احمد نقیب زاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
مهرماه سال جاری برای ایران از اهمیت بهسزایی برخوردار است از این جهت که یکی از مهمترین دستاوردهای برجام برای ایران قابل بهرهبرداری بود. با توجه به بدعهدی دولت امریکا در خروج از برجام و بعد از آن سنگاندازی در مسیر تحقق تعهدات اروپا در قبال ایران در جریان توافق هستهای، بدیهی است که امریکا دست به هر اهرمی برای ممانعت از رفع و اتمام این تحریمها میزند. در این میان اروپا با طرح پیشنهاد تمدید یکساله این تحریمها به منظور چارهاندیشی برای بحران و اختلافنظر فعلی سعی دارد هر دو طرف این درگیری یعنی تهران و واشنگتن را در ظاهر همراه خود کند و راضی نگه دارد. هم امریکا را که سعی دارد این تحریمها را به صورت بدون خط انتها تمدید کند و هم ایران را که صراحتا پیش از این اعلام کرده است که تمدید تحریم تسلیحاتی ممکن است باعث خروج این کشور از برجام و پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای (انپیتی) شود. این تصمیم ایران اگرچه به عنوان یک اقدام متقابل حق ایران است اما تبعاتی را نیز برای تهران در پی دارد. خروج از ان.پی.تی ابزار در اختیار ایران است اما تبعات خاص خود را نیز به همراه دارد. به صورت روشن اروپا در این شرایط بدون قید و شرط به یار امریکا تبدیل میشود و در این همیاری از هیچ کوششی فروگذار نمیکند. در این میان دو مسئله نیازمند بررسی است: راهبرد ایران در مقابله با اروپا به صورت کلان در شرایطی که نباید اجازه داد اروپا به یار صددرصدی امریکا بدل شود و دیگر نحوه مواجهه ایران با پیشنهاد اروپا مبنی بر تمدید یکساله این تحریمها است. واکنش و راهبرد اتخاذی ایران در این شرایط حساس میتواند تاثیر زیادی در روابط آتی ایران اروپا و امریکا داشته باشد. اما این دو تصمیم با توجه به چه نکاتی باید اتخاذ شود. برای پاسخ به این سوالها ذکر چند نکته الزامی است:
1 چه بخواهیم و چه نخواهیم وضعیت فعلی به سود ما نیست. واقعیت این است که همواره طی چند سال اخیر تاکید شد که نباید اجازه دهیم اروپا و امریکا در قبال مسائل هستهای و موشکی ایران ائتلاف پیدا کرده و به هم نزدیک شوند. این اتفاق رخ داده و اینک درباره این مسئله کاری از دست ایران برنمیآید. بعد از درخواست رسمی سه کشور آلمان، فرانسه و انگلستان برای فعال کردن سازوکار حل اختلافات برجامی بسیاری بر این باورند که اکنون اروپاییها در یک تقسیم وظایف با ایالات متحده امریکا به دنبال افزایش فشار بر جمهوری اسلامی ایران هستند. بهرغم اینکه اروپا نشان میدهد و تاکید دارد که در مورد برنامه هستهای ایران خواهان تداوم برجام است اما این نکته را نباید از یاد برد که موضوع اصلی برای اروپا ممانعت از برداشتن گامهای کاهش تعهدات هستهای از جانب ایران در این مسیر است. اروپا سعی کرده است با فعال کردن سازوکار اختلافات برجامی از یک سو مانع از آن شود که ایران به سمت برداشتن گامهایی در خصوص غنیسازی ۲۰ درصد برود و از آن سو مانع از وخیمتر شدن وضعیت شود، چرا که برجام منافع سیاسی و امنیتی جدی برای اروپاییها در پی داشته است. لذا اروپا سعی دارد در بستر مذاکرات سازوکار حل اختلافات برجامی در نظر گرفته شده، مدیریت شرایط را در دست بگیرد. اروپاییها اگر بتوانند با فعالکردن سازوکار اختلافات برجامی و طی پروسه طولانی مدت حقوقی، سیاسی و دیپلماتیک آن، ایران را به نقطهای برسانند که از گامهای کاهش تعهدات برجامی عقبنشینی کند، یک موفقیت برای اروپاییها در تحقق خواستههایشان محسوب میشود و در آن سو حتی اگر نهایتاً این امر محقق نشود و پرونده به شورای امنیت برود، باز هم به سود اروپاییها خواهد بود. البته اروپا تا این مرحله راضی است و بههیچوجه خواهان یا مایل به تصویب قطعنامه در شورای امنیت علیه ایران نیست چرا که میداند این مسئله میتواند با واکنشهای تند از جانب ایران روبهرو شود و به بحرانهای جدیتر و تنشهای غیرقابل کنترل بیانجامد. در هر صورت در شرایط فعلی ایران در مقابل ائتلاف امریکا و اروپا قرار دارد. ائتلافی که اگرچه در درون آن اروپا نسبت به برخی رفتارهای امریکا در قبال برجام و بعضی از رفتارها و ادبیات سیاسی ترامپ در قبال ایران معترض و منتقد است اما در نهایت یک مسئله اصلی برای این ائتلاف اروپا و واشنگتن را به هم پیوند داده است: مساله موشکی ایران.
آلمان، فرانسه و انگلستان به عنوان اعضای حاضر در توافق هستهای در مقابل فشارهای امریکا توان عملیاتی چندانی ندارند و در حوزه موضعگیری در مورد مسائل موشکی ایران نیز نمیتوانند مستقل موضعگیری کنند بنابراین سعی میکنند مدیریت و میانجیگری شرایط را به منظور جلوگیری از افزایش تنش – بهخصوص تنشی که ممکن است به منافع آنها آسیب بزند- در پیش بگیرند تا در عین حفظ چهره مستقل از خود، مانع از بغرنجتر شدن شرایط شوند.
حال ایران باید در قبال این ائتلاف چه رفتاری از خود نشان دهد. بدون شک هنوز نباید از یاد برد که ایران نباید اروپا را تبدیل به یار همیشگی امریکا کند و باید با دیپلماسی تدافعی و تهاجمی در زمانهای مقتضی سعی در یارگیری صحیح در زمان صحیح داشته باشد.
2 آنچه در روز جمعه در قالب قطعنامه شورای حکام علیه ایران صادر شد یک گام مهم از جانب امریکا در جهت نزدیک کردن اروپا به خود تلقی میشود. از ماهها پیش قابل پیشبینی بود که به زودی شاهد بازی تازه و مخرب واشنگتن، تلآویو و ریاض در این حوزه باشیم. بازی برای خارج کردن کنترل از سازوکار حل اختلافات برجامی از دست اروپاییها.
از همان زمان که امریکا مسئله استفاده از مکانیسم ماشه را مطرح کرد و به نتیجه نرسید مشخص بود که گام بعدی امریکا با استفاده از آژانس بینالمللی انرژی هستهای برداشته خواهد شد. در ماههای اخیر واشنگتن تلاش جدی کرد تا که آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به عنوان یک مرجع ذیصلاح به سمتی بکشاند که آژانس به فعالیت هستهای ایران وجهه سیاسی-امنیتی بدهد و به این واسطه اروپاییها را نهایتاً به سمت ارجاع پرونده فعالیتهای هستهای به شورای امنیت، بازگشت تحریمها و فعال کردن قطعنامهها بکشاند. اتفاقی که شاهد بودیم اخیرا با همکاری تروئیکای اروپا رخ داد و آژانس به این اهرم تبدیل شد. نتیجه تصویب این قطعنامه در روز جمعه علیه ایران بود. قطعنامهای که اگرچه در ظاهر هیچ خاصیت اجرایی ندارد و به گفته بسیاری از کارشناسان حتی الزامآور نیز نیست اما اثرات سیاسی و روانی آن در جای خود قابل توجه است و پیام سیاسی که مخابره میشود نیز قابل ارزیابی است.
3 واکنش ایران در قبال پیشنهاد اروپا برای تمدید یکساله تحریمهای تسلیحاتی ایران که در پایان مهرماه به اتمام میرسد به صورت تقریبی همزمان با موضوع تصویب قطعنامه در شورای حکام طرح شد. موضوعی هوشمندانه برای به مرگ گرفتن برای راضی کردن به تب. واکنش ایران در این بین از اهمیت زیادی برخوردار است و میتواند رفتارهای آتی اروپا را تعریف و مرزبندی کند. خصوصاً که اگر جمهوری اسلامی ایران نیز در آنسو هیچگونه انعطاف سیاسی و دیپلماتیک از خود نشان ندهد و پیششرط لازم برای بازگشت از گامهای انجام شده در کاهش تعهدات هستهای را فقط و فقط عملیاتی شدن تعهدات اروپاییها در نظر داشته باشد، به نظر میرسد که بستر لازم برای نفوذ و اعمال فشار غیرقانونی و غیرعقلانی آمریکا، اسرائیل و عربستان در پروسه بررسی حل اختلافات برجامی و خارج شدن کنترل از دست اروپا به شکل جدی وجود خواهد داشت. به نظر میرسد ایران باید در قبال این واکنش در ابتدا موضعی قاطع داشته باشد و بههیچوجه در گامهای ابتدایی به آن رضایت ندهد. در عالم دیپلماسی بهخصوص اگر طرف مذاکره اروپا باشد هرگز نباید از ابتدا ملایمت و انفعال نشان داد.
نخستین راهبرد ایران در قبال این پیشنهاد باید سخت و تقابلی و تدافعی باشد حتی اگر در انتها جمعبندی کلی این شود که هیچ چارهای در این خصوص وجود ندارد و تصمیم کلی ایران به سمت پذیرش این تمدید برود در گام نخست باید با این تصمیم مقابله کرد که هدف اصلی عقبنشینی اروپا باشد. مسئله مهم این است که در حال حاضر امریکا سعی دارد تا از طریق اروپا مدیریت برجام را در دست بگیرد. نکتهای که تهران باید با آن مقابله کند ممانعت از این مسئله است. آینده و سرنوشت برجام باید بیش از آنکه در دست اروپاییها باشد در سایه مواضع و واکنشهای جمهوری اسلامی ایران رقم بخورد. این مهم با گامهای متوازن تدافع و تهاجم از جانب ایران در قبال رفتارهای اروپا ممکن میشود.
منبع: روزنامه سازندگی