فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
پنهانکاری که در مسئله اعلام واقعیت سقوط هواپیمای بوئینگ اوکراینی صورت گرفت، اعتماد جامعه به منابع و رسانههای رسمی کشور را کاهش داد. اگر تا دیروز به اندازه سر سوزنی حرفها قابل باور بود، آن میزان اعتماد را هم با دست خودمان از بین بردیم و پاسخ اتحاد، همدلی و حضور مردم را در بزرگداشت سردار قاسم سلیمانی با ایجاد فضای بیاعتمادی دادیم. همه متاسف و ناراحت هستیم، به دلیل این که بیش از آنچه به عنوان فاجعه انسانی بابت از دست هموطنانمان، ما را متاسف کرده است، سوگوار از دست رفتن حداقل اعتماد مردم به مسئولین هستیم. بعد از وقوع این اتفاق، اگر به جای رفتارهای عجولانه و اظهارات و برخوردهایی که برخی از مسئولین انجام دادند و آن را توطئه رسانهای خواندند و تلاش کردند تا موضوع را سریع رفع و رجوع کنند، با صداقت در ساعات اولیه حقیقت با مردم در میان گذاشته میشد، شاید امروز شاهد این جو بیاعتمادی و خشم عمومی نبودیم.
به فرموده حضرت امام (ره) مردم ما ولی نعمت مسئولین نظام ما هستند؛ اگر با اعتقاد واقعی این سخن و فرموده را بپذیریم باید به مردم حق بدهیم از واقعیتها اطلاع داشته باشند و بدانند در پیرامونشان چه مواردی اعم از نقص فنی یا خطای انسانی در حال وقوع است. حتی اگر در شوک وقوع موضوع بودند، باید فردای آن روز پیش از بیان مسئله توسط خارجیها، خود حقیقت را اعلام میکردند و ضمن عذرخواهی به دنبال یافتن خطاکاران در این سانحه بودند، مردم تا این اندازه دردشان نمیآمد؛ اما متاسفانه بعد از اینکه کشورهای دیگری مثل کانادا و اوکراین یا حتی انگلیس و آمریکا موضوع را پیگیری کردند و پرونده در رسانههای بینالمللی بولد شد، در عمل راهکاری به جز بیان واقعیت پیدا نکردند. نگفتن واقعیت در روزهای گذشته به حدی تلخ است و تلخی آن به اندازهای گزنده است که به حق عصبانیت و ناامیدی عمومی را در پی دارد. در دنیایی که اطلاعات علمی و ردیابیهای بینالمللی به سرعت جا به جا میشود و هر چیزی قابل رهگیری و ردگیری است، چگونه واقعه به این بزرگی را میتوان مخفی نگه داشت؟ متاسفانه باز اعتماد عمومی را از دست رفته مییابیم. اعتمادی که در کوتاهمدت قابل بازگشت نیست و نمیتوان برای حفظ آن در شرایط فعلی نیز چارهای اندیشید.
مردم ما مردمی صبور و نجیب هستند که با وجود فشارهای بینالمللی و تحریمها و مشکلات اقتصادی صبورانه در میدان ماندند و تحمل کردند و حتی در قبال اینکه در آبانماه سال جاری فرزندانی از این جامعه بزرگ از دست رفتند، باز هم بر مدار صبر باقی ماندند و در غم از دست دادن سردار رشیدی که در پی حفظ امنیت کشور بود، سوگواری کردند و حضور بسیار گستردهای داشتند. صد حیف که باید از این موضوع برای اتحاد و همدلی استفاده میشد، اما اعتماد و وحدت عمومی شکل گرفته زیر سایه این موضوع آسیب دید.
نمیتوان پیشبینیای برای آینده داشت، اما کمترین و حداقلترین کاری که در این بین میتوان انجام داد استعفاء است؛ البته این استعفاء نباید مربوط به مسئولانی باشد که در مقابل تلویزیون دیده می شوند. بسیاری از مسئولان ما و تصمیمگیرندگان اصلی بعضا کسانی هستند که به ندرت در مقابل رسانهها قرار گرفتند. در جامعه بینالملل بارها و بارها شاهد بودیم زمانی که سران یکی از کشورهای اروپایی یا غربی اشتباهی میکنند، با اعتراف صادقانه در مقابل مردم، مورد بخشش قرار میگیرند و جامعه خود اعلام میکند که عذرخواهی او را پذیرفته است. مردمی که حتی با وجود دلخوریهایی که دیده بودند، در حرکتی عظیم در مراسم تشییع سردار سلیمانی حاضر شدند و حالا باز هم با کوتاهی و بیمسئولیتی به آنها پاسخ داده شد. در شرایط فعلی در لابهلای اظهارات، صحبت از پرداخت غرامت به هواپیمایی بوئینگ و خانواده قربانیان این موضوع میشود، خسارت از دست رفتن اعتماد عمومی یک جامعه چیست و چگونه میتوان آن را پرداخت کرد؟
منبع: روزنامه سازندگی