سیدمصطفی هاشمیطبا، عضو هیئت موسس حزب کارگزاران سازندگی ایران
بعد از گذشت بیش از 50 روز از آغاز مبارزه با کرونا، حالا دولت وارد فاز دوم فعالیت خود برای مقابله با این بیماری همهگیر شده است. البته گامهای دولت چه در فاز اول و چه حالا با انتقاداتی مواجه بوده است. همین ابتدا باید یادآوری کنم که در مجموع دولت با همه مشقتها و شرایط اقتصادی تا اینجا برای مهار کرونا زحمات زیادی کشیده و نباید این زحمات را نادیده گرفت. اما با این حال چند نکته درباره این اقدامات و همینطور وظایف سایر ارگانها و نهادها برای مقابله با کرونا را بیان میکنم.
1 اول اینکه یکی از ویژگیهای منفی دولت این است که اصولا دولت ولخرجی است. یعنی دولتی نیست که خودش را با مسائل اقتصادی کشور و تحریم تطابق دهد. برعکس همیشه میخواهد همه چیز را عادی جلوه دهد و این عادیسازی شرایط هم موجب شده تا در هزینههای خودش کمر همت برای صرفهجویی نبندد و هم دیگر ارگانها و نهادها برای صرفهجویی و چشم بستن بر بوجههای کلان به اصطلاح حساب کار دستشان نیاید. ویژگی منفی دیگر دولت این است که به دلایل مختلف از جمله فشار مراکز دیگر قدرت، فاقد یک هویت مستقل مختص به خودش است. به همین دلیل مسائل خود را شفاف با مردم مطرح نمیکند و تصمیمات آن یا دیر، یا کم اثر و یا بعضا متناقض هستند. در حقیقت به جای اینکه صدای واحدی از درون دولت شنیده شود صداهای مختلفی از دل آن بیرون میآید.
با اینکه مسئله بودجه و تحریمها مسائل غیرمترقبهای نیستند اما دولت بهرغم فرصتی که برای تصمیمگیری درباره آن داشت اما در نهایت بودجهای را برای سال 99 به صورت لایحه تقدیم مجلس کرد که بیشتر جنبه پیشخوری داشت و به همین دلیل هم مجلس آن را رد کرد. دلیل آن هم این است که دولت همیشه میخواهد نشان دهد روال اوضاع عادی است. در حالی که دولت توان و پتانسیل مقابله و تطبیق خود و جامعه را با تحریمها ندارد. حالا در این شرایط امر غیرمترقبهای همچون ویروس کرونا نازل شد و چنین دولتی را مورد هجوم قرار داد. در ابتدا که عدهای عامدانه و یا به سهو باور نکردند چنین ویروسی در مملکت باشد و به همین دلیل میگفتند اینها بهانه است تا مثلا انتخابات را تحت تاثیر قرار دهند. اما گذشته از اینها دولت هم در این زمینه خیلی با تاخیر عمل کرد. در حالی که میتوانست سریعتر عمل کند. من از ورزشکارانی که در قم زندگی میکنند خبر دارم خیلیها در قم از میان ورزشکاران به این ویروس مبتلا شدند اما دولت هنوز ورود آن به ایران را باور نمیکرد. بر اساس اطلاعاتی که من دارم ویروس کرونا قبل از 30 بهمن در قم شیوع پیدا کرد و اگر دولت میتوانست زودتر آن را رصد کند و درباره آن تصمیمگیری کند میتوانست بهتر این موضوع را مدیریت کند.
اما در مرحله اجرا و بعد از پذیرش ورود کرونا به کشور هم با چالشهایی مواجه بودیم. واقعیت این است که اینکه فقط دولت توصیه کند فایدهای ندارد. اگر دولت به امری اعتقاد دارد باید بر این اعتقاد محکم بایستد و سیاستهای خودش را به مردم ابلاغ کند. به طور مثال برای سفرهای نوروزی دولت میتوانست با قاطعیت به مردم بگوید برای این امر بنزین آزاد نخواهم داد و باید همان بنزین سهمیهای را برای موارد ضروری استفاده کنید. در حالی که باز هم در عمل این موضوع را بر عهده مردم گذاشت. البته خوشبختانه مردم احساس مسئولیت کردند.
آنچه در بیمارستانها اتفاق افتاد و اقدامات سپاه، ارتش و طلاب و علمای قم که اجازه دادند اماکن مذهبی بسته شود به دولت کمک زیادی کرد. به هرحال دولت تلاش خود را میکند و ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم همانند کره جنوبی و یا چین عمل کنیم چون بافت اجتماعی ما این اجازه را نمیدهد. به نظر من همین الان هم اگر دولت طراحی با دقت بیشتری انجام دهد و مردم بیشتر رعایت کنند شئونات مملکت متوقف نخواهد شد.
2 به رغم برخی انتقادات به دولت اما واقعیت این است که ما نمیتوانیم مملکت را تعطیل کنیم . اگر بخواهیم تعطیل کنیم خسارات زیادی وارد میشود. اتفاقا خساراتی که از نظر روانی، اجتماعی و اقتصادی به جامعه وارد میشود در شرایط تعطیلی کامل، خیلی بیشتر از مسئله کروناست و حتی هیچ بعید نیست میزان تلفات آن هم بیشتر از تلفات کرونا شود. تبعات تعطیل کردن کشور را نباید دست کم گرفت. درست است که به دلیل شیوع کرونا و کم شدن سفرهای بین شهری تلفات جادهای ما به شدت کم شد و یا مصرف بنزین را کاهش داد و از این حیث مواهبی برای ما دارد؛ اما موضوع تعطیلی کشور، اقتصاد همه را به خطر میاندازد. امکانات مورد نیاز مردم به شدت کم میشود و خیلی از کسانی که با درآمدهای حداقلی زندگی میکنند همین حداقلها را هم از دست میدهند و مجبور میشوند دست به اقدامات دیگری بزنند. اینطور نیست که اگر همه کشور تعطیل شود همه چیز بر وفق مراد باشد و بعد از یک ماه همه خیلی عادی به سر کار وزندگیشان برگردند.
در ووهان چین بعد از ایام قرنطینه آمار طلاق و همینطور آمار مرگ و میرها به دلایلی غیر از کرونا افزایش یافته است. میخواهم بگویم اینطور نیست که اگر کل کشور را تعطیل کنیم هیچ خسارتی وارد نخواهد شد. خسارتهای اقتصادی که بر جای خود باقی هستند اما خسارت روانی و اجتماعی نیز افزایش خواهد یافت و قطعا خسارات جانی هم در انتظار ما خواهد بود. بنابراین ما باید دست به طراحی بزنیم؛ و برای شرایط مختلف سناریوهای مختلفی تعریف کنیم. دولت برای این کار میتواند از مردم استمداد کند و از آنها نظرخواهی کند؛ مردم شاید خیلی بهتر از مسئولین درباره شرایط زندگی و کار خودشان نظر و ایده داشته باشند. در مجموع من معتقدم نمیتوان نقد خیلی جدی به اقدامات دولت به ویژه در گام دوم مقابله با کرونا وارد کرد؛ اما نیاز به این بوده و هست که طراحی بهتری برای مقابله انجام دهند و بر همین اساس هم پیش بروند.
3معتقدم در گام دوم مقابله با کرونا باید به نکاتی توجه شود. مثلا اینکه در مواردی که ازدحام ایجاد نشود باید مدیریت آن را به خود مردم بسپاریم و به آنها آموزش دهیم تا خودشان مقابله کنند. اما آنجا که ازدحام ایجاد میشود دولت باید محکم بایستد.
مثلا ممکن است از چند روز دیگر عدهای بگویند ماه رمضان آغاز شده و باید مساجد و اماکن متبرکه به روی مردم باز شوند. این نقض غرض اقدامات دولت است. یا ممکن است برخی اصناف غیرضرور مثلا صنف سالنهای پذیرایی به دولت فشار بیاورند که با تعطیلی کارمان دچار خسارات زیادی شده و کارگران زیادی بیکار شدهاند و اجازه بدهید سالنها کارشان را آغاز کنند. قطعا از این به بعد شاهد چنین فشارهایی خواهیم بود اما دولت باید هرطور شده برابر این فشارها مقاومت کند.
در ناوگان حملونقل عمومی هم اقداماتی برای فاصلهگذاری انجام دادهاند اما واقعا باید نظارت شود تا افراد معدودی وارد اتوبوس و مترو شوند و ازدحام ایجاد نشود. به هرحال فعالیت برخی مشاغل به واقع تهدیدی متوجه افراد نمیکند. به عنوان مثال اگرچه کارهای ساختمانی متوقف شده اما این کارها ازدحام چندانی ندارند و معمولا تعداد معدودی کارگر با فاصله از هم کار میکنند. بنابراین میتوان فعالیت خیلی از مشاغل را آزاد کرد و دولت تنها مواردی که احتمال ایجاد تراکم در آنها وجود دارد را کنترل کند. مثلا میتوان به خطوط بیآرتی تحرک بیشتری داد و تعداد افراد کمتری سوار کرد. اما اینکه دوسوم کارمندان را به کار فراخواندهاند به اعتقاد من زیاد است و ضرورتی ندارد این تعداد کارمند به کار برگردند. کارمندان میتوانند نوبتی و یک روز در میان در محل کار حاضر شوند و سبکسازی در جامعه انجام شود. به اعتقاد من سبکسازی در مواردی که احتمال تراکم دارد ضرورت دارد. مردم هم با مراقبتهای فردی میتوانند تا حد زیادی خود را در شرایط ایمنی نگه دارند تا هم چرخ اقتصاد نخوابد و هم مبتلایان کمتر داشته باشیم.
4 اما نکته دیگر درباره ضرورت همراهی همه ارگانها و نهادهای قدرت با دولت است.
این همراهی نه در قالب توصیه و زبان بلکه باید در عمل به منصه ظهور برسد. طبیعی است که وقتی در اثر وقوع چنین مسئله بزرگ و جهانی، اقتصاد و همه امور کشور تحت فشار قرار میگیرد، باید همه ارکان و بخشها و نهادهای قدرت به طور یکسان این فشار را متحمل شوند. نمیشود تنها از دولت یا مردم انتظار داشت که بار این موضوع را بر دوش بکشند. در این شرایط گام اول این است که در بودجه و مخارج باید صرفهجویی شود. یعنی همه باید بپذیرند که ما باید دچار اقتصاد ریاضتی شویم. نه اینکه برخی نهادها دولت را تشویق به این کار کنند و بعد حاضر نباشند ریالی از بودجه خودشان کسر و یا صرف مسائل جاری کشور شود. البته دولت هم باید خودش را به سمت و سویی سوق دهد. اما متاسفانه هرگز حاضر نیست چنین فکری داشته باشد و تمایل دارد همواره انبساطی کار کند و طبیعی است که وقتی دولتی بخواهد انبساطی کار کند و منابع نباشد دچار مشکل میشود. بنابراین باید طراحی جدیدی برای بودجه انجام شود و نهادها و سازما نهایی مانند آستان قدس، بنیاد مستضعفان، اوقاف و... هم به کمک دولت بیایند تا بالاخره از این بحران سخت عبور کنیم.
منبع: روزنامه سازندگی