محمدعطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
اه آغاز است؛ ماهی که در آستانه آن سالگرد تولد روزنامه ،» بهمن «سازندگی را بزرگ میداریم. رسانه مکتوبی که با چه امیدها و صعوبتها و البته با چه تعلقات روحی و دلبستگیهای سیاسی آغاز شد و امروز یک سال است که این مولود مبارک و نوپا خوش پائیده و در خانواده رسانههای اصلاحطلب جایگاهی درخور احترام و تاثیر پیدا کرده است. نزدیک به 30 سال است مطابق با تعلقات فرهنگی و بعضا حسب تکلیف اجتماعی که از سوی دوستان یا به تناسب شرایط رخ نشان داده، در عرصه فعالیتهای مطبوعاتی گامهای کوچکی برداشتهام، گرچه از سوی همفکران و همدلان بیش از حد بضاعت و تلا ش و طاقتام مورد تکریم قرار گرفتهام. نخستین دوره فعالیت من به سالهای ابتدایی انقلاب 59-62 برمیگردد، زمانی که برادر ارجمند و بزرگوارمان، 62 جناب آقای سیدمحمد خاتمی، مسئولیت اداره کیهان را به نمایندگی از سوی حضرت امام)ره( عهدهدار شدند. در آن فرصت تاریخی کیهان، پا به پای رسانه ملی )که حرمتی داشت و برخلاف امروز معتمد مردم بود(، در افق پیش روی انقلابیون و مسئولان نظام ایفای نقش میکرد و در تیراژی بالغ بر نیم میلیون نسخه در جامعه 35 میلیونی کشور هر روز ذائقه ملت را نسبت به اخبار و رویدادها و تحولات کشور از شیرینی و یا احیانا دغدغههایی برخوردار مینمود.
این تجربه کوتاه کمتر از سه سال، مقدمهای شد برای دلبستگی شخصی و تعلق روحی من به فضای رسانههای مکتوب و در ادامه آن خاطرات تاریخی، اندوختههای رسانهای عصر کیهان، خود پایهای شد برای درنگ 12 سالهام از بدو تولد همشهری تا سال 82 ، که با دنیای دیگری از فعالیتهای رسانهای و همکارانی از نیروهای خلاق و فعال نویسنده و پژوهشگر جوان آشنا شوم. از آن تاریخ ماندگار تا به امروز 25 سال میگذرد و در بستر این تحول عظیم رسانهای جوانان هوشیار و برومندی تربیت شدهاند که با نقشآفرینی روزانه خویش، کام مخاطبان را همواره شیرین ساختهاند و با قلم شیوای خود، مناسبترین تحلیلها را تقدیم خوانندگان خود نمودهاند. تجربه روزنامهنگاری و انتشار هفتهنامهها و ماهنامهها، همه و همه تجارب مشترک و مشاعی است که جماعتی از اصحاب قلم به پیشگاه مردم تقدیم مینمایند، جلوههای درخشان و خالقان اثرهای ماندگار که دست بر قضا تجربههای خود را به شخصه آموختهاند و خارج از نهادهای آموزشی رسانهای متولد شدهاند و به روش تجربی بهترین دستاوردها را در زیباترین وجه آفریدهاند و از این رهگذر سطح اطلاعات عمومی و فهم مردم را بالا میبرند. رسانهها، به طور منطقی همزاد احزاباند. قانون اساسی نظام جمهوری اسامی، اگرچه طی موادی از قانون، هم جایگاه رسانهها را مهم برشمرده و حق نظارت بر قدرت را به آنها داده است و هم احزاب را به مثابه تکیهگاه حاکمیت، فرمان حضور میدهد، اما صد دریغ و افسوس که این دو پدیده همراه و همزاد از نقشآفرینی واقعی و معنادار خود بهخاطر برخی خودکامگیها بازماندهاند. حاکمیت اگر به درستی به اعجاز سیاستورزی از طریق احزاب و نظارت رسانهها بر قدرت مسلط پی ببرد، بیتردید عرصه را باز میگشاید.» نظارت « و » سیاست « برای تلاش گسترده و موثر هر دو ابزار روزنامه سازندگی در طول یک سال تلاش و پویش، کوشیده است در حوزه تعلیم فلسفه سیاسی و انجام ماموریتهای اجتماعی و ارتقاء منزلت و فهم ملی گامهایی در حد میسر بردارد. طبق قاعده عمومی روزنامه سازندگی ارگان حزب کارگزاران سازندگی، قلمداد میشود، اما به واقع باید پذیرفت که این رسانه، صرفا انعکاسدهنده نظریات سیاسی دوستان خود در حزب نبوده بلکه بالاتر از این تکلیف سازمانی نشسته و احساس مسئولیت میکند. روزنامه سازندگی میکوشد راهبردها و رهیافتهایی را تقدیم ه ماندیشان خود در حزب و البته در عرصهای فراتر به محضر نخبگان جامعه نماید که از بازتابهای دریافتی روزانه درمییابیم که تکلیف سیاسی خود را در حد قابل قبولی به ثمر نشانده و در جایگاه تاثیرگذاری قرار گرفتهاست. روزنامه سازندگی در میانه میدان سیاست و فرهنگ همواره میکوشد تا صدای طبقه متوسط شهری باشد طبقهای که ندای آزادی و آزادیخواهی ملت را پاس میدارد. از نظریه توسعه متوازن و پایدار حمایت و ترویج میکند، این رسانه در برابر خشونت از هر جنس و از جمله خشونت قلم و کلام و بیان میایستد و خود از این حیطه آلوده پرهیز میکند. روزنامه سازندگی میکوشد تا تکالیف ملی خود را در چارچوب نظام در عالیترین حد ممکن به جا آورد. این رسانه، صلح و اصلاح و اعتدال و آرامش را ودیعه خداوندی میداند و علاقهمند است تا همواره منادی آن باشد. خود را عرصهای برای تضارب افکار و آراء فرهیختگان و » رسانه مکتوب « این اندیشمندان و نظریهپردازان میداند. روزنامه سازندگی بر این باور است که در این عصر وانفسا که نفسها بعضا به شمارش افتاده و از آسمان سنگ فتنه میبارد، باید بکوشد تا سوءتفاهمها هر چه بیشتر کاسته شود و خود عامل اختلاف و فتنه نباشد، نقش روزنامه سازندگی در جبهه اصلاحات، نقش بیبدیلی است که سطح توقع رهبران اصلاحات را بسیار بالا برده است. سازندگی امروز در دوره بازسازی اصلاحات این ماموریت را جزو تکالیف ذاتی خود م یداند. من به محمد قوچانی سردبیر فرهیخته روزنامه سازندگی، جوان برومند و اندیشمندی که تمام توان و همت خود را صادقانه و صمیمانه در راه ارتقاء و ارتفاع فرهنگی طبقه متوسط شهری، احزاب اصلاحطلب و رسانههای پیشرو بذل و صرف میکند و بر این اهتمام لحظهای غفلت روا نمیدارد، تبریک میگویم؛ تبریکی از سر صدق و از سویدای دل که به همت مردانه اوست که این رسانه متولد شد و به لطف خدا پایدار مانده و سالیان متمادی خوش خواهد درخشید.
منبع: روزنامه سازندگی