محسن هاشمی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران و رییس شورای شهر تهران
نخست: نگرانىاى در مردم نسبت به آینده دیده مىشود، در حالیکه معمولا ایرانیان از وضع موجود ناراضى هستند و افسوس گذشته را مىخورند، امروزه شرایط به گونهاى است که بیش از آنکه از وضعیت موجود ناراضى باشند، نگران بدتر شدن شرایط در آینده هستند.
دوم: همافزایى بحرانهاى همزاد است، شاید در هیچ مقطعى از تاریخ کشور همزمان شاهد تعمیق چالشهاى اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و سیاسى در کنار تهدیدات امنیتى داخلى و شدیدترین تحریمهاى تاریخ علیه ایران نبودهایم.
سوم: تعمیق شکاف در اعتماد عمومى و دامن زدن به آن توسط برخى دستگاهها و نهادها آن هم در آستانه انتخابات است، در گذشته معمولا تلاش مىشد در آستانه انتخابات شکاف دولت – ملت ترمیم گردد اما این بار نه تنها شاهد تلاش جدى در این زمینه نیستیم بلکه برخى علائم تعمیق به جاى ترمیم نیز به چشم مىخورد.
چهارم: کاهش اعتماد به نفس و جسارت مسئولان، اکثر مسئولان اجرایى و تقنینى کشور، بدلیل فضاى موجود و نگرانى نسبت به آینده، دچار کاهش کارآمدى و قدرت تصمیمگیرى شدهاند و از ترس پرونده سازى، تخریب و برخورد، ترجیح مىدهند دوره مسئولیت را با روزمرگرى و احتیاط سپرى کنند.علاوه براینها دهه فجر امسال شاید حساسترین سالگرد پیروزى انقلاب باشد، چراکه بین مجموعه وقایع مهمى در قبل و بعد از آن واقع شده است، در ماههاى گذشته شاهد وقایع تلخى نظیر حوادث آبان ماه، ترور سردارشهید حاج قاسم سلیمانى، فاجعه کرمان، سقوط هواپیما و سیل سیستان و بلوچستان بودیم و در ماه آینده نیز انتخابات مجلس و تشدید تحریمها و فشارهاى ظالمانه را بر کشور شاهد هستیم. انقلاب اسلامى، خود پاسخى به این نوع فشارها بود و آنچه که موجب اجماع، همدلى و همراهى مردم ایران تحت رهبرى امام خمینى گردید، حس آزادگى، استقلال طلبى و مخالفت با خفقان و استبداد موجود بود، مردم ایران براى تحقق نظامى مبتنى بر مردم سالارى دینى حاضر به پرداخت هزینههاى سنگین انقلاب شدند و طى دهه نخست نیز با ایستادگى برابر بحرانهاى داخلى و خارجى، انقلاب را تثبیت کردند. بزرگترین خدمت به انقلاب اسلامى، تحقق وعدهها و شعارهاى آن است که در نخستین سرود ملى انقلاب، در عبارت تامین «دین و دنیا»ى مردم خلاصه شده بود و امروز مىبینیم که شکاف وضعیت دین و دنیاى جامعه با وضعیت مطلوب بسیار عمیق شده است. اگر توانستیم وعدههاى اصلى انقلاب را محقق کنیم، آنگاه جامعه از ما شعارهاى جدید را خواهد پذیرفت. از رسانهها بویژه رسانه ملى انتظار مىرود تا با فاصله گرفتن از تبلیغات کلیشهاى دهه فجر، به بازخوانى گفتمان انقلاب اسلامى که در پیام ها، سخنرانى ها و مصاحبههاى امام خمینى در سال ۱۳۵۷مشهود بود بپردازند.همچنین در روزهاى اخیر شاهد اعلام رسمى معامله قرن از سوى رئیس جمهور آمریکا بودیم که با واکنش منفى جهان اسلام به ویژه دولت و ملت فلسطین مواجه شد. یکجانبه گرایى ترامپ که در بدعهدى خروج از برجام مشاهده شد در نقض تعهدات بین المللى آمریکا نیز مشاهده شد و اکنون جهان اسلام نیز در یکطرفه بودن متن مشهور به معامله قرن این موضوع را کاملا لمس مىکند و برخى دولتهاى عربى را ازهم پیمانى با ترامپ علیه ایران، برابر ملت هاى خود شرمنده کرده است. یکى از دلایل انقلاب اسلامى، یکجانبهگرایى آمریکا علیه ملتها بود و تکرار این زورگویى و عدم تعادل و توازن میتواند منشا جنبشى نوین در منطقه و بهار اسلامى دیگرى باشد. البته این نکته قابل تامل است که آیا واکنش نخبگان و مردم ایران که پیشگام جهان اسلام در مقابله با صهیونیسم و مخالفت با اسرائیل بودند، نسبت به گذشته و رفتار مردم برخى دیگر از کشورهاى اسلامى ملایمتر بوده است؟ اگر ملایم تر بوده که باید اثرات مشکلات داخلى و سرخوردگى از سایر حوزهها را در این کاهش حساسیت ریشهیابى کرد و اگر ملایمتر نبوده و رسانههاى ما قدرت انعکاس این مخالفت را نداشتهاند باید در وضعیت رسانهاى و تضعیف مداوم رسانههاى داخلى نسبت به رسانههاى بینالمللى و بیگانه تجدیدنظر کنیم.
منبع : روزنامه سازندگی