محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
در ادبیات اعتقادی سیاسی جمهوری اسلامی ایران دو عبارت، رو در روی هم قامت برافراشته و واجد معنایی کاملا متعارض و متقابلاند و خصمانه نسبت به یکدیگر رخ نشان میدهند. «دارالاسلام» و «دارالکفر» این دو واژه «مضاف» هم بار اعتقادی دارد و هم بار سیاسی و در عرصه عمل اجتماعی نیز علیه یکدیگر صفبندی کاملا روشنی دارند. «دارالاسلام» سرزمینی است فراتر از جغرافیای خاک که دارای ابعاد و جغرافیای انسانی نیز هست و مناسباتی در آن حاکم است که دلالت بر سازوکارها و اهداف درازمدت میکند. نگرشی که «اسلام» را بزرگ میدارد و این حقیقت 1400 ساله به عنوان اعتقادی فراگیر و جهانشمول برای ملتزمین به آن، ملاک حرکت و معیار عمل است و فیالجمله مسیر زندگی فردی و جمعی معتقدین به آن را معین میکند. در نقطه مقابل «دارالکفر» به قرینه مخالف، نیز واجد روند و روال و تصویرکننده رفتار جماعتی است که فارغ از جغرافیای سرزمین، خشم و خشونت را ابزار تقابل قرار میدهند و در عرصه عمل و کنش سیاسی بار مخالفت و معارضه با اسلام را فصل مشترک خود میدانند.
باور ما این است که «کفر» ملت واحده است، کما اینکه اسلام، دنیای مشاع و مشترک و متفاهمی است برای باورمندان. رفتار انسانهایی که در این دو جبهه رو در روی هم قرار میگیرند، هم در راهبرد و هم در مشی کوتاهمدت و موردی، آنچنان است که امکان تقویت و توسعه سیاسی و تعمیق و گسترش عرصه حاکمیت خود را به بهای مقابله و تضعیف صحنهگردانان جبهه مخالف میدانند. امروز نظام جمهوری اسلامی ایران که خود را «امالقرای اسلام» میداند، ظرفیتهای موسّعی را، هم در جغرافیای سیاسی ایران و هم در قلب و اندیشه انسانهای آرمانگرا و عدالتخواه و ظلمستیز که ایران اسلامی را مراد و حیات فردی و مقتدای حرکت سیاسی خود میدانند و ملاکهای آن را باور دارند همراه خود کرده است.
رهبران نظام سیاسی ایران که پیشوایان اعتقادی مردمان این سرزمین نیز هستند. چهار دهه است با سختکوشی و استقامت میکوشند تا به آرمانهای نخستین و شعارهای اصیل انقلاب ایران وفادار بمانند، «استقلال» واژه ساده اما پرهیمنهای است که برای تحقق و پایداری آن چه خون دلهابه کام ریخته و چه هزینههای هنگفتی پرداخت شده است و البته منطقی است که هر چه از مبدأ تاریخ تحولات انقلابی سال 57 فاصله میگیرد، هزینهها افزون و سنگینتر میشود.
بهمنماه هر سال برای ملت ایران نقطه آغاز است، آغازی مبارک که نسلهای دوم و سوم و چهارم، به گذشته پرافتخار پدران خویش با چشم دل بدان امید میبندند و با احساس گرم و همبستگی تاریخی به عزت و کرامت ملی خویش مینگرند و تلاش صادقانه و پرهزینه نسلهای پیشین را ارج مینهند.
پایداری نظام جمهوری اسلامی ایران و دستاوردهای مادی و معنوی آن بیتردید مایه حسادت، شگفتی و خشم پیشوایان ستمکاری است که در «دارالکفر» رنج ملت ایران را شائق و طالبند و بیثباتی این سرزمین را انتظار میبرند.
بهمنماه امسال، هم در توالی بزرگداشتها و انتقال پیامهای بین نسلی هر ساله و هم به اعتبار عبور ملت ایران از گردنه سخت مخالفت یکپارچه جهانی در موضوع برجام از حساسیت و اهمیتی برخوردار بوده و هست که پیشتر به آن توجه و تنبّه داده شده و رهبری انقلاب نیز در تحلیلی مشروح به درستی این مهم را متذکر شدهاند. سال 97، سال پردردسر و سراسر مخالفت علیه ملت ایران بوده است که هر روز از سوی پایگاههای دشمن بهواسطه رهبران دارالکفر و اذنابشان امواج تنش و فشار و جنگ روانی و صعوبت ضدبشری به سوی «دارالاسلام» سرازیر بوده است.
دشمنان ملت ایران و مخالفان نظام سیاسی از متن نهادهای استکباری، لحظهای در سنگاندازی سیاسی و اقتصادی علیه ملت غفلت نمیکنند و با فشار روانی و برنامهریزی علیه استحکام ملی، میکوشند تا ثبات سیاسی کشور را مخدوش نشان دهند، از جمله اقدامات رهبران دارالکفر، بسیج مزدورانی است که در پوشش نفاق و رسوخ در صفوف مستحکم مردم، دلهای مردم مومن و آزاده را هراسان کنند و یا به واسطه سلاح خشم و خشونت تروریسم، با نفوذ از طریق معابر و مناطق مرزی، آسایش را از مرزداران و سنگرنشینان بگیرند. حادثه تلخ و جانکاه تروریسم کور که با انفجار و انتحار، بزدلانه جانشریف دهها چهره معصوم از فرزندان خدوم این مرز و بوم را در شرقیترین نقطه کشور گرفت، در سلسله تحرکات خصمانه آمریکا هیچ ارزش نظامی ندارد و محکوم به شکست است، چراکه هرگاه در عرصه معارضه، «جوانمردی» رخت بربندد، نتیجهای به دست نخواهد آمد. مرزهایی که به واسطه اعتماد حکومت مرکزی، بستری برای تداول و تحرک زندگی و تبادل اقتصادی مرزنشینان است و اقتصاد منطقه را از طریق برقراری شرایط آرام و عادی و سبز تقویت میسازد. هرگونه حرکت تشنجآمیز و خشن، ناکارآمد است و اعتبار و منزلتی بر دشمن نمیافزاید که درست برخلاف تصور دشمن نزد یکایک هموطنان بلوچ و مرزنشینان غیور مایه نفرت و بیآبرویی مزدورانی است که زندگی امن و روال طبیعی رفت و شدها را به خون میآلایند.
شهادت 28 تن از عزیزان سپاه و سربازان حافظ امنیت کشور تنها اراده ملت را علیه استکبار جهانی و اذناب و وابستگان مزدور آن تقویت میکند. منطق ناجوانمردی دشمن در سلسله تحرکات خصمآلود، فقط و فقط ظرفیت مقاومت ملی را علیه بدخواهان کشور بیشتر و عمیقتر میسازد.
نیروهای حافظ صلح و امنیت، چه سپاهیان سلحشور پاسدار، چه ارتشیان و نیروهای انتظامی غیور، انتقام خون همسنگران خود را نه فقط در عمل نظامی و مقابلهجویانه که در کاهش نفوذ سیاسی و منطقهای دشمن، بسادگی خواهند گرفت. مقابله ملت با تروریسم، مقابلهای از سر اعتقاد، سیاست و آرمان و صلحطلبی است و فرجام تلاش مذبوحانه دشمن نیز جز شکست و عقبنشینی دستاوردی نخواهد داشت.
منبع: روزنامه سازندگی