سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
درباره عملکرد شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که روز گذشته خبر استعفاء آقای عارف از آن نیز تایید و رسانهای شد باید در چند برهه بررسی صورت گیرد. در سالهای 94 و 96 عملکرد شورایعالی پاسخ خوبی داد و توانست هماهنگی درون جبههای را ایجاد کند و بعد از آن نیز با پشتیبانی افکار عمومی موفقیتهایی در انتخابات مجلس، دور دوم ریاست جمهوری آقای روحانی و در عرصه انتخابات شوراها رقم خورد. در این دو برهه به هر حال خروجی این شورا مثبت بود. بعد از آن در برهه سال 98 به عنوان سومین گامی که شورایعالی باید برمیداشت، هماهنگی درون جبههای موفق نبود. مهمترین مسالهای که باید برای یک ائتلاف انتخاباتی شکل میگرفت هماهنگی در تصمیم بود که به خاطر ضعف عملکرد شورایعالی سیاستگذاری این هماهنگی به وجود نیامد و جبهه اصلاحات نتوانست به یک تصمیم واحد در این دوره از انتخابات برسد و به دو دسته کلی تقسیم شدند.
احزابی که در انتخابات شرکت نکردند و گروه احزابی که در انتخابات شرکت کردند. افکار عمومی و پایگاه رای اصلاحطلبان نیز در مجموع انتخابات را پشتیبانی نکرد. به بیان روشنتر در گام سوم شورایعالی نتوانست به اهداف مناسبی دست پیدا کند.
در شرایط فعلی دوره شورایعالی تمام شده است و اعلام استعفا قبلی آقای موسوی لاری و اعلام استعفاء فعلی آقای عارف شرایط را فراهم کرده است تا گروههای اصلاحطلب و شخصیتهای اصلاحطلب و در راس همه آقای خاتمی، به یک سازمان هماهنگکننده جدید بیاندیشند و در جهت تدوین آن برآیند. این سازمان جدید میتواند در بازسازی شورایعالی، تعبیه نهاد جدید یاشکلگیری ائتلاف جدید بین احزاب و شخصیتها تجلی پیدا کند و به صورت یک تفاهم جدید به وجود بیاید.
تا به امروز درون جریان اصلاحات درباره انتخابات 1400 در مورد اشخاص و گزینهها هیچ بحثی صورت نگرفته است و اشخاص و مصادیق مراحل بعدی کار هستند. ما هنوز در مرحلهای نیستیم که وارد بحث اشخاص شویم. امروز با توجه به تجربه شورایعالی باید به فکر تهیه طرح و تدوین یک سازمان هماهنگکننده جدید بود. چهرهها در این برهه زمانی اولویت کار محسوب نمیشوند و رایزنی در مورد آنها کار عبثی است. آنچه که دوستان در رسانههای مختلف به عنوان کاندیدای احتمالی جبهه اصلاحات نام بردهاند، بیشتر نظرات و پیشبینیهای شخصیشان است و نظرات تشکیلات نیست.
واقعیت این است که تاکنون هیچیک از احزاب و چهرههای سیاسی – اعم از اصلاحطلب یا اصولگرا - راهکارهایی که با مسائل روز ایران سازگاری داشته باشد و بتواند معضلات ایران را حل کند، ارائه نداده است.
مقاومت در مقابل فشارهای بینالمللی کار آسانی نیست و مردم هم تحت فشار بسیار سنگینی قرار دارند و این خطر وجود دارد که اساساً طاقت مردم در مقابل این فشارها به نقطه خطرناکی برسد و شرایطی رقم بخورد که نه به نفع مردم خواهد بود و نه حاکمیت، لذا اگر اکنون سیاستمدار یا مجموعهای از سیاستمداران در قالب حزب یا در قالب جبهه سیاسی بخواهند راهکاری ارائه کنند، این راهکار باید کاملاً واقعگرایانه باشد و نمیشود به نظرات روشن رهبری در خصوص تقویت و حفظ مقاومت بیتوجه بود. انتخابات ریاست جمهوری آینده اگر بخواهد مسئلهای از مسائل ایران را حل کند، دیگر نمیتواند با الگوهای سنتی رقابتهای اصلاحطلب و اصولگرا باشد. یعنی ما به یک راه حل فراگیر و همهجانبه نیاز داریم که همه ظرفیتهای کشور در صحنه باشند.
برای انتخابات آینده به یک جامعیت نیاز داریم که هم سیاستهای کلی نظام و نظرات رهبری در آن مورد توجه باشد و هم توان کارشناسی کشور بسیج شود یعنی همه متخصصان چه آنها که در داخل کشور و چه آنها که در خارج از کشور هستند اما دلسوز ایران و جمهوری اسلامی هستند، فراخوان شوند تا در انتخابات آینده یک جامعیتی عرضه شود. معتقدم که دیگر نمیشود برای نفی و ممانعت از ریاست جمهوری یک نفر برویم و به فرد دیگری رای دهیم. امروز باید راهکارهای کاملاً واقعی روی میز باشد.
منبع: روزنامه سازندگی