سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
ایران و غرب بطور عام و پرونده هستهای بطور خاص وارد فاز جدیدی شده است که کاملا با سالیان پیش تفاوت دارد. در روابط ما با غرب تغییراتی رخ داده است که نیازمند بررسی بیشتر است. در این یادداشت تلاش میشود به این موضوع پرداخته شود.
اولین تغییر مهم این است که مدیریت از وزارت امور خارجه به دبیرخانه شورای امنیت ایران منتقل شده است. همانطور که به یاد داریم بعد از استقرار دولت آقای روحانی یکی از تصمیمات استراتژیک و مهمی که آقای روحانی گرفتند انتقال پرونده هستهای و مذاکرات آژانس بینالمللی انرژی هستهای و سایر ذینفعان اطراف و اکناف از دبیرخانه شورای امنیت ملی به وزارت خارجه بود. یعنی نگاه امنیتی ایران به نگاه سیاسی و دیپلماتیک تبدیل شد. پرونده مهم هستهای به وزارت خارجه و با محوریت آقای ظریف محول شد و ایشان مذاکرات را آغاز کرد. در آن مذاکرات دیپلماتها نقش اصلی را ایفا میکردند و نیروهای مسلح و نیروهای امنیتی در حاشیه قرار داشتند. اما اکنون اتفاقات دیگری رخ داده است.
حتما به یاد دارید که همین چند روز پیش شورای عالی امنیت ملی بیانیهای درخصوص فرصت 60 روزه ایران به اروپا صادر کرد. این بیانیه نشانگر دورهی جدیدی در مناسبات ما با غرب در پروندهی هستهای و بدعهدیهای آمریکا و بیکفایتیهای اروپا است.
پس میبینیم به جای آن که وزارت خارجه و دیپلماتهایی چون آقای ظریف و تیم ایشان محور گفتوگوهای ایران با غرب باشند، شورای عالی امنیت ملی محوریت را برعهده گرفته است.
دومین تغییر، تغییر راهبرد ایران پس از گذشت 12 ماه از خروج آمریکا از برجام و تمام تلاشی است که دولت در 12 ماه گذشته برای شکستن این بنبست به کار بست. لذا اکنون اینطور به نظر میرسد ایران تغییر راهبرد داده است و قصد کرده تا در مقابل بدعهدی اروپا وارد فاز جدید تهاجمی شود. خصوصا اینکه ترامپ معافیتهای 8 کشور برای خرید نفت ایران را تمدید نکرد. هرچند که با تدابیر رئیسجمهوری در این استراتژی تهاجمی هم، ایران با قدمهای معقول و با گامهای محتاطانه حرکت کرد. اما به نظر میرسد که کشورمان در مسیری قرار گرفته است که اگر 1+4 هم همکاریای از خودشان نشان ندهند، مسیری که آغاز شده به خروج ایران از برجام میانجامد. به طوری که میبینیم درحال نزدیک شدن به پایان برجام هستیم.
در مقابل سه موضع متفاوت وجود دارد.
اولین موضع، موضع اتحادیه اروپا است. متاسفانه اتحادیه اروپا از کنار خیانتها و بدعهدی آمریکا نسبت به برجام عبور کرده و به جای اینکه از فرصت دوماههای که آقای روحانی به آنها داده استفاده کند نسبت به آن موضع گرفته است. رئیسجمهور مجددا مسئولیت سنگینی را پذیرفتند و تصمیمات نظام را تعدیل کردند. ایشان مهلتی داد تا بشود در این دوماه کاری کرد اما اروپا به جای اینکه از این فرصت طلایی برای حفظ برجام استفاده کند آن را اولتیماتوم تلقی و رد کرد.
اتفاق قابل تامل دیگر این است که در یک چرخش غیرقابل پیشبینی، آقای ترامپ از آن مواضع 12گانه رادیکال و تند که هنگام خروج از برجام، دولت آمریکا اعلام کرده بود پایین آمد. ترامپ موضع قدیمی و تندی داشت که البته برای ایران نیز شفاف و روشن بود و آن اینکه ایران نباید به سلاح هستهای دست پیدا کند. این درحالی است که چنین مسالهای مورد مناقشه نیست، زیرا هم ایران همیشه قبول داشته که نمیخواهد به سمت سلاح هستهای گام بردارد و هم 1+5 در گذشته قبول داشتهاند و شورای امنیت نیز آن را تایید کرده است. در کنار اینها آژانس انرژی اتمی هم تاکنون 8 بار این موضوع را تایید کرده است.
آرایش آمریکاییها در منطقه به آرایشی جنگی بدل شده است. بهانه آمریکاییها این بود که باخبر شدهاند ایرانیها قصد حرکتهای آفندی دارند، لذا این موضوع را بهانه کردند و آرایششان نظامی شد. مسائلی مانند حضور بمبافکنهایشان در قطر و حرکت ناوهایشان به سمت خلیجفارس و سفر آقای پمپئو به عراق و اینکه علیرغم اینکه اعلام کردند از جنگ استقبال نمیکنند صراحتا گفتند که اگر ایران تحرکی داشته باشد وارد فاز جدیدی میشوند.
مجموعه این تحولات نشان میدهد که موضوع کاملا جدی شده و احتمال دو موضوع بسیار افزایش پیدا کرده است. نخست تقویت احتمال خروج ایران از برجام، زیرا ایران اولین گام را برای خروج از برجام برداشته است. معنی این حرف این است که در سطوح بالای نظام اراده جدی وجود دارد که اگر مسائل ایران حل نشود ایران از برجام خارج میشود و معلوم نیست موضع متعادلکننده دولت و شخص آقای روحانی در ماههای آینده کارایی خودش را داشته باشد. دوم اینکه آرایش نظامی آمریکاییها در منطقه هرلحظه میتواند در اثر عملیاتی که در کنترل مقامات عالیرتبه هریک از دوطرف هم نباشد به یک بحران جنگی در منطقه
ختم شود.
ایران باید برای پیشگیری از جنگ و از بین رفتن یک توافق مهم بینالمللی به نام «برجام» چندکار انجام دهد. درحالیکه در کنار آن، اروپاییها هم باید چند کار انجام دهند.
اولین مسالهای که ایران میتواند انجام دهد این است که از فرصت طلایی 2 ماههای که در اختیار دارد استفاده کند. اگر آقای روحانی و دستگاه دیپلماسی ایران بتوانند در این دوماه ظرفیتهای سیاسی و دیپلماتیک خودشان را به کار بگیرند تا انتهای این دوماه ما به نقطهای برسیم که ایران به منابع کافی برای اداره اقتصادش دسترسی پیدا کند طبیعتا میتوانیم مطمئن باشیم که برجام حفظ میشود و میتوانیم گامهای بعدی را برداریم، لذا در همین راستا فعلا دولت باید تحرکات دیپلماتیک را داشته باشد.
زیرا امروز زمان سفر مقامات عالیرتبه رئیسجمهور، معاون اول، وزیر خارجه وزرای اقتصادی به اروپا و آسیاست. ما باید طرفین آسیایی و اروپاییمان را از شرایط خطیر و حساس ایران و محدودیتهای دولت و شخص آقای روحانی درحفظ برجام را آگاه کنیم و پیشنهادات مشخصی داشته باشیم. این پیشنهادات باید مستلزم این باشد که منافع کافی از طریق صادرات نفت و هر راه دیگری در اختیار اقتصاد ایران قرار داشته باشد.
اتحادیه اروپا نیز باید کاملا متوجه باشد که برای امنیت اروپا هزینهای نمیپردازد. اگر امنیت اروپا مسئله اصلی از زاویه اروپا در مذاکرات هستهای بوده است و با وجود برجام در حاشیه امن قرار گرفتهاند، هزینه آن را نباید فقط مردم ایران بپردازند، بلکه بخشی از هزینه را باید اتحادیه اروپا پرداخت کند. با توجه به ساختار اقتصادی اروپا که اقتصاد و بنگاههای اقتصادی را در اختیار بخش خصوصی قرار میدهند، محدودیتی برایشان ایجاد میشود. لذا اروپاییها باید هزینه امنیت اروپا را تقبل کنند و برای برجام از منابع دولتی هزینه کنند.
در همین راستا راهکارهای آن طبیعتا میتواند از طرف ایران به اروپا ارائه شود. در چنین شرایطی اروپا باید کار را جدی گرفته و عقبنشینی آقای ترامپ را موضوع کوچکی فرض کند. اکنون اگر سیاست این نیست که مذاکره با آمریکا و ترامپ مستقیم صورت بگیرد، ایران میتواند پیشنهادی مشخص همراه با پاسخی رسمی و مکتوب از طریق واسطههایی که در دسترس هستند بفرستد.
ما میتوانیم به آقای ترامپ بگوییم که اگر قصد مذاکره با ایرانیها را دارند باید به 1+4 برگردند تا دوباره 1+5، شکل بگیرد و در 1+5 برای اینکه مطمئن شوند ایران برنامهای برای هستهای شدن ندارد، در کمیسیونهای نظارتی پیشبینی شده در برجام گفتوگوهای روشنی را داشته باشیم.
این درحالی است که تحرک دیپلماسی و منتقل کردن فضای واقعی ایران به اروپا، یادآوری مسئولیت اتحادیه اروپا در قبال برجام و حفظ امنیت اروپا و بیپاسخ نگذاشتن پیشنهاد جدید ترامپ میتواند منطقه را از تنش و بحران جدید دور کند.
منبع: روزنامه سازندگی