سیدافضل موسوی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
اعلام نتایج بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان کشور را یک گام به فضای انتخابات نزدیکتر کرد. در این بین، یک فضای ناامیدی و یأس در جریان اصلاحطلبی دیده میشود که توسط برخی چهرهها و رسانهها نیز برجسته میشود و این جای تعجب دارد، زیرا اتفاقی عجیبتر از گذشته رخ نداده است که اصلاحطلبان به خاطر آن صحنه رقابت را خالی کنند. رویه شورای نگهبان تاکنون همین بوده است. در این بین چند نکته درباره روش و استراتژی اصلاحطلبان برای انتخابات پیش رو حائز اهمیت است:
1 موضوع ردصلاحیتها برای اصلاحطلبان تازگی ندارد. همواره این موضوع برقرار بوده است و این جریان در کشور در روند کار شورای نگهبان با این پدیده آشنایی قبلی دارد. نباید از یاد برد که در دوره قبلی انتخابات نیز اصلاحطلبان در شرایطی کموبیش مشابه امروز در انتخابات شرکت کردند و پیروز انتخابات نیز شدند؛ بنابراین نباید از یاد برد که هرگز اعلام نتایج و ردصلاحیت تعدادی از چهرهها به معنی از دست رفتن مفهوم رقابت نیست و نباید میدان انتخابات را از واهمه این که در یک یا چند شهر کاندیداهای اصلاحات رد صلاحیت شدهاند خالی کرد. در شرایط فعلی کشور شرکت در انتخابات هم حق است و هم وظیفه؛ بنابراین طرح مسائلی همانند سکوت سیاسی و عدم معرفی نامزد از جانب اصلاحطلبان نه به نفع کشور و نه به نفع جریان اصلاحات است.
بنابراین طرح این موضوع که شورای عالی اصلاحات و جبهههای اصلاحطلب به این علت که در برخی از حوزههای انتخابیه کاندیدای مورد نظرشان ردصلاحیت شده، امکان معرفی کاندیدا ندارند، چندان تصمیم صحیحی به نظر نمیرسد.
2 همانطور که در انتخابات اسفند 94 با وجود شرایط سخت و حواشی اصلاحطلبان یک لیست تهیه کردند، این بار نیز باید بر همین 4 مدار حرکت کنند. سال گذشته، اصلاحطلبان از یک لیست حمایت کردند و رمز پیروزی نیز همین حمایت همهجانبه از یک لیست بود؛ بنابراین نباید از یاد برد که هنوز هم فرصت تکرار همین تجربه وجود دارد. طبیعی است که در این شرایط لیست ائتلافی گزینهای قابل توجه است. البته از نگاه نگارنده به اندازه پر شدن لیست، کاندیداهای اصلاحطلب تایید صلاحیت شدهاند. برخلاف برخی ادعاها و فضاسازیها معتقدم با فقدان و فقر کاندیدای اصلاحطلب روبهرو نیستیم. از این حیث حتی با شرایط فعلی نیز میتوانیم لیست اصلاحطلبان را برای انتخابات مجلس یازدهم ببندیم، اما ممکن است بخش عمدهای از این لیست چهرههای کمتر شناخته شده باشند که این مسئله را نیز نمیتوان به عنوان نقطه ضعف لیست تلقی کرد. تجربه نشان داده است که لازم نیست در مجلس چهرههای شناختهشده سیاسی در لیست قرار بگیرند. اگر نیروهای شناختهشده و افراد و کاندیداهای با تجربه کافی تاییدصلاحیت میشدند، البته امکان بستن لیست قو یتر وجود داشت و این چهرهها نیز در مجلس مثمرثمر بودند، اما در شرایط فعلی باید به فکر تداوم حضور بود. باید به خاطر داشت در صورتی که تحت تاثیر ردصلاحیت چهرههای شناخت هشده اصلاحطلبان تصمیم به عدم معرفی کاندیدا و خدایی ناکرده عدمشرکت در انتخابات بگیرند، برای همیشه از صحنه سیاسی کشور حذف خواهند شد. یک حزب سیاسی باید تداوم حضور را در اولویت خود قرار دهد و برای این مسئله تلاش کند.
3 این که گزینه لیست ائتلافی توسط برخی از اصلاحطلبان مردود اعلام میشود، عجیب است. این که بگویند عملکرد فراکسیون امید در مجلس به گونهای بوده است که نباید به سراغ چهرههای کمتر شناخته شده رفت یا برخی رفتارها در ابتدای ورود به مجلس از جانب لیست امید مبنی بر این که حاضر به رای دادن به آقای عارف نشدند، نشان میدهد ائتلاف با غیراصلاحطلبان کار اشتباهی است، بسیار حرف غلطی بوده و هیچ مبنای صحیحی ندارد. فراکسیون امید در بسیاری از نقاط در مجلس اشتباهاتی داشته است اما نقاط مثبت و عملکرد قابل ارزیابی نیز از خود ثبت کرده است. علاوه بر این که میزان و تعداد نمایندگانی که با لیست امید وارد مجلس شدند و بعد در داخل فراکسیون امید نیامدند و در بحث انتخاب بین آقایان لاریجانی و عارف حاضر به رای دادن به آقای عارف نشدند، رقم قابل توجهی نبوده و نیست که بر اساس آن کل نظریه و استراتژی ائتلاف را زیر سوال ببریم. نباید از یاد برد که آقای عارف در رقابت انتخابات یکی از ادوار هیئت رئیسه 103 رای کسب کرد که از آراء آقای لاریجانی نیز بیشتر بود و بعد از آن در دور دوم با کنار کشیدن آقای حاجیبابایی، رای فراکسیون اصولگرایان ولایی به سبد آقای لاریجانی رفت که توانست رئیس مجلس باقی بماند. یا این که در انتخابات هیئترئیسه کمیسیون امنیت ملی، یکی از نمایندگان که با لیست امید به مجلس رفته بود، به کاندیدای فراکسیون ولایی رای داد، نباید به پای کل لیست امید و فراکسیون امید نوشته شود. بنابراین نفی عملکرد و اثرگذاری کلی فراکسیون امید و لیست امید برای مردود خواندن ائتلاف ارزیابی اشتباهی است.
منبع: روزنامه سازندگی