالی که هیچ تضمینی برای این امیدواری وجود ندارد. اگر این امید به یأس تبدیل شود، اروپا به یکی از ناقدان سیاستهای آمریکا تبدیل خواهد شد. کسانی که ترامپ را جدیتر از آنچه هست میگیرند و سیاستهای عوامگرایانه او را مطابق با واقعیتها تصور میکنند سخت در اشتباهند. پیلهوری که امروز چیزی میگوید و فردا چیز دیگری، از عالم سیاست به دور و با آیندهنگری بیگانه است. اگر آمریکا از امتیاز وتو برخوردار است، به این دلیل است که مسؤلیتهای بیشتری هم بر عهده بگیرد و بهویژه در هدایت جامعه جهانی به سوی آیندهای بهتر حرفی برای گفتن داشته باشد.
منبع: روزنامه سازندگی